اتهام جنایت به اسلام و پیامبر خدا (قسمت دوم)
با استفاده از یک نقل غیر معتبر تاریخی، مخالفان دین با تقطیع، به گونهای جلوه دادهاند که طبق قانون اسلام، قتلهای وحشیانه صورت گرفته، در حالی که فرد کشته شده، پیرزن سالخورده شریفی بوده است؛ در این باره باید گفت: این زن به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توهین کرده و توطئه قتل آن حضرت را طراحی کرده و به دستور وی کاروان مسلمانان، غارت شده بود و عدهای را کشتند؛ همچنین کشتن این زن معلوم نیست و قطعاً دستور اسلام و پیامبر صلیاللهعلیهوآله نبوده است که از توصیههای حضرت در جنگها، مشخص میگردد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مخالفان اسلام در فضای مجازی، با تقطیع قسمتی از تاریخ صدر اسلام، جهت مخدوش کردن چهره اسلام و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، استفاده میکنند. متنی منتشر کردهاند که داستان مهربانی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و عدم کینهتوزی او به فکاهی تشبیه شده و مهربانی ایشان را از روی ضعف خواندهاند، و تعاملی که با «امقرفه» و دخترش، ... در یکی از غزوههای پیامبر صلیاللهعلیهوآله و یارانش صورت گرفت، نشان از حقیقت اسلام میدهد: «مسلمانان، این دو زن را به اسارت گرفتند. «امقرفه» نزد اعراب دارای مقام بالايی بود، چنانكه ضربالمثلی درباره او داشتند: «اگر شريفتر از امقرفه هم بودی، بيش از اين نبودی». در ميان راه مدینه، پس از این جنگ، «زيد» به «قيس بن محسر» دستور داد كه «امقرفه» را بكشد. «قيس»، «امقرفه» را كه زن سالخوردهای بود، به وحشيانهترين شكل ممكن كشت. او هر يك از پاهای «امقرفه» را به وسيله طناب، به شتری سركش بست و در دو جهت مختلف رها كرد و «امقرفه» از وسط دريده شد. ...».
در این متن، علیه اسلام و پیامبر صلیاللهعلیهوآله، از یک گزارش بیاعتبار که نقلهای متفاوتی دارد، آن هم با تقطیع استفاده شده است. گزارشهای جنگ با قبیله «فزاره» مختلف، نقل شده است و آنچه در نقلهای مختلف آمده است، اسارت «امقرفه» و دخترش است. در یکی از گزارشات، قتل «امقرفه» نقل نشده و فرمانده مسلمانان در آن جنگ، «ابوبکر» عنوان شده و در گزارش دیگر که با متن شبهه موافق است، فرمانده جنگ، «زید بن حارثه» است و او فرمان کشتن این زن را داده است؛ در صورت پذیرفتن این گزارش که «زید بن حارثه» را فرمانده دانسته، باید تمام واقعه نقل گردد و مشخص شود که چه قسمتی از آن، تقطیع شده است و آیا توجیهی برای این قتل وجود دارد یا نه؟[1]
آنگونه که نقل شده، پس از حمله قبیله فزاره به کاروان تجاری مسلمانان و کشتن کاروانیان و به غارت بردن اموال آنان، زید که مجروح شده بود، از دنیا نرفت. وی پس از بهبودی با سپاهی، پاسخ این حمله متجاوزانه را داد. او اصحاب خود را از تعقیب فراریان منع کرد. در این جنگ، «امقرفه» و دخترش اسیر شدند. در نقلی آمده که زید گفت تا «امقرفه» را بکشند. در یکی از گزارشات آمده است که او را به دو شتر بستند و به دو نیم کردند.[2]
نقل این واقعه اختلافی، باعث اتهام به اسلام و نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله شده است، اما در تاریخ آمده است که «امقرفه» چهل تن از خویشان و نسل خویش را مأمور کرده بود تا به مدینه رفته و پیامبر صلیاللهعلیهوآله را به قتل برسانند.[3] همچنین شیوه کشتن او در نقلهایی که از جنگ به فرماندهی زید نیز نقل شده، اختلافی است.
بنابراین کشتن «امقرفه» مورد اختلاف است و مشخص نیست (زید دستور داده یا «قیس بن محسر» او را بدون اذن کشته و یا کشته نشده و فقط به اسارت گرفته شده)؛ اگر به صورتی که در برخی نقلها آمده، «امقرفه» توسط برخی از صحابه (به دنبال توهین وی به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، توطئه قتل آن حضرت و غارت کاروان زید بن حارثه) به صورت وحشیانه کشته و به دو نیم شده است، گرچه از نظر اسلام، خون او هدر بوده، اما اصل کشتن او و نیز نحوه به قتل رساندش را نمیتوان به عنوان دستوری از جانب پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله دانست و اینکه حضرت در مقابل قاتل، واکنشی نشان نداد، نیز نشانگر آن نیست که حضرت از این رفتار، راضی بوده است؛ آنان بدون اجازه و از روی کینهی کشتار مسلمانان، چنین کردند.
این گزارش یا به اطلاع پیامبر صلیاللهعلیهوآله نرسید که آنان را توبیخ کند و یا صحت نداشته و جهت اسلام هراسی یا وحشی جلوه دادن آنان، چنین نقلی صورت گرفته است؛ زیرا طبق روایتی از امام صادق علیهالسلام، ازجمله مقررات اخلاقی که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در جنگها به آن تأکید ویژه میکردند، رعایت حقوق انسانی بود، ازجمله میفرمودند: «... از کشتن سالخوردگان و زنان و کودکان و دیوانگان پرهیز کنید و حرمت اسیران را حفظ کنید، ...».[4]
پینوشت:
[1]. «اتهام تأیید جنایت، توسط دین (قسمت اول)»
[2]. المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۶۴؛ السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص۶۱۷؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۲، ص۶۹ و تاریخ الامم و الملوک، طبری، ج۲، ص۶۴۳.
[3]. تاریخ الیعقوبی، یعقوبی ج۲، ص۷۱.
[4]. وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملی، ج15، ص58.
افزودن نظر جدید