نقد دیدگاه عطار در مورد ابوبکر

  • 1402/05/08 - 10:09
عطار نیشابوری در الهی‌نامه خود، صفاتی همچون صدیق اکبر و یار غار پیامبر بودن را به ابوبکر نسبت می‌دهد؛ در صورتی که این صفات از منظر شیعیان بر او اطلاق نمی‌شود؛ زیرا لقب صدیق اکبر، مختص امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است و طبق شواهد، اثبات یار غار بودن برای ابوبکر، قابل تشکیک جدی می‌باشد.
نقد دیدگاه عطار در مورد ابوبکر

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عطار نیشابوری یکی از شاعرانی است که در سرودن شعرهای با مضامین صوفیانه در میان اهل ادب مشهور است و از دیر باز در مورد مذهب او اختلافی مشاهده می‌شد؛ بعضی از افراد با گرایش‌های مختلف در پی شیعه معرفی کردن او هستند.

نورعلی تابنده قطب سابق فرقه صوفیه سلطان‌علیشاهی، ضمن سخنرانی خویش، در پی القاء تشیّع عطار نیشابوری برآمده و بیان داشته است: «تذکرة‌الاولیاء، هم شرح حضرت‌ صادق (علیه‌السلام) را دارد، هم ابوحنیفه را. کتابش را می‌گوید من تیمّناً با نام صادق (علیه‌السلام) شروع می‌کنم و تیمّناً با نام باقر (علیه‌السلام) ختم می‌کنم. حالا این آقا شیعه نیست و سُنّی است؟! یاللعجب!»[1]

نورعلی تابنده، به‌خاطر چینش مطالب کتاب تذکرة الاولیاء که با شرح حال امام جعفر صادق (علیه‌السلام) شروع و با شرح حال امام باقر (علیه‌السلام) ختم شده است، قائل شده بود که عطار نیشابوری شیعه می‌باشد؛ در صورتی که محققینی همچون «سعید نفیسی» و «بدیع‌الزمان فروزانفر»، با بررسی تمام آثاری که از عطار بر جای مانده است، قائل به سُنی بودن عطار شده‌اند.

استاد بدیع الزمان فروزانفر معتقد است که غلو عطار در عقاید اهل سنت و دفاع از خلفا به قدری تند است که به هیچ روی نمی‌توان مطالب او را تأویل نمود و او را شیعه دانست: «آثار عطار گواهی می‌دهد او مذهب اهل سنت داشته است. اظهار عشق و علاقه آتشين به خلفای سه‌گانه و مدح و ستايش شافعی و ابوحنيفه و مثنوی خسرونامه و تكريم ائمه سنت در تذكره الاولياء، دليلی است ظاهر و غير قابل انكار. اندرزهای عطار به متعصبان كه روی سخن با شيعيان است و غلوّ او در دفاع از عقايد سُنيان و صحت خلافت ابوبكر و عمر به حدی صريح و تند است كه به او هيچ روی تأويل نمی‌پذيرد و حمل آن بر تقيه، مكابره با عيان (مبارزه با امر آشکار) است.»[2]

عطار نیشابوری در کتاب الهی‌نامه، صفاتی را برای خلیفه اول آورده است که همسو با اهل‌سنت و مخالف مکتب تشیع می‌باشد؛ این مسئله نشان‌دهنده این است که او دل بستگی به مکتب تشیع نداشته است.

عطار در الهی‌نامه، همانگونه که اهل سنت خلیفه اول را خطاب می‌نمایند، مورد ستایش قرار داده و او را «صدیق اکبر» دانسته است.

«سر مردان دین صدیق اکبر           امام صادق و سالار سرور

مهین رحمت مهدات او بود             که در دین سابق خیرات او بود

شب خلوت قرین و یار غارست        نثار راهش اوّل چل هزارست

بدین بوبکر چون کردست آغاز        بدو گردد همه اجر جهان باز»[3]                                              

عطار در این ابیات بر اساس اندیشه ‌اهل‌سنت برای ابوبکر، صفاتی همچون صدیق اکبر و یار غار پیامبر‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بیان می‌کند؛ در صورتی که لقب صدیق اکبر، از صفات خاص امیرالمومنین (علیه‌السلام) است.

