سفارش به انتظار در معارف دینی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امید از نظر دینى، هدیه الهى به انسان است که زندگى بشر را به حرکت وا مىدارد و به تلاش و انگیزه او شتاب میدهد. انسان به امید زنده است و با آن زندگی میکند؛ یکی از ارکان مهم امید، صبر کردن برای رسیدن به مطلوب است؛ در میان مسلمانان و شیعیان، از واژههای انتظار و انتظار فرج برای صبر جهت رسیدن به گشایش استفاده میشود.
در بین شیعیان کمتر کسى است که نخواهد جزء منتظران به شمار آید. به علت سفارش و تأکیدی که در متون دینی به امر انتظار شده است، آرزوی شیعیان این است که جزء منتظران واقعی قرار بگیرند.
معنای انتظار در لغت، «چشمداشت»، «چشم به راه بودن» و «توقع داشتن» نسبت به آینده است و معنای اصطلاحی انتظار، «حالتی درونی است كه باعث آمادگی فرد منتظر برای ظهور منجی و نجات یافتن میشود.»
از نظر دینی، انتظار حالت روحانی و معنوی است كه از ایمان کامل وعده الهی نشأت میگیرد و سبب میشود که فرد منتظِر، اشتیاق فراوان و علاقهای وافر به ظهور منجی الهی و آسمانی داشته باشد؛ منجی موعود که از طرف خداوند با استمداد از ذات مقدس الهی، مردم مستضعف جهان را به توحید و دین راستین الهی فراخواند و با ظالمان، جباران و طاغوت مبارزه کند و حكومت قسط و عدل را در تمام زمین بگستراند؛ انتظار امید رسیدن به آیندهای سرشار از آسایش، آرامش و امنیت است.
بنابراین ارزش انتظار به وعده الهی، که به آن سفارش نیز شده است، ارزش بالایی است؛ اهل بیت (علیهمالسلام) انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛ از این رو مشخص مىشود که انتظار، نوعی عمل و فعالیت است که با امیدواری همراه است؛ انتظار بىعملى نیست؛ نباید گمان كرد كه انتظار، دست روى دست گذاشتن و بیتحرکی است، بلکه باید دانست که انتظار، نوعی عمل هماهنگ، آمادهسازى لحظه به لحظه، تقویت انگیزه در درون و برون، نشاط موثر و تحرك مفید و بالأخره نوعی پویایى فعال در همه زمینههاست.
چنین انتظاری است که افضل اعمال محسوب میشود و شكی نیست كه انتظار فرج، میل فطری همه انسانها و خواسته مشترك تمامی ملتها و ادیان است و زمان و مكان نمیشناسد و به قوم و گروه خاصی، اختصاص ندارد.
حقیقت انتظار آن است که منتظِر، خود و محیط اطرافش را برای استقبال از آنچه منتظر اوست (آمدن منجی موعود) آماده میکند و از این رو خداوند متعال، مستضعفان ستمدیده و زجرکشیده عالم را به انتظار پویا و امیدواری سازنده در وراثت و حاکمیت بر زمین فرا خوانده است و میفرماید: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ [قصص/4] و ما اراده کردهایم بر آنها که در روى زمین به ضعف کشیده شدهاند منّت نهاده، آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.»
منتظِر واقعى، همان امیدوار حقیقی است؛ امیدوار واقعى نیز همان منتظِر حقیقی است؛ یعنی منتظر واقعی کسی است که به نتیجه فعل همه انبیاء الهی در طول تاریخ، امید دارد. بنابراین منتظر واقعى آن کسی است که به دنبال ظهور بوده و فعالانه نظارهگر زمان تحقق وعده اصلى خدا، براى تشکیل حکومت صالحان بر روی زمین است. واژه انتظار و امید، کاملاً با یکدیگر مرتبط، ملازم و آمیختهاند.
اگر امروزه یکی از منتظران، به آینده روشن بشریت، امید نداشته باشد، باید نتیجه گرفت که او جزء منتظران واقعى نیست و حقیقت انتظار را در وجود خویش درک و پیاده نکرده است؛ اگر فردی ادعا کند که من جزء منتظران هستم، اما مشاهده شود که او نه تنها نسبت به آینده جهان، زندگى بشریت، جامعه اسلامی و مکتب خویش امیدی ندارد، بلکه نسبت به آنها دلسرد و نومید نیز هست و دچار یأس و سرخوردگی شده است، باید اذعان کرد که این شخص، منتظر واقعى نیست و بدون دلیل خود را در صف منتظران قرار داده است.
افزودن نظر جدید