دونادون و کم رنگ شدن خداباوری در زندگی بشر
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ معنای زندگی از مسئلههای اساسی زندگی است؛ آدمی همواره در پی یافتن معنا برای زندگی خویش است. مؤلفههای راستین معناداری زندگی بر اساس باورهای دینی شکل میگیرد. از اساسیترین باورهای دینى که بر زندگی فرد و معنا بخشی زندگی او، اثرگذار است، باورهای توحیدی است.
از نشانه های خدا باوری در زندگی، نگرش صحیح به مبدأ و معاد جهان و انسان است و میتوان گفت که رفتار و افکار آدمی، متأثر از این نگرش است؛ زیرا افرادی که درک صحیحی از معاد و زندگی پس از مرگ دارند، همیشه خود را در برابر خداوند نسبت به اعمال خود پاسخگو دانسته و از مجازات اخروی بیمناک و به نعمت و رحمت الهی امیدوار هستند؛ اما در مقابل، افرادی که معتقد به تناسخ با انواع و اقسام آن، از جمله دونادون هستند، رنگ بوی کمی از حضور خدا و اعتقاد به او در زندگی آنها احساس میشود و عمل صالحی که انجام میدهند، برای رضای خدا نیست و برای بازخورد طبیعی آن در زندگی در این جهان است.[1]
پس در این سیستم اعتقادی، نوعی معامله با کیهان یا انرژی که تضمینی برای آن وجود ندارد، انجام میشود؛ این در حالی است که فارغ از عدم بازدارندگی مؤثر عقوبتهای دنیوی، لذتهای آن نیز بسیار زودگذر و ناچیز است و به تعبیر قرآن کریم، برخی به این لذت موقت و سطحی که در دنیا فراهم شده، راضی شده و به دنبال اهداف و اغراض زندگی نیستند. «إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ [یونس/7] آنها که ایمان به ملاقات ما (و روز رستاخیز) ندارند، و به زندگی دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند و آنها که از آیات ما غافلند» و آنجایی که خدا فرموده است با او معامله کنیم و او در وعدههایش صادق است و از هر قدرتی بالاتر است، مورد غفلت و بیتوجهی قرار گرفته است.
در نظام اعتقادی توحیدی، هر فردی که در زندگی دچار خطاها و گناهانی است، با استغفار و نزدیکی به درگاه پروردگار و توبه کردن و ترک گناه، میتواند درصدد دفع عقوبت آن بر بیاید و امید به آینده و امید به خدای بخشنده و مهربان داشته باشد و از این منظر، از رحمت مأیوس نمیشوند، مگر گمراهان؛ همانگونه که فرمودند: «وَمَنْ یقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ [حجر/56] به جز مردم گمراه، چه کسی از لطف خدای خود نومید میشود؟»
اما در تناسخ و دونادون چنین مفهومی وجود ندارد و هر عمل بدی، یک انرژی منفی است که به عقیده آنها، بالأخره و در هر صورت، به زندگی آنها باز خواهد گشت. این اعتقاد باعث تضعیف روح هر فرد و نگرانیهای گاه و بیگاه میشود که زندگی هر کسی را میتواند دچار یأس و نا امیدی کند.
بنابراین هر فردی که به عقیده تناسخ و دونادون دچار شده است، معمولاً از عبادت خداوند و امید به رحمت او غافل میشود و همه چیز را ترازوی کار ما و عقوبتهای دنیوی در زندگیهای متوالی محاسبه میکند.
پینوشت:
[1]. شاهنامه حقیقت، جیحون آبادی، نعمت الله، ص180 و سرسپردگان، خواجه الدین، سید محمدعلی، خورشید، ص14.
افزودن نظر جدید