اعترافات عمر بن خطاب در مورد حضرت علی(ع)
پیامبر اکرم برای اصحاب آینده را ترسیم کرد و آنان را از اختلاف برحذر داشت و راه مستقیم را بیان کرد و در موارد مختلف جانشین خود را معین نمود تا مسلمانان منحرف نشوند، با این وجود برخی صحابه برای چند صباح حکومت، سخنان پیامبر را به فراموشی سپردند و حضرت علی را کنار زدند. آنها خوب میدانستند لیاقت رهبری جامعهی اسلامی را ندارند، اما به خاطر هوس دنیایی، خود را خلیفهی مسلمین خواندند، در حالیکه از همه چیز بیبهره بودند؛ آنان اعتراف کردند که وجود امیرالمؤمنین در خلافتشان ضروری است. عمر گفت: «اگر علی نبود، هر آینه عمر هلاک میشد.»(شرح نهج البلاغه، ج1 ص18)
او در غدیرخم گفت: «تبریک، تبریک، ای پسر ابوطالب! صبح و شام کردم، در حالیکه تو مولای من و هر مومنی هستی.»(سرّالعالمین، ج1 ص18) و گفت: روزی در حق علی جفا کردم، پس نزد پیامبر آمدم، فرمودند: ای عمر! مرا آزار دادی! پرسیدم: یا رسول الله! چگونه آزارت دادم؟ پیامبر فرمود: در حق علی جفا کردی، هر کس او را بیازارد، مرا آزرده و اذیت کرده است.(ینابیع الموده، ص48) اما چرا بعد رحلت پیامبر اینگونه برخورد کردند؟ والله العالم.
پینوشت:
«لولا علی لهلک العمر.» شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص18.
«بخ بخ لک یا بن ابیطالب، اصبحت و امسیت و انت مولی و کل مومن.» سرّالعالمین، غزالی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص18.
«تجفوا علیاً، من اذی علیاً فقد آذانی.» ینابیع الموده، قندوزی، دارالاسوه، قم، ایران، ص48.
افزودن نظر جدید