نگاهی بر میزان تناسب احکام در بهائیت!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ احکامی که پیشوایان فرقهی ضالّهی بهائیت، از جانب خود به خدای تعالی منتسب کردهاند، به دلیل عدم نشأت از جریان وحی، مملو از ناسازگاریهای بیشماری است. به عنوان نمونه، مدعی پیامبری بهائیت در کتاب اقدس خود، مجازات کسی که شخصی را اندوهگین کند، اینگونه تعیین نموده است: «مَن یحزن أحداً فَلَهُ أن یُنفقَ تِسعة عشر مثقالاً مِن الذَهبِ هذا ما حُکمَ بِه مُولی العالَمین [1]؛ کسی که دیگری را ناراحت کند، پس باید نوزده مثقال طلا انفاق کند و این حکم مولای عالمین است».
اما جالب است بدانیم پیامبرخواندهی بهائیت که جبران ناراحت کردن کسی را با پرداخت 19 مثقال طلا مقدور میداند، جزای تجاوز و هتک حرمت دختری (توسط فردی مجرد) را تنها با پرداخت 9 مثقال طلا ممکن میداند: «قَد حَکمَ الله لِکلِ زانٍ و زانیه دیةٌ مسلمةٌ إلی بیتالعدل و هی تِسعةُ مثاقیل مِن الذَهَبِ و إن عادَ مَرةً اُخری عُودوا به ضِعف الجزاء هذا ما حکم به مالک الأسماء [2]؛ خداوند حکم داده است برای هر مرد و زن زناکاری که دیهای به بیتالعدل بپردازند و مقدار آن نه مثقال طلاست؛ اگر دوباره به زنا عود کند، لازم است در مقابل آن دو دیه پرداخت کند، این حکم از جانب مالک اسماء است».
اما مسئله زمانی جالب میشود که در آثار بهائی، اگر فرد متجاوز متأهل باشد، حتی همین جریمهی نقدی هم برای او تعیین نشده است؛ همچنان که در تقریرات کتاب اقدس میخوانیم: «اما جزای زانی و زانیه محصن و محصنه، یعنی اگر زن شوهرداری و مردی که دارای زن است، چنین علم زشتی را انجام دادند حکم آن مخصوص به بیت العدل اعظم است و باید مجازات آنها را تعیین کند».[3] بنابراین، با توجه به اینکه تا کنون برای زن و مرد زناکار متأهل، مجازاتی تعیین نشده است، بهائیان متأهل بیهیچ دغدغهای میتوانند مرتکب این عمل شنیع شوند و (حتی) انتظار مجازات مالی را نیز نداشته باشند.
اما به راستی آیا پیامبرخواندهی بهائیت، به این احکام من درآوردی و نامتناسب خود عمل کرده است؟! مثلاً وقتی برای برادر خود (میرزا یحیی صبحازل) فحشنامه فرستاده و وی را ناراحت میکرد [4]، طلایی پرداخت کرد؟! به چه کسی پرداخت کرد؟! آری، اینست رفتار متناقض پیشوایان بهائی که نوشتهجات نامتناسب و سرشار از تناقض خود را به خدای حکیم نسبت دادهاند؛ عملی که خدای تعالی، مجازاتی سخت به مرتکب آن وعده داده است: «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ [بقره/79]؛ پس وای بر آنها که نوشتهای با دست خود مینویسند، سپس میگویند: این، از طرف خداست. تا آن را به بهای کمی بفروشند. پس وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند؛ و وای بر آنان از آنچه از این راه به دست میآورند».
پینوشت:
[1]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، صص 140-139، بند: 148.
[2]. همان، ص 47، بند: 49.
[3]. عبدالحمید اشراق خاوری، تقریرات دربارهی کتاب مستطاب اقدس، تنظیم و تدوین: وحید رأفتی، هوفمایم آلمان: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 1997 م، ص 136.
[4]. همچنان که پیامبرخواندهی بهائیت، برادر خود را با چنین القابی یاد میکرد: «مشرک بالله و عجل (گوساله) و جُعل (حشرهای موذی که در درون مدفوع حیوانات ساکن میشود)، طاغوت، شیطان، ابلیس، برکه خبیثه، طنین زباب (مگس) و...»: فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 5، ص 346.
افزودن نظر جدید