دیدگاه بهائیت پیرامون خودارضایی و استمناء!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیشوایان فرقهی ضالّهی بهائیت در آثارشان، عمل استمناء و خودارضائی را بر پیروان خود حلال اعلام کردهاند. همچنان که علیمحمد شیرازی در این خصوص گفته است: «و قَد عَفی عَنکم ما تَشهدون فی الرُویا او أنتُم بأنفُسکم عن انفسکم تَستَمینون [1]؛ از شما بخشیده (حلال است) آنچه در خواب میبینید و آنچه را که شما خودتان از نفس خود استمناء (خودارضایی) میکنید». از طرفی در آثار رهبران بهائی، سخن از نهی و حُرمت عمل خودارضایی به میان نیامده و در چنین مواردی، اصل اولیه در این فرقه جواز و حلّیت است؛ همچنان که میخوانیم: «عدم ذکر حکم حرمت در الواح الهی، نفس جواز است؛ زیرا منهی از نصوص استفاده میشود».[2]
اما بد نیست بدانیم در حالی پیشوایان بهائیت، حکم به جواز عمل ناپسند استمناء و خودارضایی کردهاند که آسیبهای جسمی و روحی روانی بیشماری (نظیر افسردگی، ضعف در بینایی و شنوایی، کم شدن حافظه و قدرت یادگیری، ضعف اعصاب و کم شدن قدرت تحمل در برابر مسائل و...) بر آن مترتب است.[3]
اما حلال بودن چنین عمل خلاف دین و علمی در بهائیت، زمانی توجه همگان را به خود جلب میسازد که اساساً پیشوایان دینساز بهائیت، داعیهی ابداع آموزهی تطابق دین با علم و عقل را دارند! همچنان که عبدالبهاء گفته است: «اگر مسائل دینیه مخالف عقل و علم باشد، وَهم است؛ زیرا مقابل علم، جهل است و اگر بگوییم دین ضدعقل است، مقصود این است که دین جهل است».[4]
با این حال آیا مسلک ساختگی بهائیت، چیزی فرای وهم و جهل است؟! و آیا فرقهی بهائیت با معرفی خود به عنوان مُبدع اصل تطابق دین با علم و عقل و عمل بر خلاف آن، چیزی جز طبل تو خالی و پر سروصدا است؟!
پینوشت:
[1]. علیمحمد شیرازی، بیان عربی، نشر بابیه، نسخهی الکترونیکی، ص 35.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 2، ص 42.
[3]. جهت مطالعهی بیشتر مراجعه کنید به سایت حوزهنت، مقالهی: راهنمای مشاوره در خودارضایی
[4]. عباس افندی، خطابات، مصر: به همّت فرجالله زکی الکردی، 1921 م، ج 2، ص 24.
افزودن نظر جدید