تأسیس دارالتقریب در مصر

  • 1398/05/05 - 19:01
توجه به آموزه‌های تقریبی دین مبین اسلام، و شرایط منطقه‌ای و جهانی جهان اسلام، احساس نیاز به وحدت اسلامی را برای بزرگان تقریب ازجمله شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ محمدحسین کاشف‌الغطاء، آیةالله عبدالکریم زنجانی و آیةالله العظمی بروجردی و دیگران ملموس کرد و در سال 1947 میلادی، به تأسیس دارالتقریب قاهره انجامید.

در دوران معاصر، عالمان بسیاری از شیعه و اهل سنت در اندیشه تقریب سهیم بوده‌اند و در این زمینه تلاش کرده و می‌کنند؛ نقطه تحول در اندیشه معاصر تقریب میان مذاهب اسلامی، با تلاش‌های شیخ محمدتقی قمی آغاز شد؛ توجه به آموزه‌های تقریبی دین مبین اسلام، و نیز شرایط منطقه‌ای و جهانی جهان اسلام، احساس نیاز به وحدت اسلامی را برای بزرگان تقریب ازجمله شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ محمدحسین کاشف‌الغطاء، آیةالله عبدالکریم زنجانی و آیةالله العظمی بروجردی و دیگران ملموس ساخته بود. کاشف‌الغطاء و عبدالکریم زنجانی مسافرت‌های بسیاری جهت دیدار و هم‌فکری با علمای اسلامی انجام دادند و همین دیدارها در تعمیق روابط و آشنایی بی‌واسطه از یکدیگر اهمیت بسیار داشت.
احساس ضرورت باهم بودن و هم‌دلی برای حل مسائل داخلی و بیرونی جهان اسلام، سرانجام در سال 1947 میلادی، به تأسیس دارالتقریب قاهره انجامید. (دوران تکوین اولیه آن بین سال‌های 1938 تا 1946 بود که برای مدتی این فعالیت‌ها و مسافرت‌ها به دلیل جنگ جهانی دوم محدود شد، و با بازگشت شیخ محمدتقی قمی به ایران، جلب نظر علمای شیعه ازجمله آیةالله العظمی بروجردی از دارالتقریب قاهره صورت پذیرد.)[1]
در واقع تقریب، دغدغه‌ای اسلامی و فراتر از یک مذهب و یا یک اندیشه، و متعلق به همه مذاهب اسلامی است. در مصر علمای بزرگ الازهر به نام‌های شیخ مصطفی عبدالرزاق، شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ مصطفی مراغی، شیخ محمد محمد المدنی، حسن البنا، محمد الفحام، شیخ السید سابق، شیخ محمد غزالی، شیخ محمد طنطاوی، شیخ محمد متولی شعراوی، شیخ نصر فرید واصل، شیخ علی جمعه، احمد حسن الباقوری و ... در راستای اهداف دارالتقریب نقش ایفا کردند؛ شیخ محمدتقی قمی می‌گوید اگر دفاع شیخ مصطفی عبدالرزاق از دارالتقریب نبود، این اندیشه در همان مراحل ابتدایی خاتمه یافته بود.[2] زیرا انتقادات زیادی مخصوصاً از طرف سلفی‌ها، ضد دارالتقریب ابراز می‌شد؛ گروهی از آنان مدعی بودند که از آن‌جا که شیعیان، اعتقادی به قرآن و سنت نبوی ندارند، پس کافرند.[3] علمای اهل سنتی که به تقریب مذاهب کمک می‌کردند متهم می‌شدند که درصدد شیعه کردن اهل سنت مصر یا حتی الغای مذاهب اسلامی هستند.
شیخ محمود شلتوت در این زمینه می‌گوید: «در آغاز محیط عمومی پر از سرزنش‌ها و تهمت‌های آمیخته به افتراء و سوءظن فرقه‌ها نسبت به یکدیگر گردید، و تشکیل جماعت تقریب از مذاهب مختلف اسلامی (چهار مذهب اهل سنت و شیعه امامی و زیدی) پیروزی آشکاری بود که کینه‌توزان را برانگیخت، و دعوت تقریب از جانب افراد متعصب و خشک هر دو دسته مورد هجوم قرار گرفت. سنی‌ها خیال می‌کردند که دارالتقریب می‌خواهد آن‌ها را شیعه کند، و شیعه‌ها تصور می‌کردند که ما تصمیم داریم آن‌ها را سنی کنیم. این‌ها که در حقیقت هدف رسالت تقریب را درنیافته بودند و یا نمی‌خواستند دریابند! گفتند: تقریب می‌خواهد مذاهب را الغا کند یا آن‌ها را درهم ادغام کند.»[4]

پی‌نوشت:

[1]. دانشنامه جهان اسلام، ««تقریب» مذاهب از چه زمانی شکل گرفت و موانع آن چه بود».
[2]. سرگذشت تقریب یک فرهنگ؛ یک امت، محمدتقی قمی، ص174.
[3]. جهود ابی‌الثناء الالوسی فی الرد علی الرافضه، عبدالله بخاری، ص654.
[4]. مقالات دارالتقریب در مجله رسالة الاسلام، سال 1351، ص30 - 31.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.