افسانه ملاقات خواجه نصیر و باباطاهر عریان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در داستانسرایی و کرامتتراشی صوفیان دستی بر آتش داشتهاند و بدون توجه به تاریخ زندگی بزرگان خود، داستانهای زیادی از همنشینی بزرگان سلف خویش با ائمه اطهار (علیهم السلام) و بزرگان دین نقل کردهاند. ازجمله ملاقات خواجهنصیرالدین طوسی با باباطاهر عریان است که آن را اینگونه نقل کردهاند: «روزی خواجهنصیرالدین برای گرفتن جواب سؤالی نزد باباطاهر عریان میرود و سلام میکند و باباطاهر جواب سلام او را با اسم میدهد و خواجه نصیر میگوید: اسم من را از کجا میدانی؟ باباطاهر با خنده میگوید: من در ازل بر تو اسم گذاشتهام، چگونه ندانم. بعد از آن جواب سؤالی که خواجه در مورد افلاک آسمانی داشته است را میدهد. خواجه میگوید: از کجا به این علم پیدا کردی؟ باباطاهر میگوید: روزی که افلاک را میساختند، در حضور من ساختند. سپس خواجهنصیرالدین پای باباطاهر را میبوسد و میرود.»[خیراتیه، صص 189 و 190] این در حالی است که برخی وفات باباطاهر عریان را اواخر قرن چهارم و وفات خواجهنصیرالدین طوسی را در قرن ششم دانستهاند. بنابراین بین وفات این دو نفر حدود 200 سال فاصله بوده است. این نشان از آسمان ریسمان دوختن صوفیه است تا به هر شکلی برای خود داستان و کرامتی بسازند و افراد بیاطلاع را به انحراف بکشانند.
پینوشت:
بهبهانی (کرمانشاهی)، محمدعلی، خیراتیه، نشر انصاریان، قم، 1371 هق، ج 1، ص 189 و 190
افزودن نظر جدید