افول اقطاب فرقه گنابادی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نام اقطاب طریقت سلطان علیشاهی یا همان گنابادی در کنار نام بزرگان صوفیه در سلسله صوفیان ذکر شده است. اما با مقایسه کوچکی بین این افراد و بزرگان سلفشان به عمق تفاوت و فاصله زیاد بین آنها از نظر مقام علمی، شخصیتی و اعتباری پی میبریم. اما این فاصله طبقاتی در همین سلسله کوچک گنابادی نیز وجود دارد و به وضوح پیدا و روشن است که جایگاه علمی و اعتباری اقطاب همین فرقه نیز دارای تفاوتهای زیادی است.
اگر ملاسلطان محمد گنابادی را برتر از دیگر اقطاب این فرقه بدانیم، میتوان گفت قطب دوم، سوم و چهارم این فرقه، یعنی نورعلیشاه ثانی و صالح علیشاه گنابادی و رضا علیشاه گنابادی، هر سه با توجه به آثار و سخنانشان در یک سطح، از مقام علمی و اعتبار هستند. ولی با به قطبیت رسیدن خاندان تابنده، یعنی علی تابنده و نورعلی تابنده، باید گفت دوران افول این فرقه خیلی زود شروع شد. زیرا این دو نفر از لحاظ مقام علمی و اعتبار، با اقطاب سلف خود فاصله زیادی داشتند و این باعث شد تا اختلاف و تفرقه بین مشایخ و مریدان این فرقه در دوران قطبیت خاندان تابنده خصوصاً نورعلی تابنده زیاد شود.
این اختلافات به حدی رسیده بود که خود دراویش معتقد بودند که عدهای در این فرقه راه افراط را در پیشگرفته و خود را از آنها نمیدانستند. افول اعتبار نورعلی تابنده تا جایی پیش رفت که نهتنها در زمان حیاط او برخی از مشایخ و دراویش به سخنان او تمکین نمیکردند، بلکه بعد از مرگ ایشان هم برای مهمترین مسئله در این فرقه، یعنی تعیین جانشین ایشان به سخن و فرمان قطبیت او اعتنا نکردند. همانطور که بعد از مرگ نورعلی تابنده و به قطبیت رسیدن سید علیرضا جذبی برخی از مشایخ، از بیعت با ایشان سرباز زدند و حتی درویشی دونپایه، بهنام محمد اسماعیل صلاحی که در ابتدا به جذبی تبریک میگوید و قطبیت ایشان را میپذیرد، در چرخشی عجیب از موضع قبلی خود برگشته و خود ادعای قطبیت میکند و بنیان این فرقه را به لرزه میاندازد.
اما این پایان ماجرای افول اقطاب این فرقه نیست، چرا که با به قطبیت رسیدن سید علیرضا جذبی و خارج شدن قطبیت، از خاندان گنابادی این افول، سرعت بیشتری به خود گرفته است. اگر نورعلی تابنده به خاطر نداشتن اعتباری در حد اعتبار اقطابی همچون رضا علیشاه نتوانست از ایجاد اختلاف و تفرقه در این فرقه جلوگیری کند و همچنین به خاطر نداشتن علم کافی، حتی قادر به قرائت صحیح قرآن کریم نبود، باید گفت که قطب کنونی یعنی سید علیرضا جذبی نیز اوضاعی بهتر از نورعلی تابنده ندارد. زیرا نهتنها به خاطر بیعت نکردن برخی از مشایخ با او اعتبار ایشان خدشهدار و زیر سؤال رفته است، بلکه جایگاه عملی او نیز محل بحث و سؤال، حتی برای مریدان این فرقه شده است. اگر ناتوانی نورعلی تابنده در قرائت صحیح قرآن را با مطرح کردن مشکل بینایی ایشان توجیه میکردند، ولی سید علیرضا جذبی تا به امروز نشان داده است که نهتنها نمیتواند به خوبی برای مریدان سخنرانی کند و آنچه تا به امروز صحبت کرده است از روی نوشتهای شبیه بیانیه بوده، بلکه با انتشار کلیپی از ایشان مشخص شد که حتی قادر به خواندن صحیح اشعار فارسی هم نیست!!! و همه اینها نشان از افول روزافزون اقطاب، در فرقه گنابادیه است.
افزودن نظر جدید