قدسی‌سازی روش مدیریت هارولد کلمپ

  • 1403/06/13 - 09:49
جیمز پال دیویس نویسنده کتاب «گاه شمار استاد رویاپردازی»، سعی می‌کند روش مدیریتی رئیس فعلی اکنکار «هارولد کلمپ» را مقدس جلوه دهد و با قدسی‌سازی تیغه تیز نقدها و اشکالاتی که به وی وارد می‌شود را از بین ببرد.
قدسی ساز روش مدیریت هارولد کلمپ

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جیمز پال دیویس نویسنده کتاب «گاه شمار استاد رؤیاپردازی»، تلاش کرده است با تعریف داستان‌هایی نحوه تأسیس و شکل‌گیری جریان اکنکار توسط پال توئیچل را تصمیمی از طرف شورای اساتید اکنکار در عالم دیگر بیان کند و آن را در هاله‌ای از ابهام و تقدس ماورایی نگه دارد؛ این نویسنده در ادامه داستانش سعی می‌کند روش مدیریتی رئیس بعدی اکنکار «هارولد کلمپ» را نیز به همین روش قدسی‌سازی کرده و تیغه تیز نقدها و اشکالاتی که به وی وارد می‌شود را از بین ببرد؛ در این کتاب می‌خوانیم:

«یکی از استادان اک ( نام خدا در فرقه اکنکار) به حاضران در جلسه نگاهی می‌اندازد و می‌گوید؛ بسیار خوب پدارزاسک (پال توئیچل) را تربیت کرده و این مأموریت را به او واگذار می‌کنیم و فرض را بر این می‌گذاریم که او از عهده گردآوری آموزش‌ها و تأسیس جنبش برمی‌آید. این وظیفه‌ای بسیار خطیر و از حدود وظایف یک استاد حق در قید حیات منفرد، بسیار بیشتر است. مشکل بعدی چیست؟ یکی دیگر از استادان اک برمی‌خیزد و خطاب به برادران وایراگی چنین می‌گوید: من قضیه را این طور می‌بینم که ما ناچاریم این حجم عظیم دانش معنوی را که قرن‌ها در هاله اسرار و تعالیم باستانی پنهان شده و تغییر شکل داده، آن را در قالب اندیشه‌ای تازه درآوریم که برای همه قابل فهم باشد!»[1]

اینجاست که تغییراتی که هارولد کلمپ در فرقه ایجاد کرده مطرح شده و بیان می‌شود که نه‌تنها این تصمیمات هارولد کلمپ بدون اشکال است، بلکه تصمیمی که در آسمان‌ها،  قبل از ایجاد اکنکار گرفته شده بوده، می‌باشد. بدین شکل که پال توئیچل این جریان را ایجاد کند و سپس فردی شاخص (کلمپ) بیاید و این آموزه‌های کهنی که پال توئیچل جمع‌آوری کرده را به زبان و ادبیات ساده وهمه فهم ارایه کند.

با همین ادعا به اشکال و نقدهایی که برخی اعضای فرقه اکنکار، در نحوه اداره فرقه و تغییرات انجام شده توسط کلمپ داشتند، جواب داده می‌شود؛ یعنی این افراد درک مناسبی از تحول ندارند: «بی تردید زمانی فرا می‌رسد که باید جنبش را به متن جامعه برد. این کار همیشه نیازمند رهبری با خصائص متفاوت است و غالباً بسیاری از پیروان نخستین با سرخوردگی جنبش را ترک می‌کنند. از نظر آنان ادغام با جامعه در حکم سقوط آرمان‌های اولیه است. آنان از درک این نکته عاجزند که تحول حقیقی و پایدار هنگامی آغاز می‌شود که دنیا آن را بپذیرد.»[2]

در جواب به این سخن، باید اشکال کرد که با داستان‌سرایی که نمی‌شود یک ایدئولوژی و آموزه را ثابت کرد؛ هر ادعایی دلیل اقناع کننده می‌خواهد که اینجا وجود ندارد. اشکال و نقد دیگر اینکه حقیقت، همیشه حقیقت است؛ چه دنیا آن را بپذیرد یا نپذیرد، البته شاهد هستیم که با تغییراتی که کلمپ در اکنکار ایجاد کرد، باز گسترش جهانی نیافتند و با مبنای خودشان، آموزه‌هایشان غلط است. کارکرد این کتاب، کنترل ذهن اعضای فرقه اکنکار می‌باشد؛ نویسنده کتاب روش‌های مدیریتی هارولد کلمپ را برنامه‌ای از سوی استادان قبلی دانسته، یک مصونیت وعصمت و وجه قدسی به آن داده تا منتقدان نتوانند مخالفتی کنند؛ چون انتقاد به امر قدسی پذیرفته نیست؛ در واقع اینجا مرید و مرادبازی محقق شده که از اصول فرقه‌ها است.

 کمال الماسی جاف، نماینده اکنکار در ایران، مبالغ حق عضویت اعضای ایرانی را جمع و برای هارولد کلمپ می‌فرستد، ولی می‌بیند کلمپ، عضویت برایشان صادر نمی‌کند، ازاین‌رو الماسی خواهان برگشت دلارها می‌شود و سپس به نقد کلمپ می‌پردازد و از فرقه جدا شده و نقدها ادامه می‌یابد؛ اما اگر وجه قدسی سازی رهبران فرقه محقق شود، دیگر چنین اعتراضاتی به وجود نمی‌آید و هر فعل خطای آنان، عین حسن و نیکویی دانسته می‌شود.

همچنین وقتی اعضای فرقه درگیر خواندن و مطالعه و غور در چنین کتاب‌های درون فرقه‌ای هستند، تمام وقتشان در این حوزه صرف شده و فرصتی برای تأمل و تفکر پیدا نمی‌کنند؛ زمانی برای مطالعه و شنیدن اخبار و مطالب منتقدین نمی‌یابند، از روش‌های کنترل و حفظ اعضا در فرقه‌ها، مشغول کردن دائمی اعضا به امور مختلف است تا برایشان اوقات فراغتی برای تفکر ایجاد نشود.

پی نوشت:
[1]. کتاب گاه شمار استاد رویاپردازی، جیمز پال دیویس، ترجمه مهیار جلالیانی، فصل اول: واقعه‌ای که سه بار پیشگوئی شد، بی‌جا، بی‌تا، ص8
[2]. همان، ص10
محمد جواد نصیری

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.