بسياری از علمای اهل سنت، از جمله ابن ماجه قزوينی در سُننش كه يكی از صحاح سته اهل سنت به شمار می‌آيد، با سند صحيح نقل كرده است: «عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ لَا يَقُولُهَا بَعْدِي إِلَّا كَذَّابٌ صَلَّيْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِينَ[4] عباد بن عبد الله گويد: علی (عليه السلام) فرمود: من بنده خدا، برادر رسول خدا و صديق اكبر هستم، پس از من جز دروغگو كسی ديگر خود را «صديق» نخواهد خواند، من هفت سال قبل از ديگران نماز می‌خواندم.»

اثبات این فضیلت برای امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، این فضیلت را از ابوبکر سلب می‌کند و در حق او صحیح نخواهد بود؛ زیرا به اعتراف عُمَر، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) معتقد به دروغ‌گویی، گناهکاری، خیانت و نیرنگِ ابوبکر و عمر بوده است.[5] پس بدین ترتیب، کسی‌که دروغ‌گو و خیانت‌کار باشد، قطعاً صدّیق نخواهد بود و این منقبتی مخصوص امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است که از ایشان غصب شده است.

عطار، در ابیاتی دیگر، ابوبکر را یار غار پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌داند و آن را افتخاری برای او می‌داند؛ در صورتی که طبق حدیثی که در صحیح بخاری از عایشه نقل شده، هیچ‌گونه روایتی در مورد خاندان آنها نازل نشده است؛ چنانکه عایشه گفته است: «معاويه بن أبى سفيان، مروان را به حكومت حجاز منصوب كرده بود، مروان خطبه خواند و در آن از يزيد بن معاويه نام برد تا براى حكومت بعد از پدرش از مردم بيعت بگيرد. عبدالرحمن بن أبى بكر چيزى گفت، مروان گفت: او را بگيريد. عبدالرحمن وارد خانه عائشه شد و آن‌ها نتوانستند او را دستگير كنند. مروان گفت: او كسى است كه خداوند اين آيه را درباره او نازل كرده است: «وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي (احقاف/17) و کسی که به پدر و مادرش گفت: اُف بر شما! (من از شما متنفر و دلتنگم)، آیا به من وعده می دهید که (پس از مرگ) زنده خواهم شد.» عائشه از پشت پرده گفت: «هيچ چيزى از قرآن در باره ما خاندان نازل نشده است؛ مگر اين كه خداوند (آيه) عذر مرا نازل كرده است (اشاره به آيه افك).»[6]

اين روايت با رواياتى كه ثابت مى‌كند ابوبكر به همراه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در غار بوده و آيه «غار» در باره او نازل شده است، در تعارض است؛ البته «یار غار» هرکه باشد، مؤمن راسخی نبوده که خداوند متعال حزن و پریشانی او را به‌عنوان یک نقطه ضعف در قرآن متذكر شده است.

عطار نیشابوری در کتاب الهی‌نامه صفاتی همچون یار غار پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و صدیق اکبر را که خاص امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است، هماهنگ با ادبیات رایج اهل سنت، به ابوبکر نسبت داده است و این، نشان از گرایش مذهبی عطار به اهل سنت دارد.

پی‌نوشت:
[1]. تابنده، نورعلی، گفتارهای عرفانی حضرت آقای مجذوب‌علیشاه، ج هفتم، قسمت ۱۱۱، ۲.
[2]. شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، بدیع الزمان فروزانفر، کتابفروشی دهخدا، ۱۳۵۳ش، ص ۵۷.
[3]. عطار، نیشابوری، الهی‌نامه، آغاز کتاب، در فضیلت صدیق رضی‌الله‌عنه.
[4]. ابن ماجة القزوينی، سنن ابن ماجة، ج1، ص 44.
[5]. مسلم النيسابوری، صحیح مسلم، دار إحياء التراث العربی، بيروت، بی‌تا، ج3، ص 1376، ح1757.
[6]. البخاری، محمد، صحيح البخاري، كتاب التفسير، بَاب «وَالَّذِي قال لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا...»، دار ابن كثير، بيروت، الثالثة، 1407، ج 4، ص 1827، ح 4550.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.