چرا به غير از دين اسلام در هيچ دين ديگري ازدواج دوم مطرح نيست؟
سؤال:
براي من اين سئوال مطرح است که چرا به غير از دين اسلام در هيچ دين ديگري ازدواج دوم مطرح نبوده و حتي اين عمل برعکس دين اسلام نهي گرديده؟ لطفا جواب من را به صورتي بدهيد که قانع کننده باشد؟
پاسخ:
تعدد زوجات و انتخاب همسران متعدد براي مردان در اديان گوناگون وجود دارد و پيش از اسلام يک امر رايج بوده است و مسأله تعدّد زوجات از ابتکارات دين اسلام نبوده و اختصاص به آن ندارد که به نمونه هاي روشن آن در اديان مشهور اشاره مي کنيم:
1. يهود
«تعدد زوجات در ميان يهوديان رايج است. شرط تعدد زوجات قدرت اقتصادي است. گويند سليمان نبي (زنان متعددي) داشته اند».[1] و حتي در برخي کتب مذهبي آنان مانند «تلمود» آمده است که مرد مي تواند با وجود همسر و در حضور او با زنان ديگر روابط نامشروع داشته باشد و زن حق اعتراض بر او را ندارد: «هرگاه مرد يهودي نزد زن خود با زن ديگري زنا کند زن او حق ندارد مانع او شده يا بر عليه او شکايت کند».[2]
2. زرتشت
در «دينکرت» يکي از بخش هاي «اوستا» اصطلاح «نزد پيوند» به معناي پيوند با نزديکان، به پيوند پدر با دختر و برادر با خواهر اشاره شده است. در متون پهلوي آمده است که ازدواج با هفت خواهر لازمه معراج بوده است. و اين رسم حتي در دوره هاي هخامنشيان نيز انجام مي شده. «کمبوجيه» با دو خواهر خود، اردشير با دو خواهر خود ازدواج کردند.[3] در آئين کهن پهلوي نه تنها تعدد زوجات مجاز بوده بلکه تعدد ازدواج با محارم را نيز جايز شمرده است.
در برخي منابع تاريخي آمده است که: «عيسويان ايراني نيز تحت تأثير زرتشتيان قرار گرفته و از آنان تبعيت مي کردند».[4] بر خلاف تعليمات دين شان. همچنين حرمسراهاي شاهان ساساني که در حقيقت رئيس ديني زرتشتيان هم بودند دليل ديگري بر جواز تعدد زنان در آيين زرتشت است.
3. مسيحيت
در ميان مسيحيان گرچه اکثريت آنان تعدد زوجات را مجاز نميدانند اما برخي فرقه هاي آنان مانند «مورمون ها» که در ايالت يوتاي آمريکا زندگي مي کنند تعدد زوجات را مجاز مي دانند.[5]
شهيد مطهري مي گويد: علت مرسوم نشدن تعدد زوجات در مغرب زمين (نيز) رواج فحشا بوده نه مقررات دين مسيح، و آنچه جاي چند همسري را در حال حاضر پرکرده است «گناه» است نه «وفاء»،[6] و رعايت حقوق زنان، چه آنکه در غرب زنان بيش از هر زمان ديگري مورد اهانت و سوء استفاده قرار مي گيرند.
با توجه به مطالب پيشين بايد ببينيم نقش اسلام در تعدد زوجات و چند همسري چه بوده است؟: اسلام همان گونه که در ابتداء اشاره شد نه چند همسري را اختراع کرده است، زيرا قرن ها پيش از اسلام درجهان وجود داشته و در جوامع غير اسلامي رايج بوده است و نه آن را نسخ کرد. زيرا از نظر اسلام براي اجتماع مشکلاتي پيش مي آيد که راه چاره آنها (ممکن) است منحصر به تعدد ازدواج و زوجات باشد. ولي اسلام رسم تعدد زوجات را اصلاح کرد. اول اصلاحي که به وجود آورد اين بود که آن را محدود کرد، قبل از اسلام تعداد زوجات نامحدود بود، يک نفر به تنهائي مي توانست صدها زن داشته باشد و از ان حرم سرائي به وجود بياورد اما اسلام آن را محدود کرد و به يک نفر اجازه نداد بيش از چهار زن داشته باشد (آن هم تحت شرايط خاصي) در حکايات و روايات نام افرادي در صدر اسلام ديده مي شود که در حالي که اسلام آوردند بيش از چهار زن داشتند و اسلام آنها را مجبور کرد مقدار زائد را رها کنند. از آن جمله نام مردي بنام غيلان بن سلمة برده مي شود که ده زن داشت و پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ او را مجبور کرد شش تاي آنها را رها کند.[7] همچنين موارد ديگر.
