«المهند علی المفند» نگهبان عقاید دیوبندیه

  • 1398/04/13 - 18:24
کتاب المهند علی المفند نگهبان عقاید دیوبندیه است، بنابراین هرگونه تخطی از عقاید این کتاب در حقیقت جدایی از خط فکری علمای دیوبندیه است.

خلاصه مقاله
کتاب «المهند علی المفند» یکی از مهم‌ترین کتب اعتقادی دیوبندیه است. اهمیت این کتاب از آن جهت است که شخصیتی مثل خلیل احمد سهارنپوری این کتاب را تدوین کرده است و عالمان برجسته‌ای از دیوبندیه این کتاب را تأیید کرده‌اند. بنابراین می‌توان خط فکری اصیل دیوبندیه را در این کتاب مشاهده کرد. از این‌رو «عبدالرحمن سربازی» این کتاب را به عنوان نگهبان عقاید دیوبندیه نام‌گذاری کرده است.

متن مقاله
کتاب «المهند علی المفند» را می‌توان بهترین کتاب در شناخت عقاید و معارف دیوبندیه دانست. دیوبندیه به کسانی گفته می‌شود که از نظر فقهی از ابوحنیفه پیروی می‌کنند و از نظر کلامی پیرو ماتریدیه هستند، ولی گرایش و روش خاصی را پذیرفته‌اند که بر اساس آن به دیوبندیه نام‌گذاری شده‌اند.[1] اکثر اهل سنت سیستان و بلوچستان ایران، دیوبندی هستند.
کتاب «المهند علی المفند» از آن جهت قابل اهمیت است که عالمان زیادی از دیوبندیه مطالب این کتاب را تأیید کرده‌اند. این کتاب توسط خلیل احمد سهارنپوری از عالمان برجسته دیوبندیه نوشته شده است و عالمانی هم‌چون محمود الحسن، اشرف علی تهانوی، شاه عبدالرحیم رائپوری، محمد احمد (فرزند محمد قاسم نانوتوی) عزیز الرحمن (مفتی اعظم دارالعلوم دیوبندیه)، کفایت الله دهلوی (مفتی اعظم هندوستان) و.... آن را تأیید کردند.[2] به قول «عبدالرحمن سربازی» امام جمعه چابهار، این کتاب، توضیح عقاید حقه علما و اکابر دارالعلوم دیوبندیه را در بر دارد و از فریب‌کاری مخالفان و معاندان پرده بر می‌دارد و مسلک حق بزرگان دیوبند را روشن می‌کند. المهند، گویی مدرک و دستاویزی اجماعی و تاریخی است که مسلک دیوبندیان را به گونه‌ای اصولی نگهبانی می‌کند.[3]
با مطالعه این کتاب تفاوت دیوبندیه با وهابیت روشن می‌شود. در این کتاب عقاید دیوبندیه بیان شده است و علمای درجه یک دیوبند آن را تأیید کرده‌اند؛ بنابراین هرگونه تخطی از این عقاید در حقیقت جدایی از خط فکری دیوبندیه اصیل است که دیوبندیه باید به آن توجه داشته باشند تا از خط اصیل دیوبندیه منحرف نشوند. مثلاً در کتاب «المهند علی المفند» در رابطه با توسل چنین آمده است: «در نزد ما و مشایخ ما، توسل به انبیا و صلحا و اولیا و شهدا و صدیقان، در دعاها، چه در حال حیات آنان و چه بعد از وفاتشان به این طریق جایز است که گفته شود: پروردگارا! من به سوی تو، به فلان بزرگوار توسل می‌کنم که دعا و حاجتم را مستجاب کنی و حاجتم را برآوری و یا مشابه این کلماتی دیگر بگوید.»[4]
از سخنان شیخ خلیل احمد سهارنپوری استفاده می‌شود که دیوندیه قائل به توسل بودند و توسل به انبیا و اولیا را در حال حیات و ممات جایز می‌دانستند. اما اکنون جمعیتی از دیوبندیه با تغییر رویکرد، توسل به ذات اشخاص را جایز نمی‌دانند. یکی از کتاب‌هایی که سال‌های اخیر در سیستان و بلوچستان به چاپ رسیده است، می‌نویسد: «از آن‌جایی که برخی، شبهات مختلفی از ندای غیر الله را در جامعه ترویج داده‌اند و هر کسی را که از توحید خالص سخن می‌گوید به نفی توسل و وهابی بودن متهم می‌کنند، مناسب دیدم که توضیحاتی مختصر در این‌باره ارائه کنم... برادر و خواهر مسلمان! اگر شما تمام آیات قرآن، از سوره مبارکه بقره تا سوره مبارکه ناس را با تفکر قرائت کنی، متوجه خواهید شد که انبیاء از حضرات آدم تا خاتم، غیر خدا را نطلبیده و از آنان کمک نگرفته‌اند. بلکه پناهگاه هر نبی فقط خدا بوده و بس... همه مفسران متفق القولند که منظور از وسیله در آیه «وابتغوا الیه الوسیله»، به این معناست که عمل صالح را وسیله قرار دهیم. بنابراین توسل به غیر خدا از پیامبران و اولیاء جایز نیست.»[5]
از مقایسه این دو سخن می‌توان نتیجه گرفت که بزرگان دیوبندیه قائل به توسل، شفاعت و حتی استغاثه بودند، ولی جمعیتی از دیوبندیه معاصر با تبلیغات وهابیت، این امور را جایز نمی‌دانند و این تغییر رویکردی است که در دهه‌های اخیر اتفاق افتاده است.

نویسنده: مجتبی محیطی

پی‌نوشت:

[1]. محمد طیب، اندیشه دینی و شیوه عملی علمای دیوبند، ترجمه دین محمد درک زهی، سبزوار، نگین کویر، 1391ش، ص118
[2]. عبدالرحمن سربازی، اعتدال در مکتب دیوبند، نشر جاویدان، مشهد، 1394ش، ص44.
[3]. عبدالرحمن سربازی، اعتدال در مکتب دیوبند، نشر جاویدان، مشهد، 1394ش، ص44.
[4]. خلیل احمد سهارنپوری، المهند علی المفند، ترجمه عبدالرحمن سربازی، چاپ اول، 1394ش، ص38.
[5]. یلمه، امان الله، مسائل مهم اعتقادی و فقهی از دیدگاه اهل سنت، تربت جام، انتشارات خواجه عبدالله انصاری، 1390ش،  ص109-117.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.