جایگاه علمی امام صادق (ع) در نزد ابوحنیفه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابوحنیفه از شاگردان امام صادق (علیه السلام) است و مدتی را از محضر علمی حضرت صادق (علیه السلام) استفاده کرده است، اما با این وجود گویا برخی از مواقع تحت تأثیر قدرت سیاسی خلیفه عباسی قرار میگرفت. ابوحنیفه در این رابطه میگوید: «روزی منصور دوانیقی کسی را نزد من فرستاد و گفت: ای ابوحنیفه! مردم شیفتهی جعفربن محمد شدهاند، او در بین مردم از پایگاه اجتماعی وسیعی بهرهمند است، تو برای اینکه پایگاه جعفربن محمد را خنثی کنی و در دید مردم از عظمت او به خصوص از عظمت علمی او بکاهی، چند مسالهی پیچیده و غامض را آماده کن و در وقت مناسب از او بپرس، تا بلکه با ناتوان شدن جعفربن محمد از پاسخگویی، او را تحقیر نمایی و دیگر، مردم شیفتهی او نباشند و از او فاصله بگیرند. در همین رابطه من چهل مسالهی مشکل را آماده کردم و در یکی از روزها که منصور در «حیره» بود و مرا طلبید، به حضورش رسیدم. همین که وارد شدم، دیدم جعفربن محمد در سمت راستش نشسته است، وقتی که چشمم به آن حضرت افتاد، آن چنان تحت تاثیر ابهت و عظمت او قرار گرفتم، که از توصیف آن عاجزم. با دیدن منصورخلیفهی عباسی آن ابهت به من دست نداد، در حالیکه منصور خلیفه است و خلیفه به جهت اینکه قدرت سیاسی در اختیارش است، باید ابهت داشته باشد. سلام گفتم و اجازه خواستم تا در کنارشان بنشینم. خلیفه با اشاره اجازه داد و در کنارشان نشستم. آنگاه منصورعباسی به جعفر بن محمد نگاه کرد و گفت: ابوعبدالله! ایشان ابوحنیفه هستند.
او پاسخ داد: بلی! او را میشناسم. سپس منصور به من نگاهی کرد و گفت: ابوحنیفه! اگر سؤالی داری از ابوعبدالله، جعفربن محمد بپرس و با او در میان بگذار. من گفتم: بسیار خوب. فرصت را غنیمت شمردم و چهل مسالهای را که از پیش آماده کرده بودم، یکی پس از دیگری با آن حضرت درمیان گذاشتم. بعد از بیان هر مسالهای، امام صادق (علیه السلام) در پاسخ آن بیان میفرمود:
عقیدهی شما در اینباره چنین و چنان است، عقیدهی علمای مدینه در این مساله این چنین است و عقیدهی ما هم این است.
در برخی از مسائل آن حضرت با نظر ما موافق بود و در برخی هم با نظر علمای مدینه موافق بود و گاهی هم با هر دو نظر مخالفت میکرد و خودش نظر سومی را انتخاب میکرد و بیان میداشت.
من تمامی چهل سؤال مشکلی را که برگزیده بودم، یکی پس از دیگری با او در میان گذاشتم و جعفر بن محمد هم بدین گونهای که بیان شد، همهی آنها را با متانت تمام و با تسلط خاصی که داشت، پاسخ گفت.[1]
سپس ابوحنیفه بیان داشت: «ان اعلم الناس اعلمهم باختلاف الناس.[2] همانا دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظریههای مختلف دانشوران در مسائل علمی احاطه و تسلط داشته باشد.» و چون جعفر بن محمد این احاطه را دارد، بنابراین او داناترین فرداست.[3]
پینوشت:
[1]. «سَمِعْتُ أَبَا حَنِيفَةَ وَ قَدْ سُئِلَ مَنْ أَفْقَهُ مَنْ رَأَيْتَهُ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ لَمَّا أَقْدَمَهُ الْمَنْصُورُ بَعَثَ إِلَيَّ فَقَالَ يَا أَبَا حَنِيفَةَ إِنَّ النَّاسَ قَدْ فُتِنُوا بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ فَهَيِّئْ...» مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، موسسه الوفائ، بیروت، 1404ق، ج47، ص217.
[2]. جامع مسانيد أبي حنيفة، ج1، ص252. به نقل از سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، موسسه امام صادق، بی تا، بی جا، ج6، ص571
[3]. به نقل از سایت اطلاع رسانی حوزه، مجله فرهنگ کوثر، تیرماه 1379، شماره40، «امام صادق علیه السلام از منظر دانشوران اهل سنت».
تهیه و تنظیم: مجتبی محیطی
دیدگاهها
ناشناس
1398/07/30 - 23:10
لینک ثابت
اثبات کنید که ابوحنیفه شاگرد
taha1360
1398/08/01 - 08:32
لینک ثابت
خود ابوحنیفه بر این مطلب
ناشناس
1398/08/01 - 21:27
لینک ثابت
خیلی اثبات شد تشکر. لطفا سند
taha1360
1398/08/02 - 07:44
لینک ثابت
حرف من را قبول ندارید می
mansur
1399/03/24 - 11:48
لینک ثابت
عبدالحليم جندی، عالم اهل سنت
افزودن نظر جدید