تهمت‌های زشت و صد البته خنده‌دار وهابیت

  • 1397/01/21 - 15:34
یکی از تهمت‌های زشت و صد البته خنده‌داری که وهابیت به پیروان اهل‌بیت زده‌اند، این است که شیعیان معتقدند حضرت مهدی در سردابی از شهر سامرا، حلّه یا بغداد و ... غایب شده؛ و از آن‌جا ظهور خواهد کرد؛ سپس شروع به تمسخر کرده و می‌گویند: شیعیان هر روز همراه با مرکب‌هایشان جلوی در این سرداب‌‌ها می‌ایستد و او را صدا می‌زنند.

یکی از تهمت‌های زشت و صد البته خنده‌داری که وهابیت به پیروان اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) زده‌اند، این است که شیعیان معتقدند حضرت مهدی در سردابی از شهر سامرا، حلّه یا بغداد و ... غایب شده؛ چنان‌که ابن‌تیمیه در منهاج‌السنة می‌نویسد: «از حماقت‌های شیعیان آن است که برای مهدی مورد انتظار خود، مکان‌هایی قرار داده و انتظار او را آن‌جا می‌کشند؛ همانند سردابی که در سامرا است. آن‌ها می‌پندارند که او آن‌جا غایب شده است. شیعیان در این مکان‌ها چهارپایانی مثل قاطر، اسب و ... را می‌بندند تا حضرت خارج شده، سوار این چهارپا شود. آن‌ها صبح و عصر و دیگر اوقات در این مکان‌ها جمع می‌شوند و فریاد می‌زنند که ای مولای ما بیرون بیا، ای مولای ما بیرون بیا. سلاح‌هایشان را از غلاف بیرون می‌آورند؛ بدون این‌که کسی آن‌جا باشد تا با او بجنگند. در میان آن‌ها کسانی هستند که نماز نمی‌خوانند از ترس این‌که مبادا در حال نماز باشند و [حضرت] مهدی خروج کند و از خدمت به آن حضرت باز مانند. آن‌ها (شیعیان) در شهرهای دوری همانند مدینه هستند و یا در اواخر ماه رمضان و غیر آن رو به مشرق می‌کنند و با صدای بلند فریاد می‌زنند و خروج او را درخواست می‌کنند.»[1]

هم‌چنین عبدالله القصیمی از بزرگان وهابی معاصر در این باره می‌گوید: «کودن‌ترین کودن‌ها، کوته‌فکرترین کوته‌فکران کسانی هستند که امامشان به همراه قرآن و مصحفش در سرداب غایب شده است. کسانی‌که هر شب با اسب‌ها و الاغ‌هایشان به این سردابی می‌آیند که امامشان در آن‌جا غایب شده و منتظر او می‌مانند و فریاد می‌زنند که به سوی آن‌ها خارج شود. این کار آن‌ها پس از هزار سال هم‌چنان ادامه دارد.»[2] همین دورغ‌ها و اتهامات در بسیاری دیگر از کتاب‌های وهّابیت آمده است.

که در پاسخ می‌گوییم بهترین پاسخ را می‌توان از علمای اهل‌سنت بیان داشت که سخنش دقیقاً در پاسخ به این شبهه است: «ابن خلکان گفته: شیعیان منتظر خروج آن حضرت در آخرالزمان از سردابی در سامرا هستند؛ در حالی‌که شیعیان منتظر خروج این امام مصلح از سرداب سامرا نیستند؛ بلکه منتظر خروج او از بیت‌ الله الحرام هستند که ما به این اشاره کرده‌ایم و در بسیاری از مباحث این کتاب به آن استدلال کرده‌ایم.»[3]

هم‌چنین علمای شیعه از این شبهه پاسخ‌های کوبنده و کاملی داده‌اند که از باب نمونه به یک مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم. علامه امینی در پاسخ قمیصی و ابن‌تیمیه می‌گوید: «افتراء سرداب، زشت‌تر از دیگر تهمت‌های آنان است، اگرچه پیش از قصیمی، برخی از نویسندگان دیگر نیز همین مطالب را گفته‌اند، ولی او در طومار خود گفتارهای دیگری هم‌چون همراه آوردن الاغ و این‌که هر شب و بیش از هزار سال است که این کار ادامه دارد و تکرار می‌شود را اضافه کرده، در حالی‌که شیعه اعتقاد به غیبت امام در سرداب و این‌که از آن‌جا ظهور می‌کند، ندارد. شیعیان با پیروی از روایاتشان، اعتقاد دارند که آن حضرت از مکه و کنار خانه خدا ظهور می‌کند و هیچ‌یک از آن‌ها درباره سرداب نگفته که امام زمان در سرداب غایب شده؛ بلکه سرداب، خانه‌ی ائمه (علیهم‌السّلام) در سامرا بوده و در آن زمان ساختن سرداب در خانه‌ها به منظور حفاظت از گرما شایع بوده و اگر این سرداب به خصوص، شرف پیدا کرده از آن جهت است که به سه نفر از امامان دین منسوب است، همانند دیگر مکان‌های این خانه‌ی مبارک ـ خانه‌هایی که خداوند متعال اذن داده که ارتفاع معنوی یافته و در آن اسم و یاد خدا برده شود ـ حداقل ای کاش آن‌ها که این دروغ‌ها را درباره سرداب گفته‌اند، در دروغ‌گویی با یکدیگر هماهنگ بودند تا نشانه‌های عجز و ناتوانی آن‌ها آشکار نگردد و سبب رسوایی آن‌ها نگردد؛ چنان‌که ابن‌بطوطه در کتاب «رحله» گفته: سرداب مورد نظر در شهر حلّه است؛ قرمانی در کتاب «اخبار الدّول» گفته در بغداد است و دیگران گفته‌اند: در سامراست و قصیمی که پس از آن‌ها آمده، حتی نمی‌داند این سرداب کجاست و به همین‌رو، به صورت کلی گفته تا آبرویش نرود؛ قصیمی هم بهتر بود تا قدری از این هزار سال بکاهد تا شامل دوران حاضر نشود، چرا که مسلمانان این زمان به خوبی می‌توانند با چشم و گوش خود به دروغ‌های او پی‌برند.»[]

پی‌نوشت:

.[1] «و من حماقتهم أیضا أنّهم یجعلون للمنتظر عدّة مشاهد ینتظرونه فیها کالسّرداب الّذی بسامرا... .» منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 1، ص 44 ـ 45.
[2]. «و إنّ أغی الأغنیاء، و أجمد الجامدین هم الّذین غیّبوا إمامهم فی السّرداب، و غیّبوا معه قرآنهم و مصحفهم، و من یذهبون کلّ لیلة بخیولهم و حمیرهم إلی ذلک... .»الصّراع بین الإسلام والواثنیّة، عبدالله القصیمی، ج 1، ص 374.
[3]. «قال إبن خلّکان: والشّیعة ینتظرون خروجه فی آخر الزّمان من السّرداب بسّر من رأیو إنّ الشّیعة لا تنتظر خروج... .» الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، خیر الدین الزرکلی، دار العلم للملایین، بیروت، ج 6، ص 80.
[4]. «وفریة السّرداب أشنع و إن سبقه إلیها غیره من مؤلّفی أهل السّنّة لکنّه زاد فی الطّمور نغمات بضمّ الحمیر إلی الخیول و ادّعائه إطّراد العادة فی کلّ لیلة و اتّصالها منذ أکثر من ألف عام... .» الغدیر فی الکتاب والسنة والأدب، شیخ عبد الحسین احمد الأمینی، دارالکتاب العربی، بیروت، ج 3، ص 308.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.