مشروعیت حکم به وجوب خمس درآمد کسب (قسمت اول)

  • 1401/01/20 - 14:51
برخی از آیه خمس برداشت کرده‌ اند که خمس فقط به غنیمت جنگی تعلق می گیرد و پیامبر (ص) هم به درآمد و منفعت کسب خمس نمی‌ گرفتند، لذا شیعه با چه مجوزی حکم به وجوب خمس ارباح مکاسب می‌ دهد؟ شیعه تبیین اهل بیت (ع) از قرآن و دین را همانند تبیین پیامبر (ص) می‌ داند و پیامبر (ص) نیز به غیر غنیمت خمس را واجب می‌ دانست.
مشروعیت حکم به وجوب خمس درآمد کسب

نمایندگان قبیله عبدالقیس به پیامبر (ص) گفتند بین ما و شما، مشرکینﹺ قبیله مضر قرار دارند و ما نمی‌ توانیم به خدمت شما برسیم، مگر در ماه‌ های حرام؛ پس مطالبی بفرمایید که با عمل به آن، داخل بهشت گردیم. پیامبر (ص) فرمود: «چهار چیز را به شما امر و چهار چیز را نهی می‌ کنم؛ امر می‌ کنم به ایمان به خدا، اقامه نماز، پرداخت زکات و خمس.»

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیون شبهه می کنند که طبق آیه خمس (41 سوره انفال)، فقط به غنایم جنگی، خمس تعلق می گیرد و حکم خمس ارباح مکاسب در شیعه، مطابق حکم اسلام نیست و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فقط از غنیمت جنگی خمس دریافت می‌ کرد.

در پاسخ گفته شده است که در روایات معتبر اهل سنت، این انحصار وجود ندارد و پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر گنج که غیر از غنایم جنگی است، خمس را واجب دانسته‌ اند.[1]
اگر باز هم ایراد بگیرند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به درآمد و منفعت کسب خمس نمی‌ گرفتند، شیعه با چه مجوزی حکم به وجوب خمس ارباح مکاسب می‌ دهد، باید نکاتی در پاسخ بیان کنیم:

ابتدا این قاعده را متذکر می شویم که سیره و احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) برای شیعه، همانند تبیین پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و سنت ایشان است و از زمان امام باقر (علیه‌السلام) اهل بیت (علیهم‌السلام) موارد وجوب خمس را تبیین کردند و امام صادق (علیه‌السلام) و دیگر ائمه تا زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) در مناطق مختلف مثل: بلخ، بخارا، ری ، قم، نیشابور،‌شیراز، همدان، خراسان، قزوین، اهواز، عراق، یمن، موصل و بغداد برای گرفتن خمس وکیل و نماینده داشتند.
به همین دلیل شیعه، موارد وجوب خمس را در هفت چیز می‌ داند: غنایم جنگی؛ غواصی (اشیائی كه با فرورفتن در آب دریاها به دست می‏‌آید)؛ گنج؛ معدن؛ سود تجارت؛ مال حلال مخلوط به حرام؛ زمینی كه كافر ذمی از مسلمان بخرد. (پنج قسم اول مورد اتفاق شیعه و دو قسم اخیر نظر مشهور شیعه است.)

مطلب دیگری که قابل بیان است، این است که در زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، خلفا و امام علی (علیه‌السلام) نیز خمس گرفته می‌ شد، ولی رسماً خمسی که توسط حکومت وجود داشت، خمس غنیمت جنگی بود که در دست حاکم بود؛ غیر غنیمت، اعلام شده بود که بر گنج و معدن و عنبر و لؤلؤ خمس تعلق می‌ گیرد و کسی که بر او واجب می‌ شود بپردازد.[2]
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در نامه‌ هایی که به قبائل می‌ فرستادند به موضوع خمس اشاره ‌می‌ کردند[3] و مسلمانان همانگونه که زکات را نزد پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌ فرستادند، خمس را نیز خدمت حضرت می‌ فرستادند.[4]

پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) افرادی را برای گرفتن خمس به مناطق مختلف می فرستاد، مثلاً علی بن ابی طالب (علیه‌السلام)، عمرو بن حزم و معاذ بن جبل را برای جمع آوری خمس به سوی یمن فرستاد یا محمیه را به سوی بنی زبید فرستاد.[5] همچنین پیامبر برای هیئتهایی که به حضورشان می‌رسیدند، بعد از امر به ایمان، در کنار نماز و زکات، خمس را نیز مطرح می‌ فرمودند.[6]
در صحیح بخاری و مسلم و مسند احمد آمده است که نمایندگان قبیله عبدالقیس به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفتند که بین ما و شما، مشرکینﹺ قبیله مضر قرار دارند و ما نمی‌ توانیم به خدمت شما برسیم، مگر در ماه‌های حرام؛ پس مطالبی بفرمایید که با عمل به آن، داخل در بهشت گردیم. حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «چهار چیز را به شما امر و چهار چیز را نهی می‌ کنم. امر می‌ کنم شما را به ایمان به خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات و اینکه خمس مغنم را بپردازید. ...»[7]

بدیهی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از آنها خمس غنایم جنگی را درخواست نکرده است؛ چون معقول نیست درباره قبیله ای که از چنین شرایطی برخوردار بودند و نمی توانستند از دیار و شهر خود از ترس مشرکین مضر خارج گردند، احتمال دهیم که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از آنها خواسته است خمس غنایم جنگی خود را پرداخت کنند؛ همچنین جنگ در اسلام باید با اذن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یا امام معصوم (علیه‌السلام) باشد و در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این جور نبوده که مسلمانان، از پیشِ خود با قبیله‌ ای بجنگند، بلکه با اجازه و هماهنگی و یا با حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است و پس از جنگ، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) غنایم جنگی را یکجا جمع می‌ کردند و آنگاه بعد از اخراج خمس، بین سربازان آنگونه که خود تشخیص می‌دادند تقسیم می‌کردند، مگر در تجهیزاتی که در حال نبرد به همراه دشمن بوده است (این تجهیزات نصیب کسی می‌شد که صاحبش را با درگیری کشته بود، مسلمانان از اینگونه غنایم جنگی به سلب القتیل تعبیر میکردند) ولی اشیائی که در سلب القتیل جای نداشتند، سربازان اسلام موظف بودند که آنها را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یا امام (علیه‌السلام) و یا نائبانشان تحویل دهند و الا خیانتکار محسوب می‌ گشتند.

پی‌نوشت:
[1]. «حکم خمس در زمان پیامبر (ص)»
[2]. صحیح بخاری، بخاری، ج1، ص464.
[3]. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج1، ص374. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. کتاب الخمس، نوری همدانی، ص745.
[5]. صحیح مسلم، ج2، ص754، حدیث 168. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. صحیح بخاری، ج1، ص32-33 و 131.
[7] صحیح بخاری، ج4، ص205. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
صحیح مسلم، ج1، ص35و 36.
سنن نسائی، ج2، ص333.
مسند احمد، ج3، ص318 و ج5، ص136.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.