مذاهب چهارگانه اهلسنت و ابنتیمیه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابنتیمیه یکی از جنجالیترین شخصیتها، در طول تاریخ اسلامی است. وی در شهر حران که در آن زمان از مراکز تعلیمات مذهب حنبلی بود، متولد شد.[1] وی به جهت حمله مغول، از شهر خود به دمشق مهاجرت کرد و در سن بیست سالگی پدر خود را از دست داد و جانشین وی شد.[2]
لغزش در افکار ابنتیمیه از زمانی، مشهود گشت که وی در جواب اهالی "حماة" که از وی تفسیر آیه «الرَّحْمَانُ عَلىَ الْعَرْشِ اسْتَوَى.[طه/5] همان بخشندهاى كه بر عرش مسلّط است» را خواستار شدند، گفت: «برای خداوند مکانی در فراز آسمان است که بر عرش متکی است».[3] این سخنان، موجبات ناراحتی و عصبانیت علمای اهلسنت را به وجود آورد و به همین دلیل، قضات هر چهار مذهب اهلسنت(حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی) او را نکوهش کرده و حکم زندان وی را امضاء کردند.[4] در پایان، ابنتیمیه در سال 728ق در زندان از دنیا رفت.[5]
ابنتیمیه اگرچه از دنیا رفت اما افکار وی توسط شخصی به نام محمد بن عبدالوهاب در قرن 12 هجری ـ قمری زنده گشت و تاثیر بسزایی بر جریانات جهان اسلام داشت. امروزه نیز شاهد هستیم که افکار وی، سبب شده که جهان اسلام به چالشی بزرگ به نام جریانهای تکفیری بر بخورد که بیشک و بنا به گفته بزرگان این جریانهای تکفیری، عملکرد ایشان از رفتار و افکار ابنتیمیه نشات گرفته است. اما آنچه قابل توجه است، دشمنی جریانهای تکفیری با مسلمانان است که با بهرهگیری از افکار ابنتیمیه است. بنابراین برای فهم دقیق از افکار جریانهای تکفیری باید، تفکرات پدرشان یعنی ابنتیمیه درباره دیگر گروههای اسلامی بررسی گردد.
در باب مخالفتهای ابنتیمیه با دیگر مذاهب اهلسنت باید گفت: «دشمنیهای ابنتیمیه با اهلسنت بیش از تشیع بوده است چرا که زمان و تعداد ردیههایی که اهلسنت بر وی داشتهاند، گواه این مطلب است». در مواضعی از کلام ابنتیمیه، تکفیر ائمه اربعه نیز به چشم میخورد.[6] اما وی با زیرکی تمام و با رعایت جانب احتیاط، سعی در پروژه ارزشزدایی از ائمه اربعه اهلسنت را کلیک زده و در ابتدا با بیانی عامه پسند مینویسد: «به اتفاق مسلمین، اقوال و گفتار برخی از بزرگان، همچون ائمه اربعه، حجت و اجماعی نیست».[7] وی گام بعدی را با مخالف خواندن دیدگاههای ائمه اربعه با قرآن و سنت برداشته و نیز بیان میکند که خود ائمه اربعه به گونهای به این امر اذعان کردهاند: « از سوی ائمه اربعه ثابت شده است که ایشان، مردم را از تقلید از خودشان منع کردهاند. همچنین امر کردند که اگر گفتاری قویتر از قول آنان در کتاب و سنت یافت شد، به آن عمل شود».[8] ابنتیمیه در جریان تنقیص اقوال ائمه اربعه اهلسنت، به مخالفت شاگردان آنان اشاره میکند و مینویسد: «برخی از اصحاب مالک، ابوحنیفه، احمد با احکام فقهی ایشان همچون جمع سه طلاق در یک مجلس مخالفت کردهاند. چرا که این حکم را مخالف با کتاب و سنت یافتند».[9]