اصلاح ديگري که اسلام درباره تعدد زوجات بعمل آورد اين بود که عدالت را شرط کرد و اجازه نداد به هيچ وجه تبعيضي ميان زنان يا ميان فرزندان آنها صورت بگيرد. قرآن کريم در کمال صراحت فرمود: «فان خفتم ان لا تعدلوا فواحدة».[8] يعني اگر بيم داريد و به خود اطمينان نداريد که با عدالت رفتار کنيد، پس به يکي اکتفا کنيد.
علماء اسلام تقريبا وحدت نظر دارند که تبعيض ميان زنان تحت هيچ شرايطي و به هيچ عنواني جايز نيست.
رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در اين باره فرموده است که شيعه و سني بالاتفاق آن را نقل کرده اند.
فرمود: هر کس دو زن داشته باشد و در ميان آنها به عدالت رفتار نکند، به يکي از آنها بيشتر از ديگري اظهار تمايل کند، در روز قيامت محشور خواهد شد در حالي که يک طرف بدن خود را بر زمين مي کشد تا سرانجام داخل آتش شود».[9] آن حضرت حتي در بيماري که منجر به رحلت اش شد که توانائي حرکت نداشت عدالت را در کمال دقت اجرا کرد. براي اينکه عدالت را رعايت کرده باشد هر روز بسترش را از اتاقي به اتاق ديگر منتقل مي کردند، تا آنکه روزي همه زنانش را جمع کرد و اجازه خواست در يک اتاق بماند.
امير المومنين علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ در اوقاتي که دو همسر داشت حتي اگر مي خواست وضو بسازد در خانه زني که نوبت اش نبود وضو نمي ساخت.
تعدد زوجات در اسلام با اين شرايط اکيد و شديد (بر خلاف اديان و گروه هاي ديگر) به جاي اينکه وسيله اي براي هوسراني مرد واقع گردد شرایطی برای آن قرار داده شده که به يک نوع انجام وظيفه تبديل مي شود. و در واقع دفاع و حمايت از حقوق و کرامت انساني زن است. شهيد مطهري مي گويد: «کساني که تعدّد زوجات را وسيله هوسراني قرار داده اند، قانون اسلامي را بهانه براي يک عمل ناروا تلقی نموده اند. اجتماع حق دارند آنها را مواخذه کنند و مجازات نمايند و اين بهانه را از دست آنها بگيرند».[10]
بنابراين اسلام با تعديل و تمديد قوانين ازدواج خدمتي بزرگ به جامعه بشري و خانواده انساني نموده است «و انصاف بايد داد اگر تنها کساني اقدام به تعدد زوجات نمايند که لااقل اين شرايط اسلامي در ازدواج را واجد باشند جاي هيچگونه بهانه و ايراد نبود. ولي متأسفانه کساني که شرائط اسلامي را در تعدد زوجات کاملا رعايت مي کنند بسيار نادرند».[11]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ تفسير نمونه، ج3، آيت الله مکارم شيرازي.
2ـ نظام حقوق زن در اسلام، شهيد مطهري.
3ـ تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج1، 2، 3، مبلغي آباداني.
پي نوشت ها:
[1]. مبلغي آباداني، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان، بي تا، ج2، فصل: قانون ارث و ازدواج.
[2]. شيرازي، سيد محمد، دنيا بازيچه يهود، ترجمه سيد هادي مدرسي، قم، انتشارات سلسله، 1382ش.
[3]. تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج1، فصل زناشوئي و مراسم خاص زرتشتيان.
[4]. همان، به نقل از: مطهري، مرتضي، خدمات متقابل ايران و اسلام، ص395.
[5]. همان، ج2، ص62.
[6]. مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، قم، انتشارات صدرا، 1369ش، ص361ـ362.
[7]. همان، ص446.
[8]. نساء / 3.
[9]. نظام حقوق زن در اسلام، ص448.
[10]. همان، ص448 ـ 450.
[11]. همان، ص448 ـ 450
افزودن نظر جدید