تفسیر بهائیت از لقاءالله!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ لقاءالله (به معنای نوعی درک و شعور) که به واسطهی آن، انسان میتواند خدا را بدون هیچ پرده و مانعی دریابد [1]؛ مفهومیست که در آیات متعددی از قرآن کریم به آن اشاره شده است.[2] اما مدعیان پیامبری بابیت و بهائیت، به دلیل نگاه سطحی و فهم اندک خود از مفاهیم دینی، مفهوم لقاءالله را به دیدار و لقاء پیامبران (از جمله خود) تعبیر کردهاند.[3]
این ادعای پیشوایان بابی و بهائی در حالیست که از لوازم اعتقاد به این ادعا آن است که لقاءالله فراگیر نباشد؛ چرا که در این صورت، لقاءالله تنها برای کسانی که پیشوایان بابی و بهائی را دیده باشند، محقق خواهد شد و شامل کسانی که او را ندیده و نخواهد دید نمیشود. این در حالیست که بنابر آیات قرآن کریم، تمام انسانها امکان رسیدن به لقاءالله را دارا هستند: «... فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا [کهف/110]؛ پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد، و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريک نسازد».
اما به راستی اگر مقصود از لقاءالله دیدار پیامبران (و مخصوصاً پیشوایان بهائی) است، چرا باید اکثر انسانها از آن محروم شوند؟! چگونه میلیاردها انسان که هرگز پیشوایان بهائی را ندیدهاند، میتوانند به لقاءالله نائل شوند؟! آری؛ مدعیان بابیت و بهائیت که خود را خدا میپنداشتند، باید هم مقصود از لقاءالله را به دیدار خود تفسیر کنند.
پینوشت:
[1]. ر.ک: علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: مؤسسهی مطبوعاتی اسماعیلیان، 1393، ج 8، ص 240.
[2]. قرآن کریم، سورهی مبارکهی: انعام/154؛ یونس/45؛ رعد/2؛ کهف/110؛ عنکبوت/5؛ روم/8؛ سجده/10؛ فصلت/54 و... .
[3]. حسینعلی نوری، ایقان، صص 111-110؛ علیمحمد شیرازی، بیان فارسی، باب 7، ص 31.
افزودن نظر جدید