ابتکار ابن تیمیه در انکار فضائل حضرت علی (علیه السلام) !
کثرت فضائل حضرت علی(علیه السلام) به اندازهایی است که عالمانی همچون سیوطی و ابنحجر به آن اعتراف کردهاند. سیوطی در کتابش کلامی از احمد بن حنبل در این مورد نقل میکند که حائز اهمیت است. او گفته است: «برای هیچ یک از صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به اندازه حضرت علی(علیه السلام) نقل فضیلت نشده است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فضائل حضرت علی(علیه السلام) بر هر کسی که اندک آشنایی با اسلام و تاریخ آن داشته باشد، پوشیده نیست. در منابع مهم تاریخی و روایی شیعه و اهلسنت بسیاری از این فضائل نقل شده است به حدی که قابل انکار نیست.
کثرت فضائل حضرت علی(علیه السلام) به اندازهای است که عالمانی همچون سیوطی و ابنحجر به آن اعتراف کردهاند. سیوطی در کتابش کلامی از احمد بن حنبل در این مورد نقل میکند که حائز اهمیت است. او گفته است: «برای هیچ یک از صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به اندازه حضرت علی(علیه السلام) نقل فضیلت نشده است.»[1]
همچنین ابنحجر در کتاب خود چنین مضمونی را نقل میکند او میگوید:« فضائل امام علی زیاد و عظیم و مشهور است به حدی که احمد میگوید: برای هیچ یک از صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به اندازه حضرت علی(علیه السلام) نقل فضیلت نشده است.»[2]
در مقابل، ابنتیمیه و پیروان او در کتابهای خود، سعی در انکار و پوشاندن فضائل حضرت علی(علیه السلام) دارند. او در هنگام مواجهه با احادیث فضائل، با هر شیوه ممکنی، آنها را از اعتبار ساقط میکند.
مهمترین روشهای او در اسقاط اعتبار روایت فضائل، تکذیب و تأویل و تشریک است. که با توکل بر خداوند در چند مقاله به هر کدام از آنها اشاره میکنیم.
در این مقاله به شیوه اول(تکذیب) ابنتیمیه میپردازیم و به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم.
اولین و مهمترین شیوه ابنتیمیه برای خدشهدار کردن روایات فضائل حضرت علی(علیه السلام) و اهلبیتش، تکذیب و تشکیک در صدور روایت و انکار شأن نزول آیات است. او درباره روایات فضائل با بهکار بردن کلماتی همچون «موضوعٌ»، «کذب بإتفاق أهل العلم» و مانند اینها، روایت را از درجه اعتبار ساقط میکند. ولی وقتی به این روایات در منابع دیگر رجوع میکنیم میبینیم که نه تنها علماء، اجماع بر کذب بودن روایت ندارند بلکه بر خلاف آن اجماع کردهاند. در ادامه به مواردی از این دست اشاره میکنیم:
الف) انکار حدیث «لا یُحِبُّکَ إلا مُؤمِن وَ لا یُبغِضُکَ إلا مُنافِق»
از نبی خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که خطاب به حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: «یا علی تو را دوست نمیدارد مگر مومن و تو را دشمن نمیدارد مگر منافق».[3] این روایت عیناً و یا با مضامین مشابه، به تواتر در منابع فریقین نقل شده است.
ابنتیمیه در مواجهه این حدیث چارهایی جز انکار و تکذیب ندارد چون طبق این روایت، نفاق خود او و کسانی که از آنها دفاع کرده است، آشکار میگردد. مثلا او در قبال روایتی که از جابر نقل شده است میگوید: «از مواردی که کذب آن آشکار است روایتی است که از جابر نقل شده است. او گفته است که ما در عهد نبی منافقین را نمیشناختیم مگر از روی بغض آنها نسبت به علی بن ابیطالب. این نفی از حیث کذب بودن بسیار واضح است...»[4]
او در ادامه برا اثبات کذب بودن حدیث میگوید:« خداوند در قرآن علامات متعددی برای منافقان برشمرده است، ولی در هیچ کدام از آنها به بغض علی(علیه السلام) اشاره نکرده است.[5]
پاسخ این استدلال واهی و پوچ ابنتیمیه بسیار روشن است. اگر نیامدن مطلب یا حکمی در قرآن نشانه کذب بودن آن است، باید تمامی احکامی که از زبان حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده و در قرآن سخنی از آنها به میان نیامده (مانند تعداد رکعات نماز و بسیاری دیگر)، کذب و باطل باشد. آیا ابنتیمیه چنین سخنی را میپذیرد؟
علاوه بر آن همانطور که بیان شد مضمون این روایت در کتاب صحیح مسلم آمده است و اگر قرار باشد که این حدیث کذب باشد پس باید اسم صحیح را از کتاب مسلم برداشت.
