نقد و بررسی اندیشه وحدت

  • 1400/03/15 - 10:02
پایبندی به وحدت، به این معنا نیست که مذاهب اسلامی، هر آن‌چه که در منابع خود دارند را از بین ببرند؛ بلکه به معنای مسالمت اجتماعی است؛ علاوه بر آن، خداوند متعال فرمودند: کل مسلمانان به ریسمان ایشان چنگ بزنند و متفرق نشوند و روایات متعدد گفتند که مراد از ریسمان خدا، قرآن و عترت هستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی در بررسی وحدت بین مسلمانان می‌گویند: تنها راه اتحاد بین مسلمانان اینست که هر مذهب، میراث حدیثی خود را نقد کند و هیچ التزامی به آن نداشته باشد و محور اتحاد بین تمام مسلمانان، فقط قرآن باشد و تمام عقاید خود را از قرآن بگیرند؛ یعنی روایات را رها کنند.
آن‌ها معنای حقیقی وحدت را تحریف کرده و آن را وسیله‎ای برای رسیدن به اغراض خود کرده‌اند؛ غرض آن‌ها از طرح این مباحث، کنار زدن روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) بوده، زیرا نتیجه‌ای که می‌گیرند و تنها راهی که برای اتحاد بین مسلمانان بیان می‌کنند، این است که عقاید خود را فقط از قرآن بگیرند و این حکم بر خلاف صریح آیات قرآن است؛ در آیات قرآن آمده است که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و اولی الامر، که اهل بیت ایشان هستند، اطاعت شود. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ.[نساء/59] ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، از خدا اطاعت کنید و از رسول و صاحبان امر اطاعت کنید.» پس به هیچ عنوان، نباید سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل بیت (علیهم‌السلام) ترک شود.
آن‌ها می‌گویند باید در ابتدا شیعیان، روایات خود (که در اثبات بطلان دیگر فرق و یا در ذم آنان است) را نقد کنند، تا این‌که اهل تسنن جرأت پیدا کنند و میراث و روایات خود را نقد کنند.

در پاسخ به این شبهه گفته می‌شود که:
اولاً) عقایدی که شیعیان به آن ملتزم هستند، خصوصاً حقانیت مذهب خود، در روایات فراوانی از منابع اهل تسنن نیز آمده است؛ پس نقد و انکار چنین روایاتی مطمئناً اشتباه خواهد بود، بلکه این عمل، سبب نابودی حق خواهد شد.
ثانیاً) تنها راه اتحاد، به نقد روایات فریقین نیست، بلکه این راه باطل است؛ زیرا که حقایق پنهان خواهد شد و بعد پیروان هر کدام از مذاهب خواهند گفت: روایات صحیحی در مذهب مخالف، در حقانیت مذهب ما وجود داشته که عالمان آن مذهب، کتمان حقایق کردند.
ثالثاً) هیچ‌کدام از اهل تسنن و شیعیان نمی‌گویند که پیروان مذهب دیگری کافر و نجس هستند؛ بلکه هم‌دیگر را مسلمان می‌دانند؛ فلذا هیچ‌کدام نمی‌گویند ذبیحه شیعه (حیوانات حلال گوشتی که توسط شیعیان ذبح می‌شوند) یا ذبیحه اهل تسنن (حیوانات حلال گوشتی که توسط اهل تسنن ذبح می‌شوند)، حرام است؛ بلکه ذبیحه‌های هم‌دیگر را حلال می‌دانند.
علاوه بر آن در قرآن آمده است: «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطين.‏[ممتحنه/8] خدا شما را از آن باز نمى‌‏دارد كه با كسانى‌كه در دين با شما به كارزار نپرداخته و شما را از خانه‌‏هایتان بيرون نكردند، نيكويى كنيد و درباره آنان دادگر باشید، زيرا كه خدا دادگران را دوست مى‏‌دارد.» اگر نیکی کردن به غیر مسلمانان، نزد حق تعالی پسندیده باشد، آیا نیکی کردن به مسلمانان، حتی اگر هم‌عقیده نباشیم، مورد رضایت حق تعالی نخواهد بود؟ در این صورت ممکن است اتحاد بین مسلمانان صورت گیرد و هیچ هرج و مرجی رخ ندهد؛ پس راهی که این افراد ارائه کرده‌اند، مطمئناً ناقص است.
اگر کسی بخواهد به وحدت، به نحوی عمل کند که حقیقتاً به رضایت حق تعالی برسد و روز قیامت، اهل نجات باشد؛ لازم است به قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) با هم تمسک جوید. خداوند متعال می‌فرماید: «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا...[آل‌عمران/103] به‌ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید.»
جالب این‌که اهل تسنن، ذیل اين آیه، حدیث ثقلین را آورده‌اند؛ هم‌چون حكمت بن بشير،[1] سیوطی،[2] آلوسی[3] و ...
يعنی راه اتحاد و عدم اختلاف و تفرقه، همان تمسک به قرآن و اهل بیت (علیهم‌السلام) با هم است.

پی‌نوشت:

[1]. حکمت بن بشیر، الصحیح المسبور، ج1، ص444، دار المآثر للنشر والتوزيع والطباعة- المدينة النبوية، 1420ق.
[2]. سیوطی، الدر المنثور، ج2، ص285، دار الفکر، بیروت، بی‌تا.
[3]. آلوسی، روح المعانی، ج2، ص235،  دار الكتب العلمية – بيروت، 1415ق.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.