اتهام غالیان در مسئله بداء بر شیعه
یکی از اعتقادات مهم و اساسی شیعه مسئله بداء میباشد، اما مخالفان این مذهب در مسئله بداء چنان تحریف روا داشتهاند که حتی اهل سنت هم با تصور مخالفین، شیعه را مورد حملات سخت و ناجوانمردانه قرار دادهاند، چرا که آنان خیال میکنند که مذهب شیعه امامیه مخالف و منکر علم خداوند است، لذا موضع گیری سختی کردهاند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بداء یکی از مسائل مهم برای شیعه است که از سوی غُلات تحریف شد و باعث شد مخالفان شیعه، حملات فراوانی نسبت به شیعه داشته باشند. در جوامع ملل و نحل، اولین بار مسئله بداء را به مختار ثقفی منتسب نمودند و گفتند: مختار ثقفی برای جنگ با مصعب بن زبیر، یکی از سرداران خود به نام «احمد بن شمیط» را با سه هزار نفر نیرو روانه کرد و به آنها گفت: پیروزی با شماست و چون این سردار شکست خورد و کشته شد، لشکریان فراری مختار نزدش آمدند و سخن او را یادآور شدند، مختار ثقفی در پاسخ گفت: پیروزی برای شما مقدّر شده بود، ولی برای خدا بداء حاصل شد و این آیه شریفه را قرائت کرد: «یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ.[رعد/39] خداوند هر چه را بخواهد، محو میسازد و هر چه را بخواهد، اثبات میکند و ام الکتاب نزد خداوند است.»[1]
همچنین دربارهی او میگویند: او برای دروغگوییها و وعدههای دروغ خود از مسئله بداء استفاده و استدلال میکرد، که البته سخن فرقهنویسان ملل و نحل به دلایل گوناگون نسبت به او را ردّ میکنیم به اینکه، اولاً: اینگونه نسبت دادنها به مختار ثقفی امکان ندارد، چرا که بر ضدّ او جعل کردهاند. ثانیاً: خود مختار ثقفی از غُلات نبوده و بعدها گروههایی از غُلات خود را به او منسوب کردند و با نام او خیلی کارها صورت گرفت. ثالثاً: در برخی از کتب، بداء را به فرقه کیسانیّه منسوب کردهاند.[2] چرا که آنها بداء را به معنای تغییر علم خداوند و تبدّل اراده او در بعضی از امور میدانستند و به این ترتیب، صفت علم ازلی را از خداوند نفی میکردند و به او نسبت جهل میدادند.[3] لذا غالیان با مسئله بداء برای پیشوایان خود، علم نامتناهی را ادعا میکردند و دیگر اینکه در مسئله جنگ با مخالفین از این مسئله بداء به خوبی استفاده ابزاری میکردند و در ابتداء وعده پیروزی میدادند و آنگاه که شکست میخوردند، مسئله بداء را مطرح میکردند.[4]
اما با تمام هجمههایی که در طول تاریخ به سبب اعتقادات تشیع به مسئله بداء داشته، اما اتهامات واهی را به آنها نسبت میدادهاند، و شیعه تمام این اشکالات و هجمهها را با استدلال به آیات قرآن و روایات پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) پاسخ داده است، ولی مغرضین دست بردار نبوده و نیستند. از جمله اتهامات مخالفین شیعه عبارت است از اینکه: بداء یکی از مهمترین نقطههای اشتراک شیعه و یهودیت است که به عنوان خط فکری که دارای ریشهی یهودی است مطرح کردهاند، مثلاً یکی از نویسندگان معاصر در کتاب خود مینویسد: یکی از نتایج کارهای عبدالله بن سبا، نشر افکار یهودی مانند رجعت و بداء در میان جامعه مسلمانان بوده.[5]
همچنین سلیمان بن جریر که زیدی مسلک و از مخالفین سرسخت مذهب امامیه بوده، مسئله بداء را یکی از فرارگاهها و راه گریز شیعه ذکر میکند و در دنباله سخن خود میگوید: امامان رافضی برای شیعیان خود دو مطلب را بنیان نهادهاند، که به واسطه آن دو مطلب، هیچکس نمیتواند آنان را به دروغگویی متهم کند، که از آن دو یکی مسئله بداء و دیگری تقیه است.[6] این سخن او در سدههای بعدی دستاویزی برای مخالفین دیگر همانند فخر رازی و ابن تیمیه و دیگران قرار گرفت.
در نتیجه از این مطالب گفته شده، روشن شد که اصل مسئله بداء را امامان تشیع برای اثبات مشیّت مطلق خداوند بیان کردهاند، و به شیعیان یاد دادهاند و تشیع هم از آیات قرآن و روایات پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) که دال بر این مطلب داشته است، برای دفاع از عقاید خود استفاده و استناد میکردند و با مخالفین و افرادی مانند سلیمان بن جریر و همردیفان آنان که کاملاً از مسئله بداء بیاطلاع هستند و یا مغرضانه به این موضوع نگاه میکنند، احتجاج مینمودند.
پینوشت:
[1]. ملل و نحل، شهرستانی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج1 ص149.
[2]. تاریخ المذاهب الاسلامیه، ابوزهره، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج1 ص38.
[3]. اسلامنا فی التوفیق بین السنه و الشیعه، رافعی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، (1404ق)، ص3.
[4]. فرق الشیعه، نوبختی، مکتبه الحیدریه، نجف، عراق، چاپ چهارم، (1388ق)، ص81-82.
[5]. الشیعه و السنه، ظهیر احسان اللهی، اداره ترجمان السنه، لاهور، پاکستان، چاپ سوم، (1396ق)، ص24.
[6]. فرق الشیعه، نوبختی، مکتبه الحیدریه، نجف، عراق، (1388ق)، ص76-77.
افزودن نظر جدید