قرآن از یک طرف عرب جاهلی را مواخذه میکند برای زنده به گور کردن دختران و از طرفی اعتقاد آنها به اینکه فرشتگان دختران خداهستند را بیان میکند، که نشان دهندهی مقام بالای دختر میان عذب جاهلی بوده،آیا این دو مطلب مخالف و متناقض هم نیستند؟
اینجا اصلاً تناقضی وجود ندارد و این ناشی از نقص اطلاع سوال کننده از ادبیات عرب است، استفهام در این آیه انکاری است و آیه درصدد تعریض و توبیخ مشرکان است، علت این کنایه را هم در آیه بعد، آیه 17 ذکر کرده است: «آيا از ميان مخلوقاتش دختران را براى خود انتخاب كرده و پسران را براى شما برگزيده است؟! درحالیکه هرگاه يكى از آنها را به همان چيزى كه براى خداوند رحمان شبيه قرار داده [به تولّد دختر] بشارت دهند، صورتش (از فرط ناراحتى) سياه میشود و خشمگين میگردد!»(سوره زخرف آیه 16و17)
شبیه به همین آیه در سوره اسراء آیه 40 ذکرشده است:« آيا پروردگارتان فرزندان پسر را مخصوص شما ساخته، و خودش دخترانى از فرشتگان برگزيده است؟! شما سخن بزرگ (و بسيار زشتى) میگوييد! ».
علاوه بر اینها فرهنگ غالب در اعراب ترجیح پسران بر دختران بود، اتکای آنها به شکار، جنگ و حمایت از قبیله با فرزندان ذکور شکل میگرفت و حفظ نسب را از طریق پسر میدانستند. اکنون نیز در جامعه عربی خصوصاً در بادیه و روستاها این تمایل به پسرها وجود دارد. البته در همان جوامع اولیه قرائنی وجود دارد که برخی از افراد نسبت به دختران خود محبت میورزیدند و کنیه خود را به نام دختران خود برمیداشتند، اما این فرهنگ غالب نبوده است.
برخی پژوهشگران همانند احمد حوفی زندهبهگور کردن دختران را منتسب به قیس بن عاصم نمیدانند و معتقد هستند که این رسم ابتدا توسط قبیله ربیعه بوجود آمد و سپس در میان سایر اعراب شایع شد و آن را نوعی غیرتورزی حساب میکردند. موارد دیگری نیز برای زندهبهگور کردن دختران ذکر شده، همانند ترس از فقر ( سوره اسراء 31و انعام 151)، شوم دانستن برخی از صفات در کودکان دختر مثل نابینایی، فلج بودن و...، اظهار شکر و سپاس در برابر خدایان، کثرت دختران خانواده، البته کسانی نیز در این میان مانند" صعصعه بن ناجیه" بودند که 280 کودک را خریده و جان آنها را نجات داد.[1]
با توجه به اینکه عرب نسب خود را از پسر میدانست لذا برای توسعهی خود متکی به اولاد ذکورش بود و چون برای گرفتن زنان متعدد از قبایل دیگر مشکلی نداشتند، این شبهه که زندهبهگور کردن دختران با توسعه قبایل منافات دارد درست نیست.
پینوشت:
[1] عبدالعزیز سالم ، تاریخ عرب قبل از اسلام ، ترجمه باقر صدری نیا، انتشارات علمی و فرهنگی ، 1386، ص 35- 356
افزودن نظر جدید