حب علی، معیار پاکی و طهارت ولادت

  • 1397/01/15 - 13:16
در روایات فراوانی آمده است که حضرت علی (علیه‌السلام) معیار پاکی نطفه و نجاست آن است، یعنی هر که حب حضرت علی را در دل داشته باشد، حلال زاده و هر کس بغض آن را در دل داشته باشد، حرام زاده است. این روایات به خاطر شهرتش در زمان صدر اسلام، مورد استناد برخی از انصار بود و طهارت فرزندانشان را با این معیار می‌سنجیدند.

.

یکی از مطالبی که در مورد حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) نقل شده است، این است که حضرت علی (علیه‌السلام) معیار و میزان حلال زادگی و حرام زادگی افراد است. این فضیلت جزء فضائلی است که بین فریقین مشهور است و حتی در زمان صدر اسلام نیز به آن اعتنا و توجه می‌شد.
بسیاری از معاندان اهل بیت این مطلب را نمی‌پذیرند و این فضیلت را ساختگی می‌دانند، ولی غافل از این هستند که این فضیلت در برخی از منابع اهل‌سنت آمده است و وقایع متعددی نیز در خصوص این فضیلت اتفاق افتاده است.
اصل حدیث از این قرار است که پیامبرخدا (صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌وآله) درباره امام على (علیه‌السلام) فرمودند: «يا ايها الناس، امتحنوا أولادكم بحبه، فان عليّا لايدعو إلى ضلالة و لا يبعد عن هدى، فمن أحبه فهو منكم، و من أبغضه فليس منكم.[1] اى مردم! فرزندان خود را با محبّت على بیازمایید؛ زیرا على هرگز به گمراهى فرا نمی‌خواند و از راه راست، دور نمی‌شود. پس، هر یک از فرزندان شما على را دوست داشت، از شماست و هر کدام او را دشمن داشت، از شما نیست.»
و نیز روایات بسیار دیگری که دلالت می‌کند، کسی‌که بغض اهل‌بیت پیامبر را در دل داشته باشد، قطعاً در حلال زاده بودن او باید شک کرد.
از جمله حافظ حموینی در کتاب فرائد السمطین به نقل از زید بن یثیع می‌نویسد: «سمعت أبابکر الصدیق یقول: رأیت رسول اللّه خیّم خیمة و هو متکئ على قوس عربیّة، و فی الخیمة علی و فاطمة و الحسن و الحسین. فقال: معشر المسلمین أنا سلم لمن سالم هل الخیمة، حرب لمن حاربهم، ولی لمن والاهم، لا یحبّهم إلاّ سعید الجد طیب المولد، و لا یبغضهم إلاّ شقی الجد ردیء المولد، فقال رجل یازید أ أنت سمعت منه؟ قال: أی و ربّ الکعبة.[2] زید بن یثیع می‌گوید از ابوبکر، شنیدم که می‌گفت: در یکى از روزها، رسول خدا سراپرده‏‌اى برپا کرده بود و خود به کمان عربى تکیه زده و على و فاطمه و حسنین (علیهم‌السّلام) در زیر خیمه قرار داشتند، رسول خدا خطاب به مسلمانان فرمود: اى گروه مسلمانان! من سازگارى دارم با کسى‌که با این سراپرده نشینان من سازگارى دارد، و نبرد مى‏‌کنم با هر کسى‌که با ایشان نبرد کند و دوست مى‌‏دارم هر کسى را که آنان را دوست بدارد. دوست نمى‌‏دارد اینان‏ را مگر آن کسى‌که اجدادش سعید و نطفه‌‏اش از آلودگى پاک باشد و دشمن نمى‏‌دارد اینان را مگر آن کسى‌که اجداد او دچار بدبختى گردیده و نطفه‌‏اش ناپاک و آلوده به پلیدى است‏. مردی گفت ای زید خودت این کلام را شنیدی؟ زید گفت: قسم به خدای کعبه، بله.»
یا در روایتی دیگر ابن مردویه از احمد بن حنبل نقل می‌کند: «سمعت الشافعی یقول : سمعت مالک بن أنس یقول: قال أنس بن مالک: ما کنا نعرف الرجل لغیر أبیه إلا ببغض علی ابن أبی طالب.[3] از شافعی شنیدیم که می‌گفت: از مالک بن أنس شنیدم که می‌گفت: أنس بن مالک گفت: ما هیچ فردی را به غیر پدرش ملحق نمی‌کردیم، مگر این‌که بغض علی بن أبی‌طالب (علیه‌السلام) را در دل داشت.»
طبق این روایات معیار و میزان در حلال زاده بودن و یا حرام زاده بودن افراد، حب و بغض علی بن أبی‌طالب (علیه‌السلام) است، و هر کسی علی را دوست دارد، قطعاً حلال زاده است و کسی‌که با علی دشمنی می‌کند و کینه او را در دل دارد، باید در پاکی خود تردید داشته باشد.
