طبق مبنای عبدالحمید، سخنانش بیفایده است
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مولوی عبدالحمید که مدتی است ساز مخالفت با نظام جمهوری اسلامی میزند، دیدار رهبر انقلاب با مداحان را در آستانه میلاد حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مذمت کرده، و با فهم ناقص خود، آن را بیفایده دانسته، در راستای انتقادات هفتگی خود، به آن پرداخته و مطابق همیشه، خود را در جایگاه خیرخواه جامعه اسلامی و مسلمانان قرار داده و گفته است: «نه ائمه جمعه و خطبا میتوانند مشکلات کشور و اعتراضات را با وعظ و تبیین حل کنند و نه این مشکلات، با مداحان حل میشود؛ بلکه نیاز به مغزهای متفکر و صاحبان تجربه و افراد دلسوز است.»[1]
وی در سخنان خود بر چند مطلب تأکید میکند:
- کشور دچار مشکلات زیادی است. (اغتشاشات نیز به همین دلیل است.)
- تمام جلسات و دیدارها، باید در پی رفع این مشکلات برگزار گردد.
- راه حل مشکلات، مذاکره با سیاستمداران منتقد است.
- این مذاکرات باید منجر به تغییرات جدی گردد.
- علما، وعاظ، مداحان و نظامیها نمیتوانند مشکلات را حل کنند.
او تمام این مطالب را به صورت منطقی و با ظاهری زیبا جلوه داده است؛ در حالیکه رهبر انقلاب در این جلسه درباره نقش مداحان فرمودند، مداحان بودند که در معرکههای حساس کشور، ازجمله دفاع مقدس و فتنههایی که در موارد مختلف قصد ضربه زدن به نظام داشتند، به داد کشور رسیدند. در مراسم اعزام، اعزام به جبهه، بسیجیها و دیگران، در شبهای عملیات، در صبحگاههای نظامی، در تشییع پیکر شهدا، در مراسم ختم شهدا، در مسجد، در حسینیه، در میدان جنگ، همه جا مداحی نقش بزرگ خودش را ایفا میکرد. این سخنان نشان از این دارد که رهبر انقلاب، این جلسه را در راستای حل مشکلات کشور دانسته و تذکرات ایشان به مداحان برای حل مشکلات و کم کردن آسیبهایی است که ممکن است از این قشر به جامعه منتقل شود.
اما طبق مبانی عبدالحمید، علما و وعاظ و مداحان و نظامیان نمیتوانند مشکلات را حل کنند؛ وی که از وعاظ بوده و بنا بر نظر کارشناسی خودش، حلال مشکلات نیستند؛ بنابراین باید لطف کند در مسائل سیاسی و امور حکومتداری که به مغز متفکر و صاحب تجربه و فرد دلسوز نیاز است، دخالت نکند.
وی مثل اربابان وهابی خود تصور میکند که اگر با آمریکا مذاکره شود، همه مشکلات مردم حل میشود، در حالیکه اگر کمی به حاکمان سعودی با دقت نگاه کند و چهار برج بلند و ماشینهای آمریکایی چشمش را نگیرد، خواهد فهمید که آل سعود مثل گاو شیرده، نوکر آمریکا است.
سالهای گذشته همفکران او در کشور حاکم بودند و نظرشان این بود که اگر با کدخدا ببندند، مشکلات حل خواهد شد؛ فرصت داشتند، مذاکره کردند، آن هم با آمریکا و کشورهای اروپایی؛ آیا مشکل این کشور حل شد؟! برجام امضا شد، آیا مشکل حل شد؟! هستهای تعطیل شد و ایران به همه تعهدات خود عمل کرد؛ اما آنها چه کردند؟! آیا وضعیت مردم بهتر شد؟! تحریمها روز به روز بیشتر شد. از برجام خارج شدند؛ سردار سلیمانی را شهید کردند و مشکلات امروز این مملکت، از قصور و تقصیرات این تفکر است که مذاکره با آمریکا را حلال مشکلات دانسته و هنوز هم مذاکره مستقیم با آمریکا را پیشنهاد میدهند.
اکنون نوبت مقاومت است؛ مقاومت هزینه دارد، اما طبق فرموده رهبر انقلاب، هزینه آن بسیار کمتر از تسلیم شدن است.
عبدالحمید که طبق گفته خودش، کلامش در حل مشکلات جامعه بیفایده است، چرا در این امور دخالت میکند و اجازه نمیدهد، مسئولین امر در پی حل مشکلات برآیند؟!
عبدالحمید مشکلاتی را مطرح میکند که از سیاست غلط چندین ساله پدید آمده و حل آن هم فرصت میطلبد؛ دولت به دنبال حل مشکلات است و یک ساله باید به اندازه همان یک سال از او مطالبه کرد؛ چرا چنین انتقاداتی را با روشهای غیر منطقی و اغتشاش مطرح میکنند؟!
وی دعوت به بررسی نظرات تخصصی و کارشناسی برای حل مشکلات میکند، ولی خود نظرات عامیانه و غیر کارشناسی را در تریبون رسمی فریاد میزند.
پینوشت:
[1]. مولوی عبدالحمید در خطبه نمازجمعه 23 دی 1401.
افزودن نظر جدید