قیام امام حسین(ع) در ماه حرام
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اشکالاتی که نسبت به قیام امام حسین علیهالسلام وارد میکنند این است که اسلام حکم حرمت جنگ و ستیز در ماههای حرام (محرم، رجب، ذی قعده و ذی حجه) را پذیرفته است و برای آن آیه هم نازل کرد، ولی امام حسین علیهالسلام دقیقاً در همین ماهها دست به قیام زد. حضرت پسر عمویش مسلم بن عقیل را برای کسب خبر و گرفتن سرباز و تهیه لشکر به نواحی عراق فرستاد و مسلم هم به او خبر داد که اکثریت این افراد در راه شما خواهند جنگید؛ با اطمینان به این موضوع، امام درست در ماهی که جنگ در اسلام حرام است، به شتاب به سوی میدان جنگ رفت و در مقابل توصیه یزید به صلح (یا بیعت) غیر از جنگ، به هیچ گونه صلحی رضایت نداد. آمدن به جنگ دشمن در آن ماه، عملی خلاف شریعت است. رنگ و بوی توحشی که در این ماه، بهویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا به نمایش گذاشته میشود و بیش از هزار سال سابقه دارد، حماقت کارگزاران و ننگ خرافات مذهب را در این قرن، به روشنی به جهانیان نمایش میدهد.
در پاسخ به این اشکال میتوان گفت که نهضت و قیام امام حسین علیهالسلام نهی از منکر نسبت به حاکمی بود که مانند او نباید حاکم مسلمانان شود. این نهی از منکر با عدم بیعت آغاز شد. شروع این نهضت در شبهای پایانی ماه رجب بود؛ پس از اینکه نامه یزید به والی مدینه جهت بیعت از امام حسین علیهالسلام به ایشان ابلاغ شد، امام همراه عدهای از بنیهاشم شبانه، (در شب بیست و نه ماه رجب) از مدینه به سمت مکه حرکت کردند تا با یزید به اجبار بیعت نکنند.
امام حسین علیهالسلام حدود 125 روز در شهر مکه بودند و از این قیام (عدم بیعت با یزید) و علت آن، مسلمانان را آگاه میکردند. در نزدیکی مراسم حج، تهدیدهایی بر جان امام در مکه محرز شد که در سخنان آن حضرت نیز منعکس است. امام حسین علیهالسلام درباره بنیامیه فرمود: «به خدا سوگند آنان مرا رها نخواهند کرد، تا اینکه روحم را از بدنم جدا کنند ...».[1] امام به محمد حنفیه نیز فرمود: «برادر! میترسم که یزید مرا در حرم (مکه) غافلگیر کند و من کسی باشم که احترام حرم با کشتن او از بین میرود».[2] بعدها ابن عباس نیز در نامهای که در جواب یزید نوشت، از این حقیقت پرده برداشت و خطاب به یزید نوشت: «من فراموش نمیکنم که چگونه حسین را از مدینه به حرم خدا راندی و اینکه به مأمورانت دستور دادی تا او را در حرم به قتل برسانند».[3]
امام حسین علیهالسلام به جهت فرار از کشته شدن در مکه در ایام حج و به درخواست مردم کوفه که از دوستداران اهل بیت علیهمالسلام بودند، به سمت کوفه حرکت کردند. مردم کوفه وقتی فهمیدند آن حضرت با یزید بیعت نکرده و به مکه رفته، با ارسال نامه امام را به کوفه جهت تشکیل حکومت دعوت کردند و حضرت برای جنگ به عراق نرفته بود. نشانهاش نیز آن است که خانواده را همراه خود بردند. همانطور که امام پیشگویی کرده بود، لشکریان یزید امام را رها نکرده و حرمت ماه محرم را نگه نداشتند. آنان از وارد شدن آن حضرت به کوفه و همچنین برگشتن به مدینه جلوگیری کردند و در سرزمین کربلا با آن حضرت جنگیدند.
طبق آیه 194 سوره بقره، احترام ماه حرام يا سرزمين «مكه» حرم امن خدا در برابر كسانى است كه آن را محترم مىشمرند، ولى در برابر كسانى كه احترام آن را زير پا مىگذارند، رعايت آن لازم نيست و مسلمانان حق دارند با آنها وارد پيكار شوند و اين در واقع يك نوع قصاص است، تا ديگر مشركان به فكر سوء استفاده از احترام ماه حرام يا سرزمين محترم «مكه» نيفتند.[4] بنابراین هم امام به قصد جنگ به کربلا نرفتند و هم احترام ماه حرام در برابر کسانی است که آن را محترم بشمارند.
پینوشت:
[1]. تاريخ الطبری، طبری، ج4، ص296.
[2]. الملهوف على قتلى الطفوف، سيد بن طاووس، ج1، ص128.
[3]. تاريخ اليعقوبی، احمد بن ابییعقوب، ج2، ص249.
[4]. تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ج2، ص45.
افزودن نظر جدید