دیدگاه عالمان اهل سنت در مورد امام صادق (ع)

  • 1397/04/18 - 07:09
عالمان فرق اسلامی، احترام خاصی نسبت به اهل بیت نشان داده و خود را محب اهل بیت نشان می‌دهند، اما در لابه‌لای کلمات برخی از علما، عقیده قلبی آنان نسبت به اهل بیت ظاهر می‌شود، که همین اظهارات باعث شده ذهبی نام ایشان را در دو کتاب، که یکی مخصوص ضعفاست، و دیگری در مورد کسانی‌که در وثاقتشان بین علما اختلاف است، بیاورد.

خلاصه مقاله:

عالمان همه فرقه‌ها و مذاهب اسلامی، احترام خاصی نسبت به اهل بیت نشان داده و خود را محب اهل بیت نشان می‌دهند، اما در لابه‌لای کلمات برخی از علما، عقیده قلبی برخی از آنان نسبت به اهل بیت ظاهر می‌شود. برخی از عالمان اهل سنت مکنونات قلبی خود را نسبت به امام صادق (علیه‌السلام) در کلام یا عمل خود نشان دادند (مثلاً هیچ روایتی از امام صادق نقل نکرده‌اند،) که باعث شده ذهبی نام ایشان را در دو کتاب، که یکی مخصوص ضعفاست، المغنی فی الضعفاء، و دیگری در مورد کسانی‌که در وثاقتشان بین علما اختلاف است، من تکلم فیه وهو موثق، بیاورد؛ (ذهبی از طرف برخی علمای اهل سنت مورد انتقاد قرار گرفته که چرا نام کسی را در کتاب «المغنی فی الضعفا» آورده و یا کسی‌که نامش در کتاب «من تکلم فیه و هو موثق» آمده، به این معناست که علما در مورد او اتفاق نظر ندارند.)

متن مقاله:

به گواهی تاریخ، سیاست حاکمان اسلامی در چند قرن اولیه جلوگیری از نقل فضایل اهل بیت بود؛ این سیاست با بخشنامه رسمی برای لعن امیرالمؤمنین و حتی جلوگیری از نامگذاری به نام ایشان و جعل احادیثی در فضیلت سایر خلفا و دیگران، از طرف حکومت و با همراهی بزرگان و علما در مخفی نگه داشتن روایات و فضائل امیرالمؤمنین اجرایی شد، اما نه تنها از موقعیت و محبت اهل بیت در دل‌های بیدار نکاست، بلکه سفارش پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و آیه قرآن در سفارش به مودت اهل بیت، «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ.[شوری/23] بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌].» باعث شد، همه فرقه‌ها و مذاهب اسلامی اهل بیت را از خود بدانند و لااقل خود را محب اهل بیت نشان دهند. اما در لابه‌لای کلمات برخی از علما، عقیده قلبی برخی از آنان نسبت به اهل بیت ظاهر می‌شود. در مورد اهل بیت، ازجمله امام صادق (علیه‌السلام)، عالمان اهل سنت تجلیل کرده‌اند؛ مثلاً ذهبی در کتاب «سیر اعلام النبلاء» در مورد امام صادق (علیه‌السلام) آورده است که ایشان و پدرشان از بزرگان عالمان مدینه‌اند،[1] ایشان بلند مرتبه و از امامان علم بوده و بیش از منصور سزاوار خلافت بر مسلمانان بود.[2]
ابن ابی‌حاتم نیز در کتاب «الجرح و التعدیل» پس از نقل وثاقت امام صادق (علیه‌‌السلام) از پدرش (ابوحاتم) نقل می‌کند که پس از این‌که در مورد امام صادق (علیه‌‌السلام) گفت که ایشان مورد وثوق است، ادامه داد که از مثل امام صادق (علیه‌‌السلام) سؤال نمی‌شود.[3] یعنی شأن امام صادق (علیه‌‌السلام) اجل است از این‌که سؤال شود ایشان مورد وثوق هستند یا نه؟ بلکه شأن ایشان اجل از شخص سؤال شونده نیز هست. تضعیف امام صادق (علیه‌‌السلام) توسط احمد بن حنبل باعث مفتضح شدن احمد می‌شد، لذا قول او را کتاب‌های جرح و تعدیل ازجمله تهذیب الکمال، تهذیب التهذیب، میزان الاعتدال و لسان المیزان، که اقوال را جمع کرده و در شرح حال افراد می‌آورند، نقل نکرده‌اند.[4] اما با این حال اظهار نظرهای مریض‌دلانی که در بین عالمان خود را جا کرده‌اند، باعث شده است که ذهبی نام امام صادق (علیه‌‌السلام) را در کتاب «من تکلم فیه وهو موثق» بیاورد.[5] هم‌چنین ذهبی نام ایشان را در کتاب «المغنی فی الضعفاء» هم آورده است و همین مواضع را بیان کرده است.[6]
ذهبی از یحیی بن سعید القطان که او را امیرالمؤمنین در حدیث می‎نامد،[7] نقل می‌کند که گفته: در نفس من چیزی از جعفر بن محمد هست، (دلم نسبت به او رضایت نمی‌دهد) و مجالد نزد من از او محبوب‌تر (اوثق) است.
وی در این‌جا کلام قطان را نمی‌پذیرد و می‌گوید: این از لغزش‌های یحیی بن سعید است، بلکه اجماع ائمه بر این است که امام صادق (علیه‌السلام) موثق‌تر از مجالد است و به قول یحیی التفاتی نکردند.[8] مناوى از عالمان اهل سنت وقتی با اين امر مواجه می‌شود که ذهبی نام بخاری را در کتاب «المغنی فی الضعفاء» که مخصوص راویان ضعیف است آورده است (و با این‌که او را توثیق کرده، و گفته است ترک احادیث بخاری توسط ابوزرعه و ابوحاتم اهمیتی ندارد)، وی را مورد نکوهش قرار داده و می‌گوید: ذهبی سنی‌گری خود را کنار گذاشته و نام بخاری را در کنار ضعفاء قرار داده است و از خداوند به خاطر این جنایت ذهبی، طلب مغفرت و درخواست سلامتی کرده است؛[9] اما پس از آوردن نام امام صادق (علیه‌السلام) توسط ذهبی در دو کتاب، که یکی مخصوص ضعفاست و دیگری در مورد کسانی‌که در وثاقتشان بین علما اختلاف است، هیچ عالمی از اهل سنت، دم بر نیاورده و این مشی را خلاف سنی‌گری خود ندانسته‌اند؛ ما در این‌جا همان قول مناوی را می‌گوییم: «نسأل الله السلامة ونعوذ به من الخذلان.»