ب) انکار مدنی بودن سوره مبارکه دهر
مورد دیگر از تکذیب روایات فضائل حضرت علی(علیه السلام) انکار مدنی بودن سوره دهر است.
از جمله فضائل حضرت علی(علیه السلام) که مورد اجماع مسلمین است و در کتب تفسیری اهل سنت نیز آمده است،[6] نزول برخی آیات سوره مبارکه دهر(انسان) در مدح ایشان است.
درباره شأن نزول این سوره از ابنعباس نقل شده است: «حسنین(علیهما السلام) بیمار شدند و حضرت علی و اهلبیت(علیهم السلام) به دستور پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نذر کردند که اگر حسنین(علیهما السلام) شفا یافتند، سه روز روزه بگیرند. وقتی آنها سلامتی خود را باز یافتند، همگی به نذر خود وفا کرده و سه روز روزه گرفتند. اما شب اول فقیر، شب دوم یتیم، و در شب سوم اسیری به درب خانه آنها آمده و اهلبیت پیامبر(علیهم السلام) در هر سه شب غذای خود را به آنها دادند و در این موقع بود که سوره هل أتی نازل شد».[7]
خداوند در این سوره از حضرت علی(علیه السلام) و اهلبیت ایشان به خاطر وفای به نذر، تقدیر کرده و به آنها وعده بهشت داده است.
از آنجایی که ابنتیمیه تحمل چنین فضیلتی را برای حضرت علی(علیه السلام) برنمیتابد، سعی میکند که شأن نزول آیه را انکار کند. او میگوید: «اما نزول سوره هل أتی در خصوص علی بن ابیطالب از مواردی است که اهل علم حدیث به کذب و موضوع بودن آن اتفاق دارند»[8] و به عنوان دلیل برای مدعای خود میگوید: «سوره هل اتی به اتفاق مردم قبل از هجرت پیامبر از مکه به مدینه و قبل از ازدواج علی بن ابیطالب(علیه السلام) با حضرت زهرا(سلام الله علیها) نازل شده است و جزو سورهای مکی است»[9] و در ادامه میگوید: «و همگی متفق هستند که علی(علیه السلام) در مدینه با فاطمه(سلام الله علیها) ازدواج کرده و در آنجا صاحب فرزند شده است... و سوره هل اتی به اتفاق اهل تفسیر، مکی است و هیچ کسی قائل نشد که این سوره مدنی است».[10]
در پاسخ به این کلام ابنتیمیه، کافی است که به منابع تفسیری اهل سنت رجوع کنیم. با نگاهی به آن منابع در مییابیم که نه تنها برخی از مفسرین این سوره را مدنی میدانند بلکه حتی بزرگانی چون ابنجوزی و قرطبی، بر مدنی بودن این سوره ادعای اجماع نیز کردهاند.
ابنجوزی میگوید: «در شان نزول سوره دهر سه قول وجود دارد: برخی آن را مدنی میدانند که این قول جمهور مفسرین است و برخی همچون ابنیسار و مقاتل آن را مکی و برخی در مکی و مدنی بودن آن دچار تردید شدند».[11] قرطبی که از مفسرین بزرگ اهل سنت است در ذیل سوره انسان در کتاب تفسیرش میگوید: «جمهور مفسرین قائلند که این سوره مدنی است و برخی اندک نیز قائل شدند که بعضی آیات این سوره مکی است...»[12]
با بیان این مختصر واضح شد که ابنتیمیه برای رسیدن به هدف خود که همان تخریب چهره تابناک امیرالمؤمنین و اهلبیت(علیهم السلام) باشد، دست به هر کاری میزند که از این قبیل کارها بسیار است که در این مختصر نمیگنجد.