در خصوص این روایات، وقایعی نیز در برخی کتب تاریخی نقل شده است.
مسعودی در کتاب مروج الذهب آورده است: «ابودلف پسری داشت که با دوستانش در مورد محبت و دشمنی علی (علیه‌السلام) مشاجره می‌کرد. یکی از آن‎ها روایتی از پیامبر نقل نمود که پیامبر فرمودند: ای علی! فقط انسان مومن پاکدامن تو را دوست دارد و انسان زنازاده و ولد حیض دشمن توست. پسر ابودلف گفت: در مورد پدرم چه می‌گویید، نظرتان این است که کسی به همسرش نزدیک شده است؟ دوستان در جواب گفتند: نه! پسر ابودلف گفت: پس چه می‌گویید، به خدا قسم من بیشتر از همه مردم نسبت به علی بغض و دشمنی دارم. در همین حال پدرش (ابودلف) وارد شد و گفت: به خدا سوگند! این حدیث صحیح است. به خدا این پسر هم ولد الزناست و هم ولد الحیض. چرا که من مریض در خانه برادرم افتاده بودم که خادمه‌ای برای انجام کاری وارد شد. هوس کردم که با او نزدیکی کنم، ولی او خودداری نمود و گفت: من حائض هستم، ولی من با او نزدیکی کردم و او به این پسر باردار شد.»[4]
علامه حلی ماجرایی را از پدر بزرگوارش نقل می‌کند: که روزی به همراه دوستان به بغداد رفته بودیم. برای رفع تشنگی به دنبال آب در کوچه پس کوچه‌های بغداد می‌گشتیم تا به آب انبار رسیدیم و در صف آب ایستادیم. در این هنگام دو پسربچه که با هم بازی می‌کردند، جلب توجه می‌کردند، یکی به دیگری به دیگری می‌گفت امام، علی بن ابی‌طالب است و دیگری می‌گفت نه خیر ابوبکر است. گفتم: پیامبر می‌فرمایند: ای علی فقط دوستدار تو مؤمن است و دشمن تو ولد حیض است. مادر بچه‌ها با ظرف آب از آب انبار بیرون آمد. او که سخن من را شنیده بود، گفت: آقا من تو را قسم می‌دهم، آن‌چه گفتی دوباره برایم تکرار کن. گفتم روایت پیامبر بود که نیازی به تکرار آن نیست. دوباره اصرار کرد و من مجبور شدم روایت را دوباره نقل کردم. زن گفت: آقا! به خدا سوگند! این روایت صحیح است. این دو پسران من هستند. آن‌که علی را دوست دارد حلال زاده است و آن‌که دشمن علی است، ولد حیض است. پدرش در حال حیض با من نزدیکی کرد و من به او حامله شدم.»[5]
همان‌طور که در بالا ذکر شد، این فضیلت آن‌قدر در بین انصار و صحابه رسول خدا شهرت داشت، که آن‌ها به این روایت استناد می‌کردند.
در روایتی از ابوسعید خدری آمده است: «كنا نبور اولادنا بحب علي بن ابي طالب رضي الله عنه فاذا رأينا احدهم لا يحب علي بن ابي طالب علمنا انه ليس منا و انه لغير رشده.[6] ما انصار فرزندان خود را با محبت علی امتحان می‌کردیم، و اگر می‌دیدیم یکی از بچه‌ها علی را دوست ندارد، می‌فهميديم که او از ما نيست.»
حال نمی‌دانم که چرا دشمنان امیرالمومنین این روایات را نمی‌پذیرند؟ از چه چیزی واهمه و ترس دارند؟ آیا می‌ترسند در پاک بودن خود و فرزندانشان تردیدی حاصل شود؟
آیا اگر این فضیلت برای خلفا بیان می‌شد باز هم از بیان و نشر آن اجتناب می‌کردند؟ قطعا این‌گونه نبود.

پی‌‌نوشت:

[1]. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، دارالفکر، بیروت: ج42، ص288.
[2]. فرائد السمطین، جوینی، انتشارات محمودی، بیروت: ج2، ص40، ح 373
المناقب، خوارزمی: ص297، ح 291
جواهر المطالب، محمد بن الدمشقی الشافعی: ج1 ، ص174
[3]. مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی، ابن مردویه الأصفهانی، دارالحدیث، قم: ص 76
[4]. مروج الذهب، مسعودی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص62
[5]. كشف اليقين، علامه حلی، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة: ص166
[6]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، دارالعلم، بیروت: ج1، ص449
النهایة، ابن اثیر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج1، ص162

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.