بزرگان صوفیه مدعی کفر حضرت ابوطالب!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) از همان صدر اسلام وقتی با جنبه علمی و معنوی حضرات معصومین (علیهم السلام) خصوصاً حضرت علی (علیه السلام) روبرو شدند، درصدد برآمدند تا با اتهامات واهی از ارزش حضرت، نزد مردم بکاهند و فضائل حضرت را تحتالشعاع قرار دهند. لذا با کینهای که از آن حضرت داشتند، شروع به تخریب خانواده حضرت کرده و پدر بزرگوار ایشان حضرت ابوطالب را به بیایمانی و کفر متهم کردند.
مسلّم این است که این اتهام در زمان حیاط خود حضرت علی (علیه السلام) و بعد از وفات حضرت ابوطالب توسط دشمنان آن حضرت مطرح شده است. چراکه حضرت به این اتهام واکنش نشان دادند و اصبغ بن نباته در روایتی از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل میکند: «والله ما عبد أبی و لا جدی عبدالمطلب و لا هاشم و لا عبدمناف صنماً قطّ قیل و ما کانوا یعبدون قال کانوا یصلون إلی البیت علی دین ابراهیم متمسکن به.[1] به خدا سوگند! نه پدرم و نه جدم عبدالمطلب و نه هاشم و نه عبد مناف، هیچ بتی را نپرستیدند. پرسیدند: پس چه میپرستیدند؟ فرمود: به سوی خانه (کعبه) نماز میگذاردند و بر دین ابراهیم بودند و به آن چنگ زده بودند.»
اما دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) دست از این اتهام برنداشتند و در زمان حیاط دیگر ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز این اتهام را تا به امروز تکرار کردند. اما مسئله این است که بیشتر فرقههای صوفی چه شیعه و چه سنی که سلسله خود را به حضرت علی (علیه السلام) میرسانند و به حضرت، عشق و ارادت میورزند نیز به این اتهام دامنه زدهاند و بعضی از بزرگان ایشان، این اتهام را در حق حضرت ابوطالب صحیح میدانند. سفیان ثوری، ابن عربی[2] جامی و مولوی در کتب خود این اتهام را مطرح کرده و همانند اجداد سنی مذهب خود پدر بزرگوار حضرت علی (علیه السلام) حضرت ابوطالب را بیایمان معرفی کردهاند.
اگر این دراویش صوفی، شیعه هستند چرا چشم خود را بر سخنانی که از بزرگان اهل سنت مبنی بر با ایمان بودن حضرت ابوطالب گفتهشده بستهاند و فقط به سخنان دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) تمسک کردهاند. این در حالی است که ابن ابی الحدید معتزلی میگوید: «با سندهای فراوان؛ برخی از عباس بن عبدالمطلب و بعضی دیگر از ابوبکر بن ابی قحافه، روایت شده که ابوطالب از دنیا نرفت تا این که: لا اله الّا الله، محمّد رسول الله، گفت.» [3] یا شیخ محمد ابوزهره عالم سرشناس اهل سنت درباره ایمان حضرت ابوطالب میگوید: «ابوطالب هرگز مشرک نبود و از اسلام و توحید حمایت میکرد» [4]
همچنین اگر این دارویش صوفی شیعه هستند چرا در این مورد به روایات اهل بیت (علیهم السلام) مراجعه نمیکنند و به دیدگاه ایشان تمسک نمیکنند. امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «اگر ایمان ابوطالب در یک کفه ترازو و ایمان همه مردم در کفه دیگر قرار گیرد، ایمان ابوطالب برتری دارد. [5]
حضرت ابوطالب اینقدر در نزد حضرات معصومین (علیهم السلام) دارای جایگاه رفیعی بوده که امام رضا (علیه السلام) عقوبت شک کننده در ایمان حضرت ابوطالب را بسیار شدید دانستهاند. ابان بن محمد میگوید: «به حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) نامهای به این مضمون نوشتم: فدایت شوم، من درباره ایمان ابوطالب شک کردهام! حضرت در جواب فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم، اما بعد، هر که پیرو غیر راه مؤمنان باشد، ما او را به همان راهی که دوست داشته میبریم!(سوره نساء، آیه 115) تو هم اگر به ایمان ابوطالب اعتراف نکنی، سرانجامت دوزخ خواهد بود!» [6]
اصرار بر کفر و بیایمانی حضرت ابوطالب و تمسک به سخنان دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در اینباره و بیاعتنایی به روایات و احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) درباره ایمان حضرت ابوطالب توسط صوفیه، نشان از عمق حقد و کینه این صوفیان با حضرات اهل بیت (علیهم السلام) دارد. چراکه اگر حقطلب و به دنبال حقیقت بودند، چشم خود را بر دهها حدیث و روایت از حضرات اهل بیت (علیهم السلام) که از شیعه و سنی در ایمان حضرت ابوطالب بیانشده نمیبستند.
پینوشت:
[1]. ابنبابویه، محمد، کمالالدین و تمام النعمه، مصحح غفاری، نشر اسلامیه، تهران، 1395 ق، ص 174
[2]. ابن عربی، محمد بن علی، فصوص الحکم، مترجم موحد، نشر کارنامه، تهران، 1395 ش، ج 1، ص 130
[3]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، نشر مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، ج 14، ص 71
[4]. ابوزهره، محمد، خاتم النبیین، نشر دارالفکر العربی، قاهره مصر، 1425، ص 533-536
[5]. مجلسی، محمد باقر بحارالانوار، نشر موسسه وفا، ج 35، ص 157
[6]. کراجکی، محمد بن علی، کنزالفوائد، نشر دار الذخائر، قم، 1410 ق، ج 1، ص 182
افزودن نظر جدید