انتصاب احادیث مهدوی به نام خود

  • 1397/11/30 - 11:25
احمدبصری و به تبع آن پیروانش برای چندمین بار احادیث مهدوی را به نام خود نسب کرده و مدعی‌اند این احادیث در شأن احمد بصری است. متاسفانه این فرقه‌ی دجال جوانان نا آگاه و کم اطلاع را با احادیثی که ضعف سند دارد یا مشتبه است را اغفال کرده و از مسیر مهدویت دور می‌کنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اتباع احمد بصری برای جذب افراد، روایات منتصب به امام عصر(روحی فداه) را به نام احمد بصری جعل می‌کنند. در این رابطه شخصی در پیام‌رسان اینستاگرام روایتی را نقل کرده و گفته است:
«عن عبد الله بن مسعود قال: قال رسول‌الله(صلی‌الله‌عليه‌وآله): لو لم يبق من الدنيا إلا يوم لطول الله تعالى ذلك اليوم حتى يبعث رجلا مني يواطئ اسمه إسمي واسم أبيه اسم أبي، يملا الارض عدلا كما ملئت ظلما.[1]
عبدالله بن مسعود می‌گوید: رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: حتی اگر از عمر دنیا یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را طولانی کند تا این که مردی را از نسل من مبعوث کند، که نام او مانند نام من است و نام پدر او مانند نام پدر من است. زمین را پر از عدل می‌کند همان‌طور که پر از ظلم شده است.»
مگر نام پدر امام دوازدهم عبدالله هست؟ پس شخص دیگری منظور است؛ به این روایت توجه کنید: «از امام رضا(علیه‌السلام) معنی سخن پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که من فرزند دو ذبیح هستم، را پرسیدم. فرمود: یعنی اسماعیل فرزند ابراهیم خلیل(علیه‌السلام) و عبدالله فرزند عبدالمطلب.»[2] نام پدر مهدی اول (احمدالحسن) اسماعیل هست خدا را شکر هیچ حرفی ندارید جز انکار.»

گفتم: «اولاً حدیثی را که آورده‌اید با چند دلیل منتسب به امام زمان(روحی‌فداه) است و جناب شیخ طوسی(رحمة‌الله) به این موضوع تصریح می‌کند. جناب شیخ فرمودند: «در مورد خبر فوق سوالی مطرح است و آن این است که نام پدر امام زمان(علیه‌السلام) و پدر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) یکی نیست، بنابر این چگونه می‌توان این روایت را در باب حضرت مهدی(علیه‌السلام) به کار برد و آن را صحیح دانست؟ در جواب لازم است به چند نکته توجه کرد:

اول: احتمال دارد که در واقع به جای «اسم ابی» جمله «اسم ابنی» بوده باشد، پس نام پدر امام زمان (علیه السلام) با نام فرزند رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) یعنی امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) یکی خواهد بود. و این که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) امام حسن و امام حسین(علیهاالسلام) را ابن و فرزند خود خوانده‌اند، از واضحات است و نیازی به توضیح ندارد.
دوم: اگر بپذیریم که همان «اسم ابی» بوده باشد خواهیم گفت: آن‌چه که شایع است و در لسان عرب هم آمده، این است که لفظ «اب» علاوه بر پدر بر جد اعلا به بعد هم اطلاق می‌شود؛ مثلاً در آیه 78 سوره‌ی حج می‌فرماید: «مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَٰهِيمَ[حج/78]از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید» و یا در سوره یوسف و از زبان او می‌فرماید: «وَٱتَّبَعْتُ مِلَّةَ ءَابَآءِىٓ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْحَٰقَ[یوسف/38]من از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کردم!»  در حالی که ابراهیم پدر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و یا حضرت یوسف(علیه‌السلام) نبوده است، بلکه جد اعلا و از اجداد ایشان بوده اما مع ذلک به عنوان پدر یاد شده است. فلذا ممکن است خبر از همین قبیل باشد.
سوم: یکی از مسائل شایع در زبان عرب این است که لفظ اسم، شامل کنیه و حتی صفت هم می‌شود و فصحا هم به همین نحو استعمال کرده‌اند؛ مثلاً بخاری و مسلم هر دو روایتی را از سهل بن سعد ساعدی نقل کرده‌اند که گفت: «والله ان رسول الله سماه بأبی تراب و لک یکن اسم أحب الیه منه» حال با عنایت به این نکته باید گفت: کنیه پدر امام زمان(علیه‌السلام) مطابق با کنیه پدر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است چون هر دو ابا محمد هستند. لازم به ذکر است که صاحب کتاب کشف الغمه، ج2، ص441 مفصلاً این مبحث را بررسی کرده است. علامه مجلسی هم در جلد 59 بحار ص 104 پس از بررسی احتمالات مسئله می‌فرماید: این که کلمه أبی در واقع ابنی بوده اظهر است و بهترین وجه است.»[3]
همچنین این روایت به صورت نادر آمده و اصل حدیث به این صورت در کتب حدیثی آمده است:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص- أَوْصَى بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع وَ أَوْصَى عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ إِلَى الْحَسَنِ وَ أَوْصَى الْحَسَنُ إِلَى الْحُسَيْنِ وَ أَوْصَى الْحُسَيْنُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ أَوْصَى عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ وَ أَوْصَى مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ وَ أَوْصَى جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ إِلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ أَوْصَى مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ إِلَى ابْنِهِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا وَ أَوْصَى عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ أَوْصَى مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ إِلَى ابْنِهِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ أَوْصَى عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ أَوْصَى الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ إِلَى ابْنِهِ حُجَّةِ اللَّهِ الْقَائِمِ بِالْحَقِّ الَّذِي لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.»[4] متاسفانه دجال بصره احادیث را به دروغ به خود منتصب کرده و شما با چشمان بسته از او پیروی می‌کنید.»

پی‌نوشت:

[1]. الغیبة الطوسی، شیخ طوسی، موسسه معارف اسلامیه، قم، ص180.
[2]. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، نشر صدوق، تهران، ج2، ص189.
[3]. الغیبة، شیخ طوسی، نشر دارالمعارف اسلامی، قم، ص180.
[4]. من لا یحضر الفقیه، ج4، نشر انتشارات اسلامی، قم، 1413، ص177.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.