نگاهی متناقض به تمایلات جنسی در فرقههای انحرافی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقههای انحرافی به دلیل فقدان زیر بناهای اخلاقی و اصول رفتاری، دچار انحراف شدهاند. طبیعی است جایی که زیربناهای معرفتی یک جریان فکری، بی پایه و مخدوش باشد، نظام اخلاقی و رفتاری آن جریان نیز منحرف خواهد بود و در این نظامهای فرقهای، مبانی اخلاقی نیز منهدم میگردد.
از جمله مقولههای اخلاقی و رفتاری که در فرقههای انحرافی دستخوش تحریف شده است، مسئله ارتباط با جنس مخالف و تمایلات جنسی و موضوع زن و زناشویی است. در نگاه عرفان اسلامی همواره نام عرفان و معنویت با پاکدامنی و پرهیز از تمایلات جنسی نامشروع همراه بوده است. اما در عرفانهای کاذب و فرقههای انحرافی نگاهی دوگانه همراه با افراط و تفریط به این مسئله را میتوان مشاهده کرد.
از طرفی عرفان و رهبانیت مسیحی، عرفانهای هندی و چینی و بودایی و صوفیان مسلمان همواره پیروان خود و سالکان مسیر معنویت را نهتنها از غلتیدن در مسائل جنسی، حتی به شکل حلال آن بازداشتهاند؛ بلکه بعضاً در این زمینه دچار افراط گراییهایی نیز شده اند. [1] برخی از این فرقهها نیز هدف ازدواج و رابطه جنسی مشروع را امری غیر از لذت جنسی دانسته و صرفا هدف آن را ادامه نسل می دانند.[2] از طرفی دیگر برخی از فرقههای انحرافی و جریانهای کاذب عرفانی و معنوی، آلودگی به روابط آزاد جنسی را عامل رشد میدانند.[3]
این نحلههای عرفانی منحرف برای جذب مشتریان بیشتر، حریمهای شرعی روابط بین محرم و نامحرم را نقض و بیاعتبار اعلام میکنند و از اختلاطهای نامشروع بین زنان و مردان در مجالس و محفلهای خود شروع کرده و در ادامه از انواع فساد جنسی و روابط نامشروع سر بر میآورند.
گاه این انحراف، تحت پوشش ستایش از عشق و عشق مجازی و این که عشق مجازی پلی بهسوی عشق حقیقی است، مطرح میشود که تنها یک پوشش برای شکستن حریمهای شرعی است. برخی فرقهها انحرافشان در این موضوع شدیدتر بوده و تا ستایش از همجنسگرایی پیش میروند.
در این میان، اسلام در رابطه با موضوع فوق، روشی معتدل و به دور از افراط و تفریط و همسوی با تمایلات فطری انسان، پیش روی بشریت گذاشته است، بهگونهای که علاوه بر ارضای تمایلات جنسی و فرونشاندن شرارههای شهوت، در بازگذاشتن مسیر التذاذ طبیعی، همگام با بهرهمندیهای اجتماعی از جمله شکلدهی به نهاد بسیار مهم خانواده، در مسیر تعالی فرد و اجتماع، موانع فردی و اجتماعی توجه به خداوند، سلوک و معنویت را از میان برداشته است.
پینوشت:
[1]. جمعی از نویسندگان، در خیال آرامش، نسیم رضوان، ص 170
[2]. صفی زاده، صدیق، اهل حق، حروفیه، ص33
[3]. پائولو کوئیلو، بریدا، ص۱۹۲و ۱۹۳
افزودن نظر جدید