اجتهاد از دیدگاه اهل سنت
مجتهدین نزد اهل سنت به چهار طیف تقسیم میشوند. 1. مجتهد مطلق، 2. مجتهد منتسب، 3. مجتهد در مذهب، 4. مجتهد در فتوی و ترجیح، و هر کدام از این مجتهدین به حسب استقلال در رأی، دارای وظیفهای خاص هستند. اهل سنت بر این باورند، که در حال حاضر فقط مجتهد در فتوی وجود دارد، تا با مراجعه به آرای امام مذهب، مسائل مستحدثه را حل نماید.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شاید بسیاری گمان کنند، که اهل سنت از ائمه اربعه (ابوحنیفه، مالک بن انس، ادریس بن شافعی و احمد بن حنبل) تقلید میکنند و هیچگونه اجتهادی ندارند. با این ذهنیت شاید این سوالها برایشان بهوجود آید، که اهل سنت در مسائل مستحدثه چگونه رفتار میکنند!؟ مسائلی مثل تلقیح مصنوعی، امور بانکی و بانکداری و ...؛ قطعاً این امور در زمان ائمه اربعه اهل سنت، نبوده است؛ پس اهل سنت در این موارد چگونه رفتار میکنند!؟
اینها سوالاتی است، که شاید ذهن هر فردی که آشنایی کامل با اندیشه فقهی اهل سنت نداشته باشد را به خود مشغول کند، اما در صورتیکه با اجتهاد از دیدگاه اهل سنت آشنا شوید، این سوالات نیز خود به خود حل خواهد شد.
مجتهدین نزد اهل سنت به چهار طیف تقسیم میشوند: 1. مجتهد مطلق، 2. مجتهد منتسب، 3. مجتهد در مذهب، 4. مجتهد در فتوا و ترجیح؛ هر کدام از این مجتهدین به حسب استقلال در رأی، دارای وظیفهای خاص هستند.
1. مجتهد مطلق: مجتهدی که در روش اجتهاد، صاحب سبک است و در اصول و فروع و طرق استنباط، مستقل است و در اجتهاد از هیچ کس پیروی نمیکند، بلکه با رجوع به نصوص شرعی و به واسطه قواعدی که خود وضع کرده است، احکام را استخراج میکند. جناب ابوحنیفه، مالک بن انس، شافعی و احمد بن حنبل در نزد اهل سنت، از این طیف محسوب میشوند.
2. مجتهد منتسب: مجتهدی که به سبک مجتهد مطلق فتوا میدهد، تنها با این تفاوت که در مبانی اصولی اجتهاد، از مجتهد مطلق پیروی میکند و فقط در فروع فقهی فتوا میدهد.[1]
3. مجتهد در مذهب: مجتهدی که به رتبه مجتهد مطلق و منتسب نرسیده است و باید بر مبنای روشهای اجتهادی، مجتهد مطلق و منتسب فتوا دهد. اما توانایی اجتهاد در حیطه مسائل فقهی فرعی را دارد و میتواند مسائل مسکوت الحکم را با مسائل منصوص الحکم مقایسه کند، قواعد مذهب را تقریر و قرائتهایی تازه ارائه کند.[2]
4. مجتهد در فتوا و ترجیح: او پایینترین رتبه در بین مراتب اجتهاد را دارد و فقط توانایی فتوا و ترجیح میان اقوال مذهب را دارد.[3]
اهل سنت بر این باورند که قرنهاست، مجتهد مطلق و مجتهد منتسب وجود ندارد. همچنین مجتهد در مذهب نیز در عصر حاضر موجود نیست، زیرا از شرایط اجتهاد در مذهب، احاطه کامل به اصول و فروع مذهب است و از شرایط اطلاع، دسترسی به نصوص امام مذهب است و این شرط در عصر حاضر ممکن نیست، از اینرو اجتهاد در مذهب نیز جایز نیست. اما اجتهاد در فتوا همیشه وجود داشته و دارد؛ زیرا مردم همیشه نیازمند چنین مجتهدی هستند، تا به او مراجعه کرده و احکام فقهی خود را از او بپرسند.[4]
بنابراین اهل سنت هر چند از ائمه اربعه تقلید میکنند، اما تقلیدی که همراه با اجتهاد است.
پینوشت:
[1]. ر.ک: عبدالرحمن بن ابوبکر سیوطی، ضرورت وجود اجتهاد در همه دوره ها از دیدگاه اهل سنت، ترجمه: عبدالباسط عیسی زاده، نشر احسان، تهران، 1390ش، ص117-123.
[2]. شاه ولی الله دهلوی برای اجتهاد سه تقسیم ارائه می کند. مجتهد مطلق، مجتهد منتسب، مجتهد فی المذهب. شاه ولی الله، عقد الجید فی احکام الاجتهاد و التقلید، محقق: محمد علی حلبی اثری، دارالفتح الشارقه، چاپ اول، 1415ق، ص23-24.
[3]. مجله آموزه های فقه مدنی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره 12، پاییز-زمستان 1394، مقاله «انسداد و انفتاح باب اجتهاد در اندیشه های فقهی اهل سنت»، نویسندگان: عبدالسلام امامی، حسین صابری، سید محمد تقی قبولی درافشان، ص123-125.
[4]. الموقع الرسمی لمحمد بن عبدالغفار الشریف، نص السؤال : هل یوجد فی هذا الزمان مجتهد مطلق ، او مجتهد فی المذهب ، او مجتهد فی الفتوی؟ شکرا. الجواب : الاجتهاد هو بذل العالم المستوفي لشروط الإفتاء جهده لاستنباط الأحكام الشرعية من الكتاب والسنة...»
نویسنده: مجتبی محیطی
افزودن نظر جدید