عوامل قرار گرفتن سماع در مرام تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سماع که از ارکان تصوف بود، موجب بیخودی مریدان شده و ایشان مدعی بودند که وقتی انسان از خود بیخود گشت، به خداوند نزدیکتر میشود. در این میان برخی عواملی برای قرار گرفتن سماع در مرام تصوف ذکر کردهاند که به آنها اشاره میکنیم.
1- گناهان شخصی و انفرادی که در گوشه و کنار جهان اتفاق میافتد، و لو شنیع هم باشد، ضربهای به اسلام و دین و شریعت نمیزند و عملی است که به عامل آن مربوط میشود؛ اما عقاید و رسوم فرقه صوفیه در قالب سماع، غنا و رقص چون تحت عنوان مذهب اسلامی به دین و شریعت اسلام چسبانده میشود و برای ترویج آن بهصورت برنامهریزیشده عمل میکنند، مسلمانان را در معرض هلاکت و انحرافات اعتقادی و اخلاقی قرار میدهد؛ و این خود نوعی دشمنی صریح با دین اسلام است. پس ممکن است عدهای از صوفیه به خاطر دشمنی با اسلام این برنامه را ترویج کنند.[1]
2- حالات روحی و روانی و یا اخلاق فردی خود صوفیه آنان را مجبور میکند گرفتار جذابیت و لذات شهوانی غنا، سماع و رقص شوند، چون انسان طبیعتاً دارای نفس شهوانی است و از لذایذ مادی و حیوانی لذت میبرد و این چیزی است که در وجود انسان قرار دارد، به دلیل آیه قرآن که میفرماید: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ [آل عمران/14] محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه دادهشده است، (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند، ولی) اینها (درصورتیکه هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است، و سرانجام نیک (و زندگی والا و جاویدان)، نزد خداست.» منتهی بعضیها در اثر کمال انسانی و قوت نفس با خواستهای شهوانی مخالفت و از این امور اجتناب میکنند، اما بعضیها ازجمله صوفیان تسلیم این لذت حیوانی و شهوانی گردیدهاند بهانههایی واهی از طرف آنان مسموع نیست وگرنه به اعتقاد صوفیه، تمام کسانی که در اثر بیبندوباری عملاً گرفتار این امور شدهاند، باید صوفی، زاهد، قطب و مرشد باشند!
3- صوفیه راههای واقعی تقرب به خدا را رها کرده و شریعت را کنار گذاشتهاند و با زدودن شریعت از زندگیشان بالتبع گرفتار این اباطیل میشوند، چون هیچ مانعی برای آنان وجود ندارد. [2]
4- ازآنجاکه تصوف تاثیرات زیادی از ادیان غیر اسلامی پذیرفته است، بسیاری از ضد ارزشها را نیز با خود آورده و جزء باورهای خوش قرار داده است [3]؛ بدینجهت غنا در اسلام از محرمات محسوب میشود و همه مذاهب اسلامی آن را قبیح و ضد ارزش تلقی مینمایند، از دیدگاه صوفیان نه تنها مذموم و بد نیست بلکه در ترویج و گسترش آن در طول تاریخ نقش اساسی و محوری داشتهاند. تا آنجا که سری سقطی میگوید که قلوب اهل محبت در وقت سماع در طرب آید و قلوب توبهکاران در خوف به حرکت آید و آتش قلوب مشتاقان در زبانه زدن آید. مثل سماع همچو باران است که بر زمین طیب رسد، زمین سبز و خرم گردد. سماع نیز چون به دلهای پاکیزه صافیه زاکیه رسد فوایدی که در وی مکنون و مستور باشد به ظهور آید.»[4]
5- در منابع روایی اهل سنت روایات جعلی و دروغین و همچنین مطالب بیاساس زیادی در موضوعات مختلف وجود دارد و اینگونه مسائل را دستآویز انسانهای بیبند و بار در اعمال ناشایست میگردد؛ چون اساس تصوف بر اباحه گری و بی به ندو باری استوار است، در مسئله جواز غنا به اعمال و رفتار افرادی مانند معاویه بن ابی سفیان و عبدالله بن زبیر که هر دو از دشمنان قسمخورده اهلبیت (علیهم السلام) هستند تمسک نمودهاند. جالب است بدانید در منابع اهل سنت آمده است که این دو اهل سماع بودهاند.[5]
پینوشت:
[1]. رفیعی حمید الله و ضیایی رحمتالله، تصوف، مرکز مدیریت حوزه علمیه، قم، ص 84
[2]. همان
[3]. ن.ک به: کیائی زینالدین، سیر عرفان در اسلام، ص ۴۶، تهران، انتشارات اشراقی
[4]. باخرزی یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، به کوشش ایرج افشار، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1383، ص 181
[5]. غزالی ابی حامد محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، ج 2، ص 367
افزودن نظر جدید