توهین به ایرانی و باورهایش توسط بهائیت!

  • 1395/07/07 - 23:41
هر چند که پیروان فرقه‌ی بهائی سعی در انتقادپذیر نشان دادن خود دارند، اما با مرور تاریخ و سخنان رهبران این فرقه درمی‌یابیم که نه تنها ایشان بسیار انتقادناپذیر و متعصب هستند، بلکه منتقدین خود را به کرار مورد توهین قرار داده‌اند. به عنوان نمونه می‌توان به توهین‌های این فرقه نسبت به مردم مسلمان ایران و علمای شیعه اشاره کرد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از برنامه‌های شبکه‌ی تلویزیونی «آئین بهائی» وابسته به فرقه‌ی بهائیت، کارشناس برنامه مدعی شد: جامعه‌ی بهائی به طور کلی هیچ مشکلی ندارد تا این‌که کسی بیاید و آموزه‌های این دین (فرقه) را نقد بکند و یا از تاریخش صحبت بکند و جامعه‌ی بهائی تا آن‌جا که بتواند، می‌آید و این را پاسخ می‌دهد».[1]
هر چند که بهائیان در ظاهر سعی در انتقادپذیر نشان دادن فرقه‌ی خود دارند، اما در واقع رهبران این فرقه (و بالتبع پیروانشان) انسان‌هایی بسیار متعصب بوده که هر گونه نقد وارده به خود را با خشن‌ترین و توهین‌آمیزترین شکل ممکن پاسخ گفته‌اند. از این‌رو، روحانیون شیعه و مردم بصیر و مسلمان ایران که به گمراهی این فرقه پی برده و سعی در جلوگیری از گسترش آن را داشته‌اند، مورد تهاجم موج گسترده‌ای از توهین و تحقیر رهبران فرقه‌ی بهائی، قرار گرفته‌اند.
برای نمونه، حسینعلی نوری، رهبر این فرقه، در کتاب اشراقات، از شیعیان با تعابیری چون «شیعه شنیعه»[2] و «پست‌ترین حزب و امّت»[3] یاد کرده و علمای تشیع را به دلیل نپذیرفتن گزافه‌گویی‌های باب و بهاء، با تعبیر «فراعنه و جبابره» و پراکندگان اوهام بین مردم [4] مورد لعن و سرزنش قرار داده است.
حسینعلی نوری همچنین در کتاب ایقان، ملّت مسلمان ایران را که زیر بار سخنان او نمی‌روند، با تعابیری همچون: «ناس نَسناس و به غایت حق ناسپاس» و علمای شیعه را نیز «مرداری چند که از بطنشان انفال مال مسلمان می‌آید» می‌نامند [5] چنان‌که خراطین (کرم‌های سرخ و درازی که در زمین‌های نمناک می‌لولند) از جمله تعابیر هتاکانه‌ای است که رهبر فرقه‌ی بهائی، نثار مردم ایران و علمای بزرگ شیعه می‌کند.[6]
فرزند پیامبر خودخوانده‌ی فرقه‌ی بهائی نیز از علمای ایران، با تعابیر زننده‌ای چون: «ثعبان (اَفعی)، بدکِیش، مار و عقرب، گرگان خون‌خوار، دزدان راه و عناصری اَجهَل از حیوانات، یاد می‌کند.[7] شوقی افندی پیشوای سوم بهائی نیز، از ملّت ایران به: «ملّتی جاهل، متعصب و متوحش (وحشی) تعبیر می‌کند که بهائیان، در چنگ آنان گرفتار هستند».[8]
بنابراین هرچند که برای رعایت اختصار کلام در این مقاله، به ذکر همین تعداد از توهین‌های سران این فرقه به مردم مسلمان و علمای ایران، بسنده می‌کنیم، اما جا دارد این سؤال را از کسانی که خود را انتقادپذیر معرفی می‌کنند، پرسید که به راستی منظور شما از انتقادپذیر بودن، توهین و تحقیر مخالفین است!

پی‌نوشت:

[1]. شبکه‌ی آئین بهائی، تابوی ایرانی و نقش رسانه‌ها، نام برنامه: بازتاب، کارشناسان: کامبیز توانا، فرهاد ثابتان.
[2]. حسینعلی نوری، اشراقات (الواح مبارکه حضرت بهاءالله جلّ ذکره الأعلی شامل اشراقات و چند لوح دیگر، خط نستعلیق، افست از از چاپ سنگی، بی‌تا، ص 162-161.
[3]. همان، ص 279.
[4]. همان، ص 269 و 267.
[5]. حسینعلی بهاء، ایقان، مصر: چاپ فرج‌الله زکی، 1933 م، ص 196.
[6]. ر.ک: اسدالله مازندرانی، اسرارالآثار (خصوصی)،تهران: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 128 بدیع، ج 3، ص 200.
[7]. اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، 5، ص 139.
[8]. ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه حضرت ولی امرالله، لوح قرن احباء شرق (نوروز 101 بدیع)، مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 123 بدیع، ص 17.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.