جنگ جمل روسیاهی بزرگ تاریخ
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اتفاقات تلخ در تاریخ اسلام، وقوع جنگ جمل در دهم جمادی الاولی سال 36 هجری قمری است. این جنگ که نخستین جنگ در دوران خلافت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بود، توسط گروهی از پیروان عثمان به رهبری عایشه، طلحه و زبیر در نزدیکی شهر بصره به وقوع پیوست. در منابع معتبر شیعه و اهل سنت با اشاره به این مطلب، بحثهای فراوانی پیرامون جمل شده است و بعضی با تعصب، قصد تطهیر اصحاب جمل را داشتهاند.
بر اساس مستندات معتبر اهل سنت، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در روزهای آخر عمر مبارک خود به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) سخنانی فرمودند. حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به من فرمودند بعد از من این امت، در حق تو حیله و کینه میکنند و تو بر اساس مرام من زندگی میکنی و بر اساس سنت من کشته میشوی. هر کس تو را دوست بدارد، من را دوست داشته و هر کس با تو دشمن باشد، با من دشمن است و محاسن تو به خون سرت خضاب میشود.»[1]
با بیان این روایت صحیح مشخص میشود، هر کس که دشمن امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) باشد، دشمن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است و این اعتقاد صحیح و قابل قبول نزد شیعه و اهل سنت است.
با بررسی در منابع اهل سنت، نکاتی به دست میآید که دشمنی اهل جمل با امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) آشکار میشود. در منابع معتبر تاریخی اهل سنت بیان شده که عایشه به همراه طلحه و زبیر در مکه مکرمه جمع شدند و با شعار خونخواهی عثمان، عَلم اعتراض علیه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را برافراشتند. فرماندهان جمل، هر کدام به یک بهانه از ابتدا قصد مقابله و رویارویی با امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را داشتند، اما برای آنکه احساسات بعضی از منحرفین و منافقین را تحریک کنند و بتوانند همپیمانان زیادی جمع کنند، قتل عثمان را بهانه نبرد قرار دادند.
یعقوبی مورخ مشهور اهل سنت در اینباره مینویسد: «بیشتر كسانیكه مردم را علیه عثمان تحریك میكردند، طلحه و زبیر و عایشه بودند.»[2]
بعضی از مغرضین در توجیه جنگ جمل و محاربه عایشه و اصحابش با امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میگویند: «اگر عایشه میخواست با امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) جنگ کند، چرا به جانب بصره حرکت کرد و او به سمت مدینه نیامد؟!» با این استدلال قصد دارند تا کار عایشه را توجیه کنند؛ اما طبری در کتاب تاریخ خود، سالها پیش جواب این توجیه را بیان کرده است.
طبری با بیان اتفاقات جنگ جمل، از نقشه شوم طلحه و زبیر در مقابله با امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بازگو میکند و مینویسد: «طلحه و زبیر، بعد از كشته شدن عثمان، چهار ماه در مكه ماندند. ابن عامر در آنجا به دنبال مال دنیا بود، یعلی بن أمیه همراه با اموال زیاد و چهار صد شتر به آنجا آمد. همه آنها در خانه عایشه جمع شدند و نظر دادند و گفتند: ما میخواهیم به سوی علی برویم و با او بجنگیم. برخی از آنها گفتند: شما طاقت مردم مدینه را ندارید، به سوی بصره و كوفه میرویم؛ چون طلحه در كوفه طرفدار و زبیر در بصره هوادارانی دارند. در نتیجه، آنان به سوی بصره و كوفه حرکت کردند. عبدالله بن عامر، اموال و شترهای فراوانی به آنها داد و با هفت نفر از اهل مكه و مدینه حركت كردند و با سایر مردمی كه به آنها ملحق شدند، به سه هزار نفر رسیدند. وقتی خبر حركت آنها به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) رسید، سهل بن حنیف را امیر آن شهر كرد و خودش به سوی ذیقار حركت کرد و پس از هشت شب به آنجا رسید و گروهی از مردم مدینه نیز همراه آن حضرت بودند.»[3]
پینوشت:
[1]. حاکم نیشابوری، المستدرك، دار الكتب العلمیة – بیروت، ج3، ص153؛ «عَنْ حَیانَ الْأَسَدِی، سَمِعْتُ عَلِیا یقُولُ ... وَإِنَّ هَذِهِ سَتُخَضَّبُ مِنْ هَذَا»
[2]. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر – بیروت، ج2، ص175؛ «فأتوا بها ... وكان أكثر من یؤلب علیه طلحة والزبیر وعائشة.»
[3]. طبری، تاریخ طبری، دار الكتب العلمیة – بیروت، ج3، ص8؛ «ثم ظَهَرَا یعْنِی طلحةُ والزُبِیرُ... مِنْ أهْلِ المَدِینَةِ.»
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید