تقدم اسلام حضرت علی(ع) بر ابوبکر از زبان عمر بن خطاب
اکثر علمای اهل سنت معتقدند که ابوبکر پنجاهمین نفری بود که اسلام آورد و اسلام او هم بعد از فتح مکه صورت گرفت؛ یعنی درست بعد از هفت سال از بعثت پیامبر اکرم گذشته بود، اما برخی از افراد نادان و مغرض خلاف این عقیده را دارند و او را به عنوان اولین نفری میدانند که مسلمان شده است، در حالیکه تاریخ خود گواه بر غیر این مطلب است.
طبری در روایتی از محمد بن سعد نقل میکند که او به پدرش گفت: آیا ابوبکر اولین فرد بین شما بود که اسلام آورد؟ پدرش پاسخ داد: نه! به درستیکه پیش از او بیشتر از پنجاه نفر اسلام آورده بودند. ابن کثیر، عالم دیگر اهل سنت، روایت دیگری را میآورد و در نهایت جمع بین روایات وارده میکند و به اصطلاح ورع به خرج میدهد و در مورد اولین مسلمان میگوید: خدیجه اولین زن مسلمان و زید بن حارثه اولین غلام مسلمان و علی (علیه السلام) اولین نوجوان مسلمان و ابوبکر اولین مرد آزادی است که اسلام آوردهاند و بعد در ادامه میگوید، اسلام ابوبکر مفیدتر است از دیگران، چرا که او بزرگ و رئیس قریش و صاحب مال فراوان بوده است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در میان اهل سنت، مشهور است که ابوبکر چهارمین فرد مسلمان یا بیستمین نفر یا پنجاهمین کسی است که هفت سال بعد از بعثت پیامبر اکرم به اسلام گروید.[1] و گروهی دیگر از اهل سنت ابوبکر را اولین مرد مسلمان نام میبرند، و قول پنجاهمین نفر به واقع نزدیکتر است، ابن کثیر از طبری از محمد بن سعد نقل میکند که او به پدرش گفت: آیا ابوبکر اولین فرد بین شما بود که اسلام آورد؟ پدرش پاسخ داد: نه! به درستیکه پیش از او بیشتر از پنجاه نفر اسلام آورده بودند.[2]
ابن کثیر، پس از این نقل، روایت دیگری را میآورد و در نهایت جمع بین روایات وارده میکند و به اصطلاح ورع به خرج میدهد و در مورد اولین نفری که مسلمان شد میگوید: خدیجه اولین زن مسلمان و زید بن حارثه اولین غلام مسلمان و علی (علیه السلام) اولین نوجوان مسلمان و ابوبکر اولین مرد آزادی است که اسلام آوردهاند و بعد در ادامه میگوید: اسلام ابوبکر مفیدتر از دیگران است، چرا که او بزرگ و رئیس قریش و صاحب مال فراوان بوده است.[3]
در پاسخ به این عالم سنی باید بگوییم که تاریخ خود گواه بر این است که مال و ثروت خدیجه باعث اعتلای دین اسلام گردید و این در زمانی بود که اسلام هیچ یار و یاوری نداشت و مسلمین صدر اسلام در تنگناهای معیشتی و اجتماعی و سیاسی آن دوران قرار داشتند و در هیچ کجا نسبت به اموال ابوبکر که صرف مخارج اسلام شده باشد، نیامده است. اما نسبت به اموال خدیجه میتوان شعب ابوطالب را مثال زد که یک نمونهی از این وقایع مهم تاریخی است، و دیگر اینکه حضرت علی (علیه السلام) از همان دوران نوجوانی در مجلسی که پیامبر به فرمان الهی خویشاوندان خود را جمع کرد تا رسالت خود را به آنان برساند، «واقعه یوم الانذار» در آن مهمانی مهم تنها کسیکه به ندای پیامبر اکرم لبیک گفت، وجود مبارک حضرت علی (علیه السلام) بود، و نهایتاً پیامبر اکرم علی را وصی و جانشین بعد از خود معرفی نمود. لذا اسلام آوردن ابوبکر با اسلام آوردن حضرت علی و حضرت خدیجه (علیهما السلام) اصلاً قابل مقایسه نیست.
و از طرف دیگر ذیل روایات گوناگون، اسلام حضرت علی (علیه السلام) به صحت قضیه نزدیکتر است، تا روایات جعلی و دروغ که نسبت به ابوبکر وارد شده است، مثلاً در آن روایت جعلی وارد شده است از شبابه، از فرات بن سائب از میمون بن مهران، که از او سؤال کردند که: آیا ابوبکر زودتر به پیامبر ایمان آورد یا علی بن ابیطالب؟ گفت: سوگند به خدا! همانا ابوبکر در زمان بحیرای راهب نصرانی به پیامبر ایمان آورد و بین آن حضرت و خدیجه رفت آمد کرد تا خدیجه را به ازدواج با پیامبر در آورد، و همه اینها پیش از ولادت علی بن ابیطالب بود.
در جواب این روایت و امثال آن باید به بررسی اعتبار روایت از جهت سند و دلالت روی آورد، در سند روایت افرادی مثل شبابه بن سوار (سواد) است و مدائنی او را دشمن اهل بیت میداند.[4]
فرات بن سایب جزری یکی دیگر از افراد در سلسله سند روایت است که بخاری میگوید: حدیث او مقبول نیست و نسایی او را متروک الحدیث میداند.[5]
و در مورد میمون بن مهران هم عجلی میگوید: او کینهی علی بن ابیطالب را در دل داشت.[6]
اما در دلالت این روایت، اینکه هیچ کس نیاورده است و در تاریخ هم قضیه واسطه شدن ابوبکر در بین پیامبراکرم و خدیجه کبری (علیهما السلام) را کسی ذکر نکرده است و همه نقل کردهاند که چون خدیجه به امانتداری و راستگویی و اخلاق نیک پیامبر واقف شد، خود را به پیامبر عرضه نمود و پیامبر هم جریان را برای عموهای خود بازگو کرد و ابوطالب و حمزه سیدالشهداء و دیگر اقوام خونی حضرت بر عموی خدیجه «نوفل» وارد شدند و از این بانوی بزرگ اسلام برای پیامبر خواستگاری کردند.
سؤالی که مطرح است این میباشد که این گفتار و پندار باطل از کجای تاریخ بیرون آمده است که احدی آن را ذکر نکرده است؟ مگر اینکه بگوییم صد در صد این حدیث دروغ و کذب محض است و از آن طرف در مقابل این حدیث جعلی، حدیث مشهور ابن عباس آمده است که به عبدالله بن مسعود گفت: «ما علی وجه الارض احد یعبدالله بهذا الذین الاّ هولاء الثلاثه: محمد و علی و خدیجه.[7] بر روی زمین کسی که خدا را به این دین عبادت کند نیست مگر سه نفر: محمد و علی و خدیجه.»
و در جای دیگر ابن عباس میگوید: عمر بن خطاب در جمعی -که موضوع گفتگویشان سبقت گیرندگان در اسلام آوردن بود - گفت: سه خصلت در علی هست که در احدی نیست، ... من و ابوبکر و ابوعبیده جراح و دیگران نزد پیامبر بودیم و پیامبر نسبت به علی فرمودند: «یا علی! انت اول المومنین ایماناً و اول المسلمین اسلاماً و انت منیّ بمنزلة هارون من موسی...[8] ای علی! تو اولین مومنان در ایمان به خدا و اولین مسلمان در پذیرش اسلام هستی و تو برای من به منزلهی هارون از موسی هستی...»
در نتیجه با اقرار صریح عمر بن خطاب دیگر مجالی برای کسی باقی نمیماند تا در پیشتاز نبودن اسلام حضرت علی (علیه السلام) سخن بگوید و دیگران را بر او مقدم بدارد.
پینوشت:
[1]. تاریخ طبری، طبری، دارقاموس الحدیث، بیروت، لبنان، ج2 ص60.
[2]. البدایه و النهایه، ابن کثیر، دارالحدیث، قاهره، مصر، ج3 ص28.
[3]. همان، ج3 ص28-29.
[4]. میزان الاعتدال، ذهبی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج2 ص260 رقم3653و
[5]. تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دارصادر، بیروت، لبنان، ج4 ص302.
[6]. لسان المیزان، ابن حجرعسقلانی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج4 ص53 رقم6522.
[7]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1329ق)، ج1 ص318-266.
[8]. ترجمه الامام علی بن ابیطالب، ابن عساکر، نشر محمودی، بیروت، لبنان، (1398ق)، ج2 ص79.
افزودن نظر جدید