مسیحیان و خدشه به اعجاز ادبی قرآن
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیان همواره در تلاش هستند از قرآن کتاب آسمانی مسلمانان و معجزهی جاوید پیامبر اسلام (صلی الله عليه و آله) اشکال بگیرند. یکی از مواردی که در پی اشکالگیری از آن هستند، ادبیات غنی و اعجاز آمیز قرآن است. آنان معتقدند که در قرآن غلط ادبیاتی وجود دارد و این غلط و اشتباهات از کتابی که آن را معجزه میدانند، غیرقابلقبول بوده و اعجاز آن را زیر سؤال میبرد و قرآن را از حجیت ساقط میکند.
یکی از آیاتی که مورد اشکال ادبی مسیحیان واقعشده است، آیه 62 سورهی توبه است. خداوند این آیه را چنین بیان کرده است: «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إِنْ كانُوا مُؤْمِنينَ [توبه/62] منافقان براى اغفال و خشنود كردن مؤمنان به نام خدا سوگند مىخورند در صورتى كه اگر ايمان داشته سزاوارتر اين بود كه خدا و رسول را از خود خشنود كنند» وجه اشکال مسیحیان این است که در جملهی یرضوه ضمیر مفرد به خدا و رسول که مثنی هستند، برمیگردد و این خلاف ادبیات عرب بوده و اشکالی اساسی بر اعجاز ادبی قرآن است.
اما توجه در تفاسیر قرآن کریم پرده از این حقیقت برمیدارد که در ادبیات قرآنی، ظرایف اعجاز آمیزی وجود دارد که هرگز در مخیلهی مسیحیان نمیگنجد. علامه طباطبایی (ره) در تفسیر گرانبهای خود از این ظرایف آسمانی چنین پرده برمیدارد: «نكتهاى نهفته است كه ادب قرآن را نسبت به توحيد مىرساند و آن اين است كه ضمير را مفرد آورد و فرمود: خدا و رسول سزاوارترند به اينكه آنها او را راضى كنند و نفرمود: آنها آن دو را راضى كنند، براى اينكه مقام خداى تعالى و وحدانيت او را حفظ نموده احدى را قرين و هم سنگ او نخواند.»[1]
تفاسیر دیگری نیز برای آیه مورد اشکال، توسط مفسران اسلامی بیانشده است؛ وجه اتحاد تمام تفاسیری که در مورد آیه و اشکال مذکور ذکرشده است، بیاساس بودن اشکال مسیحیان است. صاحب مواهب علیه در تفسیر خود در مورد آیهی مذکور چنین میفرماید: «گفتهاند خدا را و توحيد ضمير دلالت بر تلازم رضائين دارد؛ يعنى خوشنودى خداى وابسته خوشنودى رسول اوست؛ پس خداى و رسول خداى را خوشنود بايد ساخت.»[2] مفسر بزرگ دیگری در مورد این آیه چنین آورده است: «درحالیکه خدا و رسولش سزاوارترند كه خشنود گردند، مفرد آوردن ضمير براى اين است كه رضاى خدا ظاهر نمىشود و رسيدن به آن ممكن نيست مگر با رضاى رسول صلیالله عليه و اله.»[3]
آیتالله مکارم شیرازی نیز دربارهی سورهی مذکور و اشکالی که مسیحیان وارد کردهاند، چنین بیان میکند: «جالبتوجه اينكه در جمله فوق چون سخن از خدا و پيامبر در ميان است و قاعدتاً بايد ضمير به صورت تثنيه آورده شود، ولى با اين حال ضمير مفرد بهکاررفته است. اين تعبير در حقيقت اشاره به اين است كه رضايت پيامبر از رضايت خدا، جدا نيست و او همان مىپسندد كه خدا مىپسندد و به تعبير ديگر اين اشاره به حقيقت توحيد افعالى است، چراکه پيامبر در مقابل خدا از خود استقلالى ندارد و رضا و غضب او همه به خدا منتهى مىشود، همه براى او و در راه او است.»[4] با تفاسیری که در مورد آیهی مذکور ذکر شد، بیاساس بودن اشکال مسیحیان به راحتی مشخص میشود. مسیحیانی که هیچ بهرهای از ادبیات غنی قرآن نبردهاند، بیشک اشکالاتی واهی به قرآن نسبت میدهند؛ همانگونه که در پاسخ به شبهات اساسی مسلمانان به الهیات و کتب مسیحیت، پاسخی سست و بی برهان ارائه میدهند.
پینوشت:
[1]. الميزان، علامه طباطبايى (ره)، ترجمه موسوى همدانى، دفتر انتشارات اسلامى، ج9، ص: 427
[2]. مواهب علية، كاشفى سبزوارى حسين بن على، سازمان چاپ و انتشارات اقبال، ص: 418
[3]. ترجمه بيان السعادة فى مقامات العبادة، خانى رضا / حشمتالله رياضى، مركز چاپ و انتشارات دانشگاه پیام نور، ج6، ص: 183
[4]. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى و همكاران، دار الكتب الاسلاميه، ج8، ص 21
افزودن نظر جدید