پی‌نوشت:

[1]. «الإِمَامُ، الصَّادِقُ، شَيْخُ بَنِي هَاشِمٍ، أَبُو عَبْدِ اللهِ القُرَشِيُّ، الهَاشِمِيُّ، العَلَوِيُّ، النَّبَوِيُّ، المَدَنِيُّ، أَحَدُ الأَعْلاَمِ. ... وَكَانَا مِنْ جِلَّةِ عُلَمَاءِ المَدِيْنَةِ.» سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج6، ص255.
[2]. «كَبِيْرُ الشَّأْنِ، مِنْ أَئِمَّةِ العِلْمِ، كَانَ أَوْلَى بِالأَمْرِ مِنْ أَبِي جَعْفَرٍ المَنْصُوْرِ.» سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج13، ص120.
[3]. «حدثنا عبدالرحمن قال سمعت أبي يقول: جعفر بن محمد ثقة لا يسأل عن مثله.
حدثنا عبدالرحمن قال سمعت ابا زرعة وسئل عن جعفر بن محمد عن أبيه وسهيل بن أبي صالح عن أبيه والعلاء عن ابيه [ايما اصح]؟ قال: لايقرن جعفر إلى هؤلاء.
يريد جعفر أرفع من هؤلاء في كل معنى.» الجرح و التعدیل، ابن ابی‌حاتم، ج2، ص487.
[4]. «نقل متفاوت نظر احمد بن حنبل در مورد امام صادق علیه‌السلام»
[5]. « جعفر بن محمد بن علي الهاشمي  ثقة. قال القطان: في نفسي منه شيء، مجالد أحب إليّ منه. ووثقه ابن معين، وأبو حاتم، ولم يحتج به البخاري.» من تکلم فیه وهو موثق، ذهبی، ج1، ص150.
[6]. « جَعْفَر بن مُحَمَّد بن عَليّ ثِقَة.
لم يخرج لَهُ البُخَارِيّ وَقد وَثَّقَهُ ابْن معِين وَابْن عدي فَأَما ابْن الْقطَّان فَقَالَ مجَالد أحب إِلَيّ مِنْهُ.» المغنی فی الضعفاء، ذهبی، ج1، ص134.
[7]. «الإِمَامُ الكَبِيْرُ، أَمِيْرُ المُؤْمِنِيْنَ فِي الحَدِيْثِ.» سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج9، ص175.
[8]. « قُلْتُ: هَذِهِ مِنْ زَلقَاتِ يَحْيَى القَطَّانِ، بَلْ أَجْمَعَ أَئِمَّةُ هَذَا الشَّأْنِ عَلَى أَنَّ جَعْفَراً أَوْثَقُ مِنْ مُجَالِدٍ، وَلَمْ يَلْتَفِتُوا إِلَى قَوْلِ يَحْيَى.» سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج6، ص256.
[9]. «نکوهش بخاری به دلیل اعتقادش»

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.