حج حضرت موسی(ع) در کجا بود؟

  • 1401/04/18 - 11:26
در تورات هر چند درباره زمان حج حضرت موسی(ع) فرمانی از یهوه صادر شده است اما درباره مکان خاصی که از زبان حضرت موسی(ع) حج به عنوان یک دستور الهی آمده باشد، مطلبی نیامده است. در روایات اسلامی به طواف و حج حضرت موسی(ع) به دور کعبه اشاره شده است.
حضرت موسی(ع) در چه جایی حج به جا می آورد؟

تورات به مکان خاصی برای حج حضرت موسی(ع) اشاره نکرده است اما در منابع اسلامی به طواف و حج این پیامبر الهی به دور کعبه اشاره شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ یکی از پرسش ها درباره حضرت موسی علیه السلام آن است که ایشان چگونه و کجا حج انجام می داد؟ اساساً آیا در تورات این پیامبر الهی به کعبه و وقایع مربوط به آن اشاره شده است؟ آیا ایشان همانند حضرات ابراهیم و اسماعیل(عليهما‌السلام) بر گرد کعبه طواف کرده و حج بجا آورده‌ یا در مکان دیگری این فریضه را انجام می دادند؟

در تورات درباره داستان هجرت هاجر و اسماعیل(عليه‌السلام) و عنایات خاص الهی نظیر آشکار شدن چاه آب برای آنان سخن به میان آمده است[1] اما به ساخت کعبه توسط حضرات ابراهیم و اسماعیل(عليهما‌السلام)، اشاره ‌ای نشده است.

به طور کلی فرمان حج به معنای گرد هم‌ آمدن یهودیان به سوی یکی از معابد، از یهوه به حضرت موسی علیه السلام در تورات آمده است: «سه مرتبه در هر سال، همه مردان به حضور سلطان تعالی یهُوَه حاضر شوند.»(خروج، ۲۳: ۱۴- ۱۷)

در خصوص زمان حج یهودیان در فقرات خروج، به سه عید اشاره شده است: 1. عید فصح یا فطیر که در فصل بهار واقع شده و مدت آن هفت روز است و از روز پانزدهم نیسان به تقویم یهودی آغاز می ‌شود. 2. عید حصاد(درو) یا اسابیع که مدت آن یک روز است که در اوایل تابستان قرار گرفته است. 3. عید ظُلل[سوکوت] که مدت آن هشت روز است و در پاییز قرار دارد و از روز پانزدهم ماه تشرین یهودی آغاز می گردد. در آیین یهودیت، حج در این سه عید، مستحب است و با صدقات بسیاری همراه می گردد.[2]

با این وجود، در تورات، مکان خاصی را پیدا نمی‌ کنیم که از زبان حضرت موسی(علیه‌السلام)، حج در آن یا به دور آن به عنوان یک دستور الهی آمده باشد اما در روایات اسلامی به طواف و حج حضرت موسی(علیه‌السلام) به دور کعبه اشاره شده است.

در روایات مربوط به حج پیامبران تأکید شده است که ایشان به ندای جهان شمول حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) لبیک گفته، به سوی کعبه حج و طواف نموده و تلبیه گفتند، به ‌گونه ‌ای که پدران و نیاکانش که پیام ‌آوران حق و فرمانبرداران دستورات آسمانی بوده ‌اند، حج کردند.

ابن عباس می گوید: «در محضر پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بودیم، مسافت میان مکه و مدینه را می ‌پیمودیم که به یک وادی رسیدیم. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: نام این وادی چیست؟ پاسخ دادند: «وادی ازرق» فرمود: گویا می ‌نگرم حضرت موسی علیه السلام را که با گیسوان بلند در حالی‌ که انگشتان دستش را در گوش ‌ها نهاده بود و تلبیه حج می‌ گفت، از این ‌وادی ‌می ‌گذشت و آهنگ حج ‌مکه ‌مکرمه و کعبه مشرفه را داشت.»[3]

حضرت باقر(علیه‌السلام) فرمود: « حضرت موسی علیه السلام با گروهی مرکب از هفتاد تن از پیامبران به قصد حج از گذرگاه «روحاء» عبور می ‌کرد در حالی ‌که می ‌گفت: «لَبَّیْکَ عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدَیْکَ؛ لبیک، بنده تو فرزند بنده تو».[4]

از امام باقر(عليه‌السلام) سؤال شد: آیا پیش از بعثت پیامبر(صلی الله‌عليه‌وآله) خانه خدا زیارت می ‌شد؟ فرمود: «آری، مردم پیشتر هم حج می ‌گذاردند و ما به شما خبر می ‌دهیم که آدم، نوح و سلیمان(عليهم‌السلام) همراه با جن و انس و پرندگان، حج خانه خدا کرده ‌اند. حضرت موسی علیه السلام سوار بر شتری سرخ‌ مو، حج گزارد، در حالی‌ که می ‌گفت: لبیک، لبیک!. همانا خانه خدا، همان ‌گونه است که خداوند متعال فرموده: "نخستین خانه ‌ای که برای مردم قرار داده شد، خانه ‌ای است که در مکه است. مبارک و هدایت گر جهانیان است"».[۵] و نیز از قول این امام نقل شده که: «موسی(علیه‌السلام) از رمله مصر محرم شد و از کناره ‌های روحاء(منطقه ‌ای است بین مکه و مدینه)، با حالت احرام گذشت و بر ناقه ‌ای سوار بود که مهار آن از برگ خرما بود و دو جامه قطوانی(سفید) بر تن داشت و تلبیه می ‌گفت و کوه ‌ها او را در تلبیه همراهی می ‌کردند.»[6]

همچنین امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: « حضرت موسی علیه السلام از کناره ‌های روحاء عبور کرد و بر شتر سرخ موی سوار بود که افسار آن از برگ خرما بود و دو جامه قطوانی (سفید و کوتاه) دربر داشت و می ‌گفت: لَبَّیْکَ یا کَرِیمُ لَبَّیْک».[7]

حضرت موسی علیه السلام از پیامبران صاحب شریعت بود و امکان نداشت از مسیر رضایت الهی و حج صحیح منحرف گردد. از این رو انحراف ‌هایی که در حج یهود رخ داده، عملکرد پیروان ایشان است که به تعالیم و اوامر خداوند ملتزم نشده و در نتیجه به انحراف گراییدند و عقوبت گناهانشان را دیدند و به خفت و ذلت موسوم شدند؛ آن‌گونه که خداوند در قرآن کریم فرمود: «ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ؛ نشانه ذلت و بدبختی بر آنان زده شد و مشمول خشم خدا شدند؛ چرا که نسبت به آیات خدا کفر ورزیدند و پیامبران را به ناحق کشتند، از آن رو که به تبهکاری و تجاوز گرویدند.»(بقره، 61)

پی نوشت:
[1]. پیدایش، ۲۱: ۹ - ۲۱
[2]. حسن ظاظا، طقوس الحج عند اليهود، مجله ثقافية شهرية، س 18، شماره 210، ذی الحجة 1414، ص 6- 10
[3]. محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، بیروت: دار الرائد العربی، ۱۴۰۱ه، ج ۲، ص ۹۶۵
[4]. محمد کلینی، اصول الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج‌ ۴، ص ‌۲۱۴
[5]. محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، تهران: المطبعة العلمیة، ۱۳۸۰ق، ج ۱، ص ۱۸۶
[6]. محمد حر عاملی، وسائل الشیعه، قم: موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق، ج ۹، ص ۵۴ 
[7]. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج ۹۹، ص ۱۸۵

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.