غلات در زمان پنج امام معصوم شیعه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در طول زندگانی امامان معصوم (علیهم السلام) همیشه گروهها و احزاب مختلف وجود داشتند، که ملتزم بودند درباره اهل بیت پیامبر غلو کنند و چنان در این راه تلاش میکردند، که با اصل واقعیت امر هیچ تناسخی نداشت، لذا اصل پدیدهی غلو در میان مردم ساده دل از یک منشأ روانی و عاطفی سرچشمه میگرفت، بهطوریکه هر کس برای توجیه عقیدهاش سعی میکرد آن را از حدّ خودش فراتر وانمود کند، تا هم در میان مردم به کج سلیقگی متهم نشود و هم بتواند برای خود جایگاهی را فراهم آورد. پس در زمان غالیان، مردمی را میبینیم که درباره رهبران غیر مذهبی خود نیز گاهی از حدّ اعتدال خارج میشدند، و صفات و کمالاتی را که دارا نبودند به آنان نسبت میدادند. این منشأ روانی و عاطفی در زمان امام معصوم شیعه یعنی امام کاظم و امام رضا و امام جواد و امام هادی و امام عسکری (علیهم السلام) هم وجود داشت، طوریکه گاهی چیزهایی را به آنان نسبت میدادند، که واقعیت تاریخی هم نداشت و حضرات معصومین (علیهم السلام) خود انکار آن قضایا را مینمودند و صراحتاً نسبت به این فرقهها موضعگیری تند میکردند و مردم را نسبت به عقاید آنان آگاه مینمودند.
ما در این نوشتار مختصر بهصورت فشرده به معرفی این فرقهها که در زمان امام کاظم و امام رضا و امام جواد و امام عسکری (علیهم السلام) وجود داشتند، میپردازیم.
فرقه بشیریّه یا ممطوره (یعنی باران خورده که در اصطلاح به سگانی که وقتی باران بر آنان ببارد و خیس شوند از مردار هم بدبوتر میشوند)، که این فرقه منسوب به محمد بن بشیر از موالی بنیاسد و در زمان امام کاظم (علیه السلام) زندگی میکرد. او بر آن حضرت دروغهایی فراوانی میبست، و پس از شهادت امام کاظم (علیه السلام) قائل بود که حضرت وفات نکرده و در بین مردم بهصورت نور و ظلمت زندگی میکند؛ برای نور، نور بوده و برای ظلمت، تاریکی خود را نشان میداده است. معتقد بودند که او همان مهدی قائم است.[1]
فرقه یونسیّه: که منسوب به یونس بن ظبیان است، او از پیروان ابوالخطاب بود که او را پیامبر میدانست. وقتی دختر ابوالخطاب از دنیا رفت، این شخص بر سر قبر او آمد و گفت: السلام علیک یا بنت رسول الله. او امام رضا (علیه السلام) را خدا میدانست.[2]
فرقه خواتمیه: که منتسب به حسین بن علی خواتیمی است، او زمان امام رضا (علیه السلام) را درک کرد و تا زمان امام عسکری(علیه السلام) زنده بود، اوج غالی بودن او در زمان امام عسکری (علیه السلام) بوده است.[3]
فرقه فراتیّه: منسوب به محمد بن موسی بن حسن بن فرات است، که به او نسبت غلو و شرابخواری دادهاند. او از کسانی است که در زمان امام عسکری کمکهای فراوانی به پیشوای فرقه نصیریه یا نمیریه کرده است.[4]
فرقه واقدیه: منسوب به جعفر بن واقد است که خود در ابتدای امر از پیروان ابوالخطاب بوده است، امام جواد (علیه السلام) او را سه مرتبه لعن فرمود، و دربارهی او فرمود: به نام ما اموال مردم را میخورد، در حالیکه مردم را به تعالیم باطل ابوالخطاب دعوت میکند.[5]
فرقه سمهریّه منسوب به ابوالسمهری میباشد، که این شخص در زمان امام جواد زندگی میکرد و دروغهای زیادی را نسبت به آن حضرت میبست، لذا امام جواد (علیه السلام) از او بیزاری میجست و خون او را حلال شمرد.[6]
فرقه زرقانیّه: منتسب به ابن ابی زرقاء است که حضرت امام جواد (علیه السلام) از او هم بیزاری میجست و خون او را حلال دانست، چرا که دروغهای زیادی را به حضرت میبست و مدعی بود که داعی آن حضرت میباشد.[7]
فرقه فارسیّه: منتسب به فارس بن حاتم قزوینی است، او از غُلات زمان امام هادی (علیه السلام) بود که مورد لعن آن حضرت قرار گرفت.[8]
فرقه بابائیه: که منسوب به حسن بن محمد معروف به ابن بابای قمی است که او هم مورد لعن امام هادی (علیه السلام) قرار گرفت، و حضرت هم از شیعیان خود خواستند که از او بیزاری و دوری بجویند.[9]
فرقه حسکیّه: منسوب به علی بن حسکه است، او از اهالی قم بود و در زمان امام حسن عسکری (علیه السلام) زندگی میکرد و حضرت او را لعن نموده است.[10]
فرقه یقطینیّه: که منسوب به قاسم بن یقطین است، او هم از اهالی قم بود و در زمان امام حسن عسکری (علیه السلام) زندگی میکرد، او روایات ساختگی را به امام نسبت میداد، لذا مورد لعن حضرت قرار گرفت. در مورد اعتقادات این دو (حسکه و یقطین) از امام (علیه السلام) سؤال شد به این که: ما را نه امکان ردّ این دعاوی است، چرا که به پدران شما نسبت میدهند و نه امکان قبول، چرا که ادعای بزرگی میکنند حضرت فرمود: اینها دین ما نیست و از آنان دوری کنید.[11]
فرقه سواقیّه: که منسوب به موسی السوّاق است؛ این شخص را از پیروان علبائیه میدانند، او از شاگردان ابن حسکه است که روایات ساختگی و جعلی را به امامان شیعه نسبت میداده است.[12]
فرقه شریعیّه: که منسوب به محمد بن موسی الشریعی است، از شاگردان ابن حسکه با همان اعتقادات بود.[13] که در زمان امام هادی (علیه السلام) و امام عسکری (علیه السلام) زندگی میکرد. او بعد از شهادت امام عسکری انتظار نیابت از طرف حضرت حجت (عجل الله فرجه الشریف) را داشت، وقتی این انتظار بر آورده نشد، برای خود این مقام را قائل شد و بر خدا و ائمه دروغهایی را بست، از طرف امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) توقیعاتی در ردّ او صادر شد و مورد لعن شیعیان قرار گرفت.[14]
فرقه بابکیّه: این فرقه از پیروان مسلک خرّمدین (دین خوب و لذت خوشی) دانستهاند، که ترکیبی از تعالیم مزدک را در خود دارد، این فرقه جامههای سرخ میپوشیدند و به سرخ جامگان معروف بودند، اینان گروهی سیاسی بودند که بعد از قتل ابومسلم خراسانی بهوجود آمدند.[15]
فرقه قرمطیّه: که بهوسیله شخص به نام حمدان بن اشعث که ملقب به قرمطیّه بود، منشعب شده است. این کلمه در لغت به معنای سرخ چشم یا تیزبینی معنا شده که لغتی است نبطی و غیرعربی، این فرقه در دوران خود بدنامیهای زیادی را برای مذهب تشیع بهوجود آوردهاند که عقاید انحرافی زیادی داشتند.[16]
فرقه نمیریهّ: که منسوب به پیروان شخصی به نام محمد نصیر فهری نمیری میباشد و در زمان امام جواد (علیه السلام) ادعاهای باطلی از جمله نبوّت خودش و خدایی امام را کرد و امام جواد او را مورد لعن قرار داد و از او بیزاری جست.[17]
