در قانون جذب همه چیز احساسات است
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مروجان آموزه قانون جذب مدعی هستند، راهکاری ارائه میدهند که همه انسانها، بتوانند به تمام خواستههایشان برسند. راهکار آنها مبتنی بر تفکر به امور و چیزهای مثبت و بیتوجهی به مسائل منفی است. آنها مدعی هستند وقتی شما به یک موضوعی توجه میکنید، اگر به آن حس خوب داشته باشید، آن را به دست میآورید؛ اگر به موضوعی توجه میکنید که به آن حس منفی دارید، همان موضوع را هم به دست میآورید. آنچه باعث تحق خواستهها میشود، ارتباط احساسی با آن موضوع است و فرقی نمیکند که حس خوب یا بد باشد.
مروجان قانون جذب مدعی هستند که انسانها باید با توجه به چیزهایی که به ما حس خوب میدهند، آنان را به سوی خود جذب کنیم، تا به دستشان بیاوریم و به هر آنچه که به ما حس بدی میدهد، بیتوجه باشیم، تا برایمان محقق نشود.
راندابرن از مروجان قانون جذب میگوید: «زندگی بر اساس احساسات رغم میخورد. هر تصمیمی که در زندگی میگیری بر اساس این است که چه نوع احساسی داری. تنها قدرت برانگیزاننده در کل زندگیت، همان احساسات است. هر آنچه که در زندگی آرزویش را داری، به این دلیل است که آن را دوست داری؛ زیرا وجود آن، حس خوبی میدهد. از هر چیز که در زندگی بدت میآید، به این دلیل است که آن را نمیخواهی، زیرا آن چیز، حس بدی به تو میدهد. تمام خواستههایت با احساسات خوبی که ساطع میکنی برانگیخته میشوند. حال چگونه چیزهایی که در زندگی میخواهی را دریافت کنی؟(جواب:) با احساسات خوب. بعد میبینی که پول، تو را میخواهد. سلامتی، تو را میخواهد. خوشبختی به دنبال توست. تمام چیزهایی که دوست داری تو را میخواهند. اینها به زندگیت هجوم میآورند. مجبور نیستی برای تغییر زندگیت تقلّا کنی، تمام کاری که باید انجام دهی این است که با احساسات خوب، عشق بورزی و بعد میبینی که آنچه خواستهای، ظاهر خواهد شد.»[1]
نکته بعدی در نگاه مروجان قانون جذب، بحث فرکانسهای احساس است. آنها میگویند اگر بتوانی چیزی را احساس کنی، پس به دستش خواهی آورد. آنها مدعی هستند همه امور، اشیاء، موجودات و ... در حال ارسال یک فرکانس هستند و همه چیز در این جهان، مغناطیسی است و یک فرکانس مغناطیسی دارد. برای تبیین بحث، میشود کائنات و هستی را به یک فرستنده امواج رادیویی تشبیه کرد، که در هر موج و فرکانس، یک شبکه رادیویی دارد و مستمراً در حال ارسال امواج رادیویی است. انسان را هم به یک گیرنده رادیویی تشبیه میکنیم که با تنظیم بر هر موج و فرکانسی، شبکه رادیویی خاصی را دریافت میکند.
احساسات و افکار تو هم فرکانسهای مغناطیسی دارند. احساس خوب، یعنی در فرکانس مثبتِ عشق هستید. احساس بد، یعنی در فرکانسِ منفی هستید. هر احساسی که داشته باشی، چه خوب و چه بد، فرکانس تو را تعیین میکنند و مثل آهن ربایی، افراد، اتفاقها و شرایطی که در همان فرکانس هستند را جذب میکنی. اگر احساس شعف داری، فرکانس شادی تو، افراد، اتفاقها و شرایط را، شاد جذب میکند. اگر ترس و وحشت داری، فرکانس وحشت تو، افراد، شرایط و حوادثی را به سوی تو جذب میکند که باعث ترس و هراس بیشتر تو میشود.[2]
انسانی که حال روحی خوبی ندارد، دلشکسته، افسرده یا پارانوئید[3] است، به جهان با عینک بدبینی نگاه میکند و لذا همه افراد و حوادث و شرایطی که در زندگی برایش پیش میآید برایش ناخوشایند است. این یک خطای شناختی ذهنی است و در واقع بدبینی یک شخص باعث نمیشود که حقیقتاً در عالم خارج از ذهن و دنیای واقعی، تصادف رانندگی، شکست عشقی، شکست مالی و فقر و ... برایش اتفاق بیفتد. بلکه اگر ذهنیت و عینک بدبینی را بردارد، متوجه میشود که علت احساس بد و حال بد او، به خاطر زاویه نگاه او به جهان خارج بوده است.
همچنین باید گفت نه کائنات، مانند یک فرستنده رادیویی است و نه انسان، یک گیرنده امواج رادیویی است. بلکه طبق آیات قرآن کریم، کائنات، کُرات آسمانى، موجودات زمینى و شب و روز و مانند آن، همه مسخّر انسان هستند و در خدمت منافع انسان هستند. «سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ [جاثیه/13] همه آنچه را در آسمانهاست و آنچه را در زمین است، از سوی خود برای شما مسخّر و رام کرد؛ بیتردید در این امور برای مردمی که میاندیشند، نشانههایی (بر ربوبیت، حکمت و قدرت خدا) است.»
انسان با اختیار خود، به اندازه مقدورات خود میتواند زندگی شاد و یا غیر شادی را برای خود رقم بزند. این سخن راندابرن که نیازی به تقلا کردن برای رسیدن به خواستهها نیست و حس خوب داشتن، کفایت میکند، سخنی کاملاً غلط است. عقل انسان میگوید به اندازه همّت و تلاش هر کسی، موفقیت نصیبش میشود و فکر و خیال، فقط یک ذهنیت مغزی و آرزو است که بدون تلاش خارجی، اثری ندارد.
در قرآن کریم میخوانیم: «لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى [نجم/39] برای آدمی جز آنچه به سعی و عمل خود انجام داده، نخواهد بود.»
پینوشت:
[1]. راندابرن، قدرت، ترجمه احمد مختاری و سپیده سپیده دم، نشر نبض دانش، تهران، 1399، ص32 و33.
[2]. همان، ص33 و 34.
[3]. پارانوئید یک اختلالی روانی است که به همه انسانها، حوادث و امور، با سوء ظن و بدبینی نگاه میکند.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید