دیدگاههای علمای اهل سنت نسبت به صادق آل محمد(ص)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حضرت امام صادق (علیه السلام) زائیده شده از شجره طیبه اهلبیت پیامبر است، او کسی است که به همراه پدربزرگوارشان حضرت امام باقر (علیه السلام)، علوم الهی پیامبر را در زمان خفقان حاکمان غاصب در آن روزگاران یعنی «امویها و عباسیان» گسترش دادند، و از ره آورد این فرصت توانستند فرهنگ و معارف اهل بیت را در سرزمین اسلامی پخش کنند و شاگردانی تربیت کنند که هر یک برای خود وزنهای بودند تا علم اخذ شده از این دو امام همام را نشر دهند و مدافع علوم پیامبر اکرم و حضرت علی (علیهما السلام) باشند، اما این امام در زمان حیات خود به خلافت که حق مسلّم برایشان بود، دست نیافت و خلفا هم آن را عودت ندادند، ولی با وجود اینها توانست بیشترین نقش را در بین معارف اسلامی در تمام علوم مختلف ایفا کند، لذا آن بزرگوار به دلیل شرایط اجتماعی و سیاسی در آن دوران، فعالیت اصلی خود را حول محور فعالیتهای علمی و فرهنگی اصیل اسلامی متمرکز کرد و پیوسته به شاگردان و اصحاب خود تفقّه در دین را گوشزد میکرد، و از طرف دیگر در امور سیاسی نیز به علت وجود خفقان و شدت عمل حاکمان جور و ستم، راه تقیّه را در پیش گرفتند تا کمترین آسیبها را هم خودشان و هم اهل بیت پیامبر و هم اصحاب و پیروانشان ببیند، و دین پیامبر به حرکت آرام خود در حوادث و وقایع روزگار، بهطرف جلو پیشروی کند و از حرکت باز نایستد و یا دچار دستخوش تحریفات و یا نابودی منجر نگردد.
اما آنچه که در پی میآید، مختصری از دیدگاههای علمای اهل سنت است که نسبت به امام ششم شیعیان که با مراجعه به کتب خودشان فراهم شده، گردآوری شده است، لذا باشد که تا رهپویان حق و حقیقت نسبت به آن بیدار شوند. امام صادق (علیه السلام) بهعنوان مرجع علمی و دینی، در بین علمای اهل سنت مانند ابوحنیفه و مالک بن انس و شافعی و دیگران مانند خورشیدی میدرخشد و اینان از انوار پرفروغ این امام همام فیوضات زیادی بردهاند.
در شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید که یکی از علمای بزرگ اهل سنت است، در مورد حضرت در این کتاب نوشته شده که: جهان از علم فقه جعفر بن محمد صادق سرشار شده است.[1] ابوزهره یکی دیگر از علمای بزرگ اهل سنت مینویسد: علمای اسلام با تمام اختلاف نظرها و تعدد مشربهایشان در فردی غیر از امام صادق (علیه السلام) و علم او اتفاق نظر ندارند.[2]
و همچنین ابن تیمیه این عالم اهل سنت، امام صادق (علیه السلام) را از برگزیدگان اهل علم و دین میشمارد و کسی را به همپای او نمیشناسد.[3] جاحظ یکی دیگر از بزرگان اهل سنت بر اعلمیت امام صادق (علیه السلام) اینطور سخن دارد و میگوید: جعفر بن محمد الصادق، آن کسی است که علم و فقهش سراسر جهان را پر کرده و گفته میشود که ابوحنیفه و سفیان ثوری از شاگردان او بودهاند و شاگردی این دو تن در اثبات عظمت علمی او کافی است.[4]
ابن حجر هیثمی در کتاب الصواعق المحرقه، درباره امام صادق (علیه السلام) مینویسد: مردم به اندازهای از وی علوم نقل کردند که در تمام جهان منتشر شد و شهرتش سراسر جهان را فرا گرفت.[5] لذا برخی دیگر از علمای اهل سنت نوشتهاند که علما و دانشجویان در زمان حیات امام صادق (علیه السلام) چنان به علمیّت آن امام، اقرار داشتهاند که به درب خانه جعفر بن محمد صادق برای کسب علم هجوم میآوردند تا از فیوضات این امام بهرهمند شوند.[6]
مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی درباره امام صادق (علیه السلام) میگوید: مدتی نزد جعفر بن محمد رفت و آمد میکردم، و او را پیوسته در یکی از این سه حالت دیدم: یا در حال نماز و یا در حال روزه و یا در حال قرائت قرآن بود، مردی افضل و برتر از ایشان از نظر علمی و عبادی و تقوای الهی، نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و هرگز هم به قلبی خطور نکرده است.[7] و همچنین آلوسی در کتاب «مختصر تحفه الاثنی عشریه» مینویسد: ابوحنیفه با آن عظمت و جایگاهی که نزد اهل سنت دارد، بر خود افتخار میکرد و با زبان فصیحی میگفت: «لولا السنتان لهلک النعمان.[8] اگر آن دو سال شاگردی نبود، نعمان -ابوحنیفه- هلاک میشد».
و برخی دیگر از علمای اهل سنت گفتهاند: ابوحنیفه علم و طریقت را از امام صادق و پدربزرگوارشان و عموی حضرت یعنی زید بن علی بن حسین آموخته بود، و به گفته ابوحنیفه درباره امام صادق (علیه السلام) میگوید: من هرگز فقیهتر و عالمتر از جعفر بن محمد صادق ندیدهام.[9]
و ابن طلحه شافعی از بزرگان اهل سنت نیز در مورد امام صادق (علیه السلام) میگوید: جعفر بن محمد از بزرگان علمای اهل بیت پیامبر است و دارای علوم بسیاری بوده،... مناقب و فضائل او قابل شمارش نیست و از وی روایات فراوانی نقل شده و جمع زیادی از بزرگان فرق و مذاهب اسلامی مانند ابوحنیفه، مالک بن انس، ابن عیینه، ابوایوب سجستانی و دیگران از علوم او بهرهها گرفتهاند.[10]
و همچنین عالم دیگر اهل سنت، شهرستانی در کتاب خود مینویسد: دانش و آگاهی جعفر بن محمد صادق، در فرهنگ و مذهب فوق العاده زیاد بوده، او اطلاعات وسیعی در پیرامون حکمت داشته و... و به شیعیان که از او پیروی میکردند بهرههای زیادی رسانیده و امت اسلامی از سرچشمه علوم غیبی او بهرهمند شدند.[11]
و ابن خلکان در مورد گسترش دانش آن حضرت میگوید: او یکی از امامان دوازدهگانه در مذهب امامیه و از بزرگان اهل بیت رسول خدا است، لذا به او صادق میگفتند؛ چرا که گفتارش صادق بود و فضل و بزرگواری او مشهور است و...[12]
و ملّا علی قاری حنفی به نقل از «الامام الصادق و المذاهب الاربعه» مینویسد: «امامت و بزرگواری او در جمیع جهات، مورد اتفاق مذاهب اسلامی است.»[13]
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج15 ص189.
[2]. الامام الصادق، محمد ابوزهره، مطبعه احمد علی، قاهره، مصر، ص66.
[3]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، دارالحلبی، قاهره، مصر، ج2 ص123.
[4]. رساله جاحظ، جاحظ، وزاره الاعلام، المرکز الفولکوری العراقی، بغداد، (1396-1976)، ص106.
[5]. صواعق المحرقه، هیثمی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج2 ص586.
[6]. منهاج التوسل، حنفی بسطامی، (مطبعه قسطنطنیه)، حیدر آباد دکن، (1877م)، هند، ص106.
[7]. تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج2 ص104.
[8]. مختصر التحفه الاثنی عشریه، آلوسی، نشر آغلوش، آنکارا، ترکیه، ص8.
[9]. همان، ص8،ص9.
[10]. مطالب السئول، ابن طلحه شافعی، دار البلاغ، بیروت، لبنان، (1412ق)، ج1 ص55.
[11]. ملل و نحل، شهرستانی، منشورات شریف رضی، قم، ایران، ج1 ص272.
[12]. وفیات الاعیان، ابن خلکان، مکتبه النهضه، قاهره، مصر، ج1 ص291.
[13]. شرح شفاء، ملا علی قاری حنفی(قاضی عیاض)، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1412ق)، ج2 ص35.
افزودن نظر جدید