فرقه نصیریه: که منسوب به محمد بن نصیر بصری است، که عقاید آنها این است که یهود و نصاری بر حق هستند و ما از آنها نیستیم. این گروه هم اکنون در سوریه و لبنان زندگی میکنند که عقاید غُلات و مسیحیت را بهصورت مخلوط دارند، البته نقل قولهای دیگری درباره او دارند، مانند غلام حضرت علی (علیه السلام) یا نام کوهی و یا نام شخصی دیگر به غیر از این شخص هم گفتهاند.[18]
فرقه شلمغانیّه: منسوب به ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی است. او پس از شهادت امام عسکری (علیه السلام) انتظار نیابت را داشت، وقتی به آن دست نیافت، حسادت ورزید و توطئهچینی کرد و سخنان دروغی را از خود بروز داد و به امام و نائبان اربعه نسبت داد، او مورد لعن شیعیان قرار گرفت و توقیعی از امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) نسبت به او وارد شده و حکم به ارتداد ایشان و لعن او وارد گردید.[19]
فرقه هلالیّه: که منسوب به احمد بن هلال عبرتایی کوفی است. او هم انتظار نیابت را داشت، که وقتی به او نرسید، نائب دوم امام زمان یعنی محمد بن عثمان را انکار کرد، لذا توقیعی از امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) در لعن او و بیزاری از او صادر شد، او عقاید درستی هم نداشت، چرا که گاهی غلو میکرد و گاهی راه نواصب را در پیش میگرفت، او را فاسد العقیده میدانند.[20]
فرقه بلالیّه: منتسب به شخصی به نام ابوطاهر محمد بن علی بن بلال میدانند، بعد از شهادت امام عسکری (علیه السلام) وقتی به نیابت نرسید، راه انحراف را در پیش گرفت، او را هم فاسد العقیده میدانند.[21]
پس نتیجه اینکه هیچیک از این فرقههای ساختگی و فرقههای دیگر ارتباطی به تشیع ندارد و هواپرستان بهخاطر چند صباحی حکومت و رهبری بر مردم از احساسات ایشان سوء استفاده میکردند و اعتقادات آنها را به انحراف میکشیدند، و کسانی هم که به نیابت امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) نائل نشدند، حسادت ورزیدند و گمراه شدند.
پینوشت:
[1]. تحریر طاووسی، سید حسن بن زینالدین طاووسی، مکتبه آیه الله مرعشی نجفی، قم، ایران، مخطوطات، ص524.
[2]. معجم رجال حدیث، آیت الله خویی، مرکز نشرالثقافیه، قم، ایران، (1424ق)، ج2 ص192-193.
[3]. تاریخ شیعه، محمد جواد مشکور، نشراشراقی، قم، ایران، (1379ش)، ص167.
[4]. اختیار معرفه الرجال، شیخ طوسی، موسسه آل البیت، قم، ایران، مصحح میرداماد، ص343.
[5]. همان، ص328.
[6]. همان، ص329.
[7]. همان، ص329.
[8]. همان، ص323.
[9]. همان،ص323.
[10]. همان، ص322.
[11]. همان،ص322.
[12]. همان، ص324.
[13]. همان، ص324.
[14]. بحارالانوار، علامه مجلسی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج60 ص367.
[15]. الاعتصام، فحمی عرناطی، مطبعه السعاده، قاهره، مصر، ص219.
[16]. المقالات و الفرق، اشعری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ص83.
[17]. بحارالانوار، علامه مجلسی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج1 ص268- ص267.
[18]. ملل و نحل، شهرستانی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج1 ص188.
[19]. معجم رجال حدیث، آیت الله خویی، مرکز نشر الثقافیه، قم، ایران، (1424ق)، ج17 ص47.
[20]. همان، ص355.
[21]. تاریخ شیعه، محمد جواد مشکور، نشراشراقی، قم، ایران، (1379ش)، ص171.
افزودن نظر جدید