علت حافظه قوی ابوهریره
ابوهریره به شبههای که در موردش مطرح شده بود که چگونه فقط او احادیث زیادی از پیامبر نقل میکند و دیگران که مدت مسلمانیشان بیشتر از ابوهریره است این مقدار از پیامبر حدیث نشنیدهاند، اینگونه پاسخ میدهد که «مردم میگویند که ابوهریره احادیث زیادی میگوید، خداوند خود میداند، و میگویند که چرا مهاجرین و انصار همچون او حدیث روایت نمیکنند؟ همانا برادرانم از مهاجرین که معاملات در بازار آنها را به خود مشغول میداشت و برادران انصاری من در پی کارهای دنیایی خود بودند (در کار کشاورزی خود مشغول بودند)، و من مرد مسکینی بودم که فقط برای سیر کردن شکمم، مصاحبت رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) را بر خود لازم کرده بودم، پس حاضر میبودم، وقتی که آنها غایب بودند، و فرا میگرفتم وقتی آنها فراموش میکردند. روزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «هر یک از شما که جامهی خود را بگستراند و زمانی که سخنانم را به پایان رسانم، جامهاش را به سوی سینه خود جمع کند، هرگز چیزی از گفتار مرا فراموش نمیکند» من یگانه جامهام را که چادری خطدار بود[1] گستردم تا آنکه پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به سخنان خود پایان داد، سپس چادرم را بهسوی سینهام جمع کردم. سوگند به ذاتی که او را به حق برانگیخته است که تا همین امروز سخنان آن حضرت را فراموش نکردهام، و به خدا سوگند که اگر این دو آیه در کتاب خدا نمیبود، هرگز حدیثی به شما نمیگفتم: «هر آینه آنان که میپوشند، آنچه فرود آوردهایم از سخنان روشن و هدایت بعد از آنکه بیان کردیم آن را برای مردمان در کتاب آن گروه، لعنت میکنند ایشان را لعنت کنندگان، مگر کسانیکه توبه کردند ونيکوکاری پیش گرفتند و بیان کردند، پس از این گروه (به مهربانی) توبه میپذیرم از ایشان و منم توبهپذیر مهربان.[بقره/159و160].»[2]
از این روایتی که در صحیح بخاری دو مرتبه نقل شده فهمیده میشود که مهاجرین وقتی که پیامبر اکرم حدیث نقل میکردند در بازار مشغول تجارت بودند و انصار هم در این موقع به زمینهای زراعی خود میرفتند و مشغول کشاورزی میشدند، و این احادیثی که سنت پیامبر را تشکیل میدهد را نشنیدهاند.
فقط ابوهریره حاضر بوده، وقتی آنها غایب بودند، و اگر مهاجرین و انصار حاضر هم بودند، (از فرط خستگی) چیزی در خاطرشان نمیماند، و ابوهریره همه را حفظ میکرد.
البته مصاحبت ابوهریره با رسول خدا بهخاطر فقرش بوده، (نه زمین کشاورزی داشته و نه مال التجارهای) و میخواسته شکم خود را سیر کند.
ابوهریره تعریف میکند روزی پیامبر اکرم فرمود که اگر کسی از شما، وقتی من سخن میگویم لباسش را پهن کند و پس از سخنانم آن را جمع کند و به سینه چسباند، هرگز چیزی از سخنانم را فراموش نخواهد کرد؛ ابوهریره میگوید من نیز چنین کردم و تنها لباسی که داشتم (پارچه پشمین که پوشیده بودم) باز کردم و پس از سخنان پیامبر آن را جمع کرده و به سینهام چسبانیدم.
بعد ابوهریره میگوید: قسم به خدایی که پیامبر را به پیامبری مبعوث کرد تا امروز چیزی از سخنان پیامبر را فراموش نکردهام.
پینوشت:
[1]. در مورد نَمِره که در حدیث آمده است، ابن منظور میگوید: نمره پارچهای است از پشم، که اعراب آن را میپوشند. «الجوهري: و النمرة بردة من صوف يلبسها الأعراب.» لسان العرب، ج5، ص235
[2]. «حدثنا مُوسَى بن إِسْمَاعِيلَ حدثنا إِبْرَاهِيمُ بن سَعْدٍ عن بن شِهَابٍ عن الْأَعْرَجِ عن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه قال يَقُولُونَ إِنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ يُكْثِرُ الحديث وَاللَّهُ الْمَوْعِدُ وَيَقُولُونَ ما لِلْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ لَا يُحَدِّثُونَ مِثْلَ أَحَادِيثِهِ وَإِنَّ إِخْوَتِي من الْمُهَاجِرِينَ كان يَشْغَلُهُمْ الصَّفْقُ بِالْأَسْوَاقِ وَإِنَّ أخوتي من الْأَنْصَارِ كان يَشْغَلُهُمْ عَمَلُ أَمْوَالِهِمْ وَكُنْتُ امْرَأً مِسْكِينًا أَلْزَمُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم على مِلْءِ بَطْنِي فَأَحْضُرُ حين يَغِيبُونَ وَأَعِي حين يَنْسَوْنَ وقال النبي صلى الله عليه وسلم يَوْمًا لَنْ يَبْسُطَ أَحَدٌ مِنْكُمْ ثَوْبَهُ حتى أَقْضِيَ مَقَالَتِي هذه ثُمَّ يَجْمَعَهُ إلى صَدْرِهِ فَيَنْسَى من مَقَالَتِي شيئا أَبَدًا فَبَسَطْتُ نَمِرَةً ليس عَلَيَّ ثَوْبٌ غَيْرُهَا حتى قَضَى النبي صلى الله عليه وسلم مَقَالَتَهُ ثُمَّ جَمَعْتُهَا إلى صَدْرِي فَوَالَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ ما نَسِيتُ من مَقَالَتِهِ تِلْكَ إلى يَوْمِي هذا والله لَوْلَا آيَتَانِ في كِتَابِ اللَّهِ ما حَدَّثْتُكُمْ شيئا أَبَدًا (إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنَا من الْبَيِّنَاتِ ( إلى قَوْلِهِ ) الرَّحِيمُ.)» صحيح بخاری، ج3، ص52، کتاب البیوع و ج3، ص109، كتاب المساقاة باب فی الشّرب.
افزودن نظر جدید