تحقیر عقل در نگاه سلفیه

  • 1397/01/03 - 11:48
عقل به عنوان یکی از منابع شناخت در درک مفاهیم و مبانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این در حالی است که در یکی از شاخصه‌های اصلی در مبانی سلفیه، عقل‌ستیزی و مخالفت با کارکردهای عقلی است. همین امر سبب شده است که سلف‌گراها در باب خداوند قائل به تشبیه و تجسیم گردند.

عقل به عنوان موهبتی خاص از سوی خداوند عزوجل، در مسیر تکامل بشر مورد استفاده قرار می‌گیرد. بی‌شک باید عقل را عنصری دانست که چارچوب فکری بشریت در هر دیدگاهی بر پایه آن استوار است و به عنوان زیربنا مورد توجه است.
در این بین سلفیه به عنوان گروهی از جهان اسلام به دنبال اشکال‌تراشی در کارکردهای عقل هستند. به عنوان مثال لالکائی می‌نویسد: «بزرگ‌ترین حجت بر انسان، کتاب خدا، کلام رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، صحابه و آنچه که صحابه بر آن اجماع کرده‌اند، می‌باشند.»[1]
خواننده محترم در این کلام، نشانه‌ای از عقل نمی‌یابد، گویا اصلاً عقل در وجود انسانی ره نیافته و یا نادیده گرفته شده است. ابن‌تیمیه نیز به عنوان نظریه‌پرداز برتر سلف‌گراها ارادتی به عقل ندارد و تنها آن را در مدار فهم قرآن شایسته می‌خواند. یعنی باید با عقل تنها در قرآن تفکر و تامل کرد.[2]
این‌گونه اندیشه‌ورزی از سوی سلفیان سبب شده است که معرفت دینی آنان دچار صدمات جبران ناپذیری شود. به همین دلیل این گروه در حیطه خداشناسی، مجبور به قبول خدایی انسان‌وار شده‌اند و ضمن تاکید بر غیب نبودن خداوند، معتقدند که برخی از پیامبران در این دنیا خداوند را به چشم سر دیده‌اند و و مردم نیز توان رویت خداوند را در قیامت خواهند داشت.[3]
از سوی دیگر چگونه سلفیان می‌توانند این اعتقاد خود را با آیات قرآنی هم چون «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ.[انعام/103] چشمان توانایی دیدن خداوند را ندارند، ولی او توانایی دیدن دارد و او لطیف و خبیر است.»

پی‌نوشت:

[1]. لالکائی، ابوالقاسم، شرح اصول اعتقاد اهل السنه و الاجماعه من الکتاب و السنه و اجماع الصحابه، احمد سعدان حمدان، ریاض، دار طیبه، 1402 ق؛  ج 1، ص 9.
[2]. ابن تیمیه، مجموع فتاوی، عبدالرحمن قاسم، مغرب، مکتبه المعارف، ج 1، ص 288.
[3]. ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، تحقیق: مروان کجک، مصر، 1416 ق، ج 1، ص 23.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.