نقد دیدگاه محمد غزالی درباره اسلام یزید
.
پایگاه فرق، ادیان و مذاهب_ طرفداران تفکر اُمَوی در طی تاریخ تلاش کردند تا دامن یزید را از جنایت هولناکی که در حق امام حسین علیهالسلام انجام داد، پاک کنند. غزالی صوفی مسلک، صاحب کتاب احیاءالعلوم، یکی از کسانی است که در این مسئله، به دنبال تطهیر چهره یزید بوده و معتقد است که لعن یزید جایز نیست و در اینباره مینویسد: «اگر گفته شود آیا لعن یزید به خاطر اینکه امام حسین علیهالسلام را کشته یا به کشتن او دستور داده، جایز است یا نه؟ مىگوییم: اساساً این نسبت ثابت نیست. لذا جایز نیست گفته شود که یزید حسین را کشته یا امر به قتل او را داده است... پس بدون تحقیق فاسق یا کافر خواندن مسلمان جایز نیست... پس شایسته نیست کسی را با لعنت یاد کرد، مگر کسی که در حال کفر، مرده باشد».[1]
کتابهای تاریخی گواه این نکته است که یزید، علاوه بر اینکه هیچگونه تقیُّدی به دستورات دینی نداشت و جملات کفرآمیزی که از او صادر شده، نشاندهنده عدم اعتقاد او به وحی و رسالت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است. او با شهادت امام حسین علیهالسلام، در پی گرفتن انتقام غزوههای بدر و... از آل علی علیهالسلام بوده است.
وقتی سر مبارک سیدالشهدا علیهالسلام را در جلو یزید گذارده بودند، اشعاری را میخواند که نشاندهنده کینهتوزی و بی اعتقادی او به اسلام بود:
لَیْتَ أَشْیَاخِی بِبَدْرٍ شَهِدُوا جَزَعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الأَسَل
فَأَهَلُّوا، وَاسْتَهَلُّوا فَرَحاً وَ لَقالُوا یا یَزِیدُ لاَ تَشَلْ
لَسْتُ مِنْ خِنْدِفَ إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ مِنْ بَنِی أَحْمَدَ ما کانَ فَعَلْ
لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلا خَبَرٌ جَاءَ وَلا وَحْیٌ نَزَلَ»؛[2]
«كاش پدران من كه در بدر كشته شدند زاری كردن قبیله خزرج را از زدن نیزه میدیدند! از شادی فریاد میزدند و میگفتند: ای یزید دستت درد نکند! من از خاندان خندف نیستم، اگر از فرزندان احمد آنچه را انجام دادهاند، انتقام نگیرم. بنیهاشم با سلطنت بازی كردند؛ نه خبری از آسمان آمد و نه وحیی نازل شد».
این اشعار یزید نشاندهنده کفر او میباشد؛ او رسالت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در این ابیات انکار کرده و رسالت را فقط بازی بنیهاشم، برای رسیدن به قدرت میدانست. غزالی باید توبه یزید را اثبات کند، در حالی که یزید دوران جوانی خود را با لهو و لعب به سر برده و دوران خلافت وی نیز سه سال بود که در سال اول، امام حسین علیهالسلام را شهید کرد و اهلبیتش را به اسارت برد و در سال دوم، قتل عام و کشتار بیسابقهی مردم مدینه (صحابه و تابعین) را رقم زد و در سال سوم، خانه کعبه را به منجنیق بست.[3]
آلوسی در تفسیرش در مورد توبه نکردن یزید مینویسد: «ولو لم يتصور أن يكون له مثل من الفاسقين، والظاهر أنه لم يتب، واحتمال توبته أضعف من إيمانه»؛[4] «اگر بر فرض یزید را فاسق بدانیم، فاسقی مثل یزید تصور و پیدا نمیشود. ظاهر این است که یزید توبه نکرده و احتمال توبه یزید ضعیفتر از ایمان یزید است».
ذهبی در مورد چگونگی مرگ یزید و گناهان و عاقبت به شر شدن او که تا لحظه آخر غرق در شراب و میگساری بود، مینویسد: «سَكِرَ يَزِيْدُ، فَقَامَ يَرْقُصُ، فَسَقَطَ عَلَى رَأْسِهِ، فَانْشَقَّ، وَبَدَا دِمَاغُهُ.»؛[5] «گفته شد که یزید در یکی از شبها مست شد، بلند شد و شروع به رقصیدن نمود. پس با سر به زمین خورد و مغزش متلاشی شد و مرد.»
در نتیجه، سخنان محمد غزالی (از بزرگان متصوفه) در مورد مسلمان بودن یزید، سخنی سُست بوده و ردّ رسالت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله توسط یزید، نشان از کفر او دارد و تصریح آلوسی (که تفکر سلفی نیز دارد) نشان از توبه نکردن یزید دارد.
پینوشت:
[1]. ابو حامد محمد غزالى، إحياء علوم الدين، بيروت، دار الكتاب العربى، اول، ج9، ص 19.
[2]. المقدسي، المطهر بن طاهر ، البدء والتاريخ ، ج6، ص12.
[3]. ابن جوزی، عبدالرحمن، الرد علی المتعصب العنید، ص۶۶-۶۵.
[4]. آلوسی، محمود، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، بيروت ، دار الكتب العلمية، الطبعة الأولى، 1415 هـ، ج۱۳، ص۲۲۹.
[5]. الذهبي، محمد ، سير أعلام النبلاء، دار الحديث، القاهرة، 1427هـ، ج 4، ص 6.
دیدگاهها
ناشناس
1402/05/13 - 22:50
لینک ثابت
آیا شرابخوار بودن نشانه
سجادی زاده
1402/05/15 - 09:54
لینک ثابت
سلام علیکم. با تشکرفراوان از
افزودن نظر جدید