فساد مالی كليسای كاتوليك
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب _ در قرونوسطا آفتهای متعددی كليسای كاتوليك را به پرتگاه نابودی كشاند، مانند فسادهای مالی و اخلاقی در كليسا. يكی از بدترين اين موارد، «سايمونی» است، يعنی فروش منصبهای روحانی و امتيازات كليسايی. بهمرورزمان يكی از راههای ثروتاندوزی پاپها، فروش مناصب وابسته به كليسا به مقامات كليسايی بود. الكساندر ششم هشتاد اداره جديد تأسیس كرد و از هر يك از اشخاصی كه بر رأس آن ادارات منصوب كرد 760 دوكارت (معادل 19000 دلار) دريافت كرد، ژوليوس دوم، دفترخانهای ايجاد كرد و از فروش مناصب آن 74000 دوكارت (معادل 1850000 دلار) استفاده برد. لوئی دهم 60 نفر را به مقام پردهداری و 141 نفر را به مباشرت دربار پاپی برگزيد و 202000 دوكارت (معادل 5050000 دلار) از آنان دريافت كرد.
علاوه بر اين پاپها، اسقفها و كشيشان تقریباً تمام نقشهای مهم كليسايی را در انحصار خود داشتند و نقش قابلتوجهی برای عامه مردم قائل نبودند و آنها را در امور دين و ايمان در نادانی باقی میگذاشتند. اعتراف خود پاپها درباره فضای حاكم بر كليسا بهترين دليل بر فساد آن دستگاه بود. پاپ پيوس دوم گروهی را تشكيل داد و آنان را مأمور بررسی معايب كليسا كرد، وی جهت اصلاح كليسا دست به دامن كليسا شد [1] و خطاب به آنان گفت: «مردم درباره ما ميگويند كه ما ثروت میاندوزیم و بر استرهای فربه و اسبان برازنده سوار میشویم... مبالغ هنگفتی را صرف بازيگران میکنیم و كاری برای دين انجام نمیدهیم، بايد گفت سخنان آنان تا حدی حقيقت دارد، کاردینالها و مأموران دربار ما زندگی را به اینسان كه گذشت، میگذرانند. تجمل و شكوه دربار ما بیشازاندازه است، به همين جهت مردم از ما بيزار و متنفرند و حتی وقتی سخن راست میگوييم به گفته ما گوش نمیدهند. به نظر شما در چنين وضع شرمآوری چه بايد كرد؟»[2]
پینوشت:
[1]. شناخت مسيحيت، رسولزاده و باغبان، انتشارات موسسه امام خمينی، قم، 1389 ش، ص 201.
[2]. تاريخ تمدن، ويل دورانت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، 1370، ج 6، ص 15.
افزودن نظر جدید