انکار عریضهنویسی توسط نورعلی تابنده
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رقعه نویسی یا عریضهنویسی یکی از سنتهای پذیرفته شدهای است که برای آن آدابی در بعضی از روایات، ذکر شده و نباید در انکار و یا اثبات چنین امری راه افراط یا تفریط را طی کرد و هر کدام از این دو مورد، از جهالت شخص میباشد؛ زیرا امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است: «وَ قَالَ ع لَا [يُرَى الْجَاهِلُ] تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً[1] نادان جز به افراط و تفريط ديده نشود.»
نورعلی تابنده، قطب سابق دراویش گنابادی، در سخنرانی خویش عریضهنویسی را انکار نموده و آن را کاری عجیب میداند و مینویسد: «یکی از چیزهای عجیب و غریب که همۀ ما میبینیم به امام زمان (عج) نامه مینویسند؛ در چاه میاندازند. چرا در چاه بیندازیم؟ اگر خدا بخواهد امام زمان نظر کند در طاقچه بگذارند. در کاخکِ گناباد، نزدیک امامزادۀ آن جایی هست که میگویند نمیدانم کاغذی میاندازند... اگر آن کسی که این چیز را میبیند، در آن لحظهای که میخواهد نامه بیندازد امام زمان را میبیند، جوابش را میدهند ولی خیلی اینهایی که این کار میکنند امام زمان که هیچ، شمرِ زمان را میبینند و بعد میخواهند که جواب بدهد.»[2] نورعلی تابنده با جهل به منابع حدیثی، منکر عریضه نویسی شده بود و این سخن، از کسی که مدعی دارا بودن علم الهی است، نشان دهنده خالی بودن دست او از علوم دینی و سلوکی بوده است.
مشروعیت عریضهنویسی در بعضی از روایات بیان شده است و آن روایات دلالت بر جواز انجام چنین عملی دارد؛ در این راستا میتوان به روایتی اشاره نمود که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «مَنْ قَلَّ عَلَيْهِ رِزْقُهُ أَوْ ضَاقَتْ عَلَيْهِ مَعِيشَتُهُ أَوْ كَانَتْ لَهُ حَاجَةٌ مُهِمَّةٌ مِن أَمْرِ دُنْيَاهُ وَآخِرَتِهِ فَلْيَكْتُبْ فِي رُقْعَةٍ بَيْضَاءَ وَيَطْرَحُهَا فِي المَاءِ الجَارِي عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ دعا[3] کسی که رزقش کم گشته و تأمین زندگیاش سخت باشد یا حاجت بزرگی در امر دنیا و آخرتش دارد؛ پس از نوشتن دعا بر کاغذ سفید، زمان طلوع خورشید، آن را در آب جاری رها کند.»
یکی دیگر از مطالبی که نورعلی تابنده با دید تردید به آن مینگرد، انداختن رقعهها و عریضهها در چاه است و این انکار، نشان از جهل او به منابع حدیثی شیعه دارد؛ زیرا در احادیثی که درباره عریضه نقل شده، آدابی وجود دارد. یکی از آداب ذکر شده در روایات، انداختن عریضه در آب جاری یا در میان گل نهادن یا در چاه انداختن یا به شکل مخفیانه در ضریح امام حسین (علیه السلام) قرار دادن، تعیین شده است؛ از اینرو تعجب نورعلی تابنده از انداختن عریضه در چاه جای تأمل دارد. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «تَكْتُبُ فِي بَيَاضٍ بَعْدَ الْبَسْمَلَةِ … ثُمَّ تَطْوِي الرُّقْعَةَ وَ تَجْعَلُهَا فِي بُنْدُقَةِ طِينٍ ثُمَّ اطْرَحْهَا فِي مَاءٍ جَارٍ أَوْ فِي بِئْرٍ فَإِنَّهُ سُبْحَانَهُ يُفَرِّجُ عَنْكَ وَ مَثِّلْ حَوْلَ الْوَرَقَةِ هَذَا الْمِثَالَ[4] بعد از نوشتن بسم الله و دعا در ورقی سفید، آن را تا زده و در میان گل نهاده و به آب جاری با چاه بینداز و خدای متعال مشکلت را بر طرف خواهد کرد...»
علامه مجلسی در بحارالانوار داستانی از سید بن طاووس در مورد اثبات عریضهنویسی نقل کرده است: «سيد بن طاووس مىگويد: رشيد ابوالعباس بن ميمون واسطى، قضيهاى در مسير سامرا براى من نقل كرد و گفت: زمانى جدّ من، شيخ وَرّام بن اَبى فَراس به خاطر ناراحتى كه از مغازى (جنگ) پيدا كرده بود، از حِلّه به كاظمين رفت و روزى كه من به قصد زيارت سامرا حركت كردم و در كاظمين ايشان را ديدم، هوا بسيار سرد بود و من مقصد خود را براى شيخ گفتم. ايشان فرمود: مىخواهم رقعهاى بفرستم كه آن را همراه خود داشته باشى. وقتى به سرداب مقدس رسيدى و وارد آنجا شدى، آخرين نفرى باش كه خارج مىشود. همان وقت نامه را در سرداب بگذار و بيرون بيا. صبح به آن جا برو؛ اگر رقعه را در جاى خود نديدى، به احدى چيزى نگو! ابوالعباس واسطى مىگويد: من اين دستورات را انجام دادم؛ صبح نيز رُقعه را نيافتم و به طرف منزل برگشتم. شيخ، پـيش از رسيدن من با ميل خود به حِلّه برگشته بود. بعداً در موسم زيارت او را در حِلّه ملاقات كردم و فرمود: آن حاجت را به من مرحمت كردند. سپس ابوالعباس گفت: اين حديث را بعد از فوت شيخ تا به حال به اَحدى نگفته بودم».[5]
عريضهنويسی يکی از راههای توسل است و در منابع حدیثی، روایاتی وجود دارد که شیوه نوشتن عریضه با روشی خاص بیان شده است. باید به اين نكته توجه كرد كه شرط رسيدن به خواستهها از طريق عريضهنويسی، آن است كه شرايطش عمل شود؛ سخنان نورعلی تابنده، با آن روایات معارض است و انکار او نشانه جهل او نسبت به این روایات است.
پینوشت:
[1]. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة، هجرت، قم، اول، 1414 ق، ص: 480.
[2]. تابنده، نورعلی، گفتارهای عرفانی حضرت آقای مجذوبعلیشاه ، ج هفتم ، قسمت ۹۱، ص ۲.
[3]. كفعمى، ابراهيم بن على عاملى (1405ق)، المصباح، دوم،قم، دارالرضي، ص ۴۰۳.
[4]. همان.
[5]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، دوم، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج52، ص 54.
دیدگاهها
یکی
1402/04/12 - 14:09
لینک ثابت
این احادیث تا چه حد مورد
افزودن نظر جدید