پینوشت:
[1]. « قالَ الإمام أَحمَدِ بنِ حَنبَل: ما وَرَد لِأحدٍ مِن أَصحابِ الرَّسوُل(صلی الله علیه و آله وسلم) مِنَ الفَضائِل ما وَرَد لِعَلیّ(علیه السلام)» تاریخ الخلفاء، سیوطی: ص150
[2]. « هِی- فضائل امام علی- کَثیرَةٌ عَظیمَة شَهیرَة حَتی قالَ أَحمَد ما جاءَ لأحَدٍ مِنَ الفَضائِل ما جاءَ لِعَلیّ» الصواعق المحرقة، ابن حجر هیثمی،...: ج2، ص353، فصل دوم فی فضائل علی
[3]. «لا یُحِبُّکَ إلا مُؤمِن وَ لا یُبغِضُکَ إلا مُنافِق» صحیح مسلم، مسلم: ج1، ص86، ح78
مسند احمد، احمد بن حنبل،: ج1، ص128، ح1062
سنن ابن ماجه، قزوینی، ج1، ص42، ح114
سنن ترمزی، ...، ص1020، ح3736
[4]. «هذا مِمّا یُبَیِّن بِه کِذب ما یَروِی عَن بَعضِ الصَّحابَة کَجابِر، أَنّه قال: ما کُنّا نَعرِفُ المُنافِقینَ عَلی عَهدِ النَّبی إلا بِبُغضِهِم عَلی عَلیِّ بنِ أبی طالِب. فَإنَّ هذَا النَّفی مِن أظهَرِ الأمُور کِذباً...» منهاج السنة، ابن تیمیه،...، : ج7، ص149
[5]. «فإنَّ اللهَ قَد ذَکَرَ فی سوُرَةِ التوبَة وَ غِیرِها مِن عَلاماتِ المُنافِقین وَ صِفاتِهِم أُمُوراً مُتِعَددَةً، لَیسَ فی شَئءٍ مِنها بُغضُ عَلی» منهاج السنة، ابن تیمیه،...، : ج7، ص149
[6]. الدرالمنثور،...، : ج8، ص343
[7]. کشاف، زمخشری، ...: ج4، ص670
تفسیر بیضاوی،...: ج5، ص270 ذیل آیه 12 سوره انسان
[8].«أمّا نُزُولُ هَل أَتی فِی عَلیّ فَمِمّا إتَّفَقَ أهلِ العِلم بِحَدیث عَلی أنَّه کِذبٌ مُوضوُعٌ» منهاج السنة، ابن تیمیه،...: ج8، ص553
[9]. «وَ الدَلیلُ الظاهِر عَلی أنَّه کِذبٌ أنّ سوُرَةُ هَل أتی مَکّیَةٌ بِإِتفاقِ النّاس، نَزَلَت قَبلَ الهِجرَة وَ قَبلَ أن یَتزَوَّجَ علیّ بِفاطِمَة» منهاج السنة، ابن تیمیه،...: ج8، ص553. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[10]. «وَ النّاس مُتَّفِقُون عَلی أنّ عَلیاً لَم یَتَزَوَّجَ فاطِمَة إلا بِالمَدینَة...» منهاج السنة، ابن تیمیه،...:ج7، ص179 و ج4، ص20. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[11]. «فیها ثَلاثَةُ أقوال: أحَدُها أنَّها مَدَنیة کُلُّها، قالَه الجُمهُور...، وَ الثانی مَکیّة قالَه إبنیَسار و مَقاتلِ...، وَ الثالثُ أنّ فیها مَکیّاً وَ مَدَنیّاً...» زاد المسیر فی علم التفسیر، ابن جوزی،...: ج8، ص84
[12]. «قالَه الجُمهُور مَدَنیة وَ قیلَ: فیها مَکیٌّ...» الجامع لأحکام القرآن، قرطبی،...: ج19، ص75 ذیل سوره انسان. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
نویسنده: محمد یاسر بیانی
دیدگاهها
پورصدوقی
1394/12/25 - 18:19
لینک ثابت
عالی بود.
ناشناس
1394/12/29 - 22:46
لینک ثابت
ممنون از عنایت و توجه
افزودن نظر جدید