ابنتیمیه پس از اینکه گفتار ائمه اربعه اهلسنت را بیارزش قرار میدهد در صدد است که تقلید محصور و محدود از یکی از ائمه اربعه را زیر سوال ببرد و در این باره به شدت سخن گفته و حتی اهلسنت را کافر خوانده است. وی مینویسد: « هر کس به یک مذهب خاص از مذاهب چهارگانه تسن(حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی) تعصب ورزد، او جاهل و گمراه است، بلکه کافر است و باید از این عقیده خود توبه کند و گرنه کشته خواهد شد».[10]
ابنتیمیه فقط به تنقیص و عیبجویی از ائمه چهارگانه اهلسنت اکتفا نکرده است، بلکه بزرگان اهلسنت نیز از پروژه ارزشزدایی وی در امان نماندهاند. وی مینویسد: «در کتب صحیح بخاری و مسلم، اغلاطی وجود دارد».[11] چگونه وی صحیح بخاری و صحیح مسلم را در بردارنده اشتباه و غلط میداند، در حالی که به اعتراف علمای بزرگ اهلسنت و مسلمانان جهان این کتب، پس از قرآن، صحیحترین کتب هستند. ابنتیمیه در ادامه به کتب دیگر اهلسنت تاخته و روایات احمد بن حنبل و ترمذی را صحیح نمیداند.[12]
این بیانات، آشکارا از دشمنی ابنتیمیه با اهلسنت دم میزند و گواه بر این مطلب است که ابنتیمیه بیش از آنکه با شیعیان دشمن باشد با اهلسنت خصومت داشته است. افزون بر این مطالب، نظرات فقهی دیگر ابنتیمیه، بویی از معارف اهلسنت و کتب ایشان را نبرده است به عنوان مثال، وی در باب نکاح و طلاق نیز نظری بر خلاف مذاهب اهلسنت دارد.[13] گذشته از این، باید ابنتیمیه را نیز در باب عقاید، عالمی، جدای از بدنه علمای اسلام دانست، چرا که عقاید وی نیز همچون حمل آیات قرآن بر ظاهرش و عدم تاویل آیات، از نوادر وی است و جای بس تعجب است که وی این نظرات را به سلف نسبت میدهد.[14] شاید به خاطر همین است که شهرستانی از علمای بزرگ اهلسنت مینویسد: «گروهی از متاخرین، گفتههای خود را به سلف نسبت میدهند و میگویند: در آیات صفات خبری، باید همان ظاهر اخذ شود. اینها گرفتار تشبیه خداوند به انسان شدهاند و این تشبیه در نزد یهودیان بوده است».[15]
پینوشت:
[1]. زریاب، خویی، دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل ابنتیمیه، زیر نظر: کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف اسلامی، چاپ چهارم، 1383ش. ج3، ص171.
[2]. دمشقی، ابنکثیر، البدایه و النهایه، تحقیق: عبدالله بن عبد المحس الترکی، قاهره، دار هجر للطباعه و النشر و التوزیع و الاعلان، چاپ اول، 1418ق؛ حوادث سال 667، ج17، ص483.
[3]. ابنتیمیه، مجموعه الرسائل الکبری، مصر، الازهر، مکتبه محمد علی صبیح، 1906م؛ ص429، رساله11.
[4]. دمشقی، ابنکثیر، البدایه و النهایه، تحقیق: عبدالله بن عبد المحس الترکی، قاهره، دار هجر للطباعه و النشر و التوزیع و الاعلان، چاپ اول، 1418ق؛ ج18، ص202.
[5]. همان، ج18، ص296.
[6]. حصنی دمشقی، تقی الدین، دفع الشبه عن الرسول و الرساله، تعلیق: محمد زاهد کوثری، قاهره، دار احیاء الکتاب العربی، چاپ دوم، 1418ق؛ ص126.
[7]. ابنتیمیه، مجموع الفتاوی، تخریج احادیث: عامر الجزار و انور الباز، دار الوفاء، چاپ سوم، 1426ق. ج20، ص10 و 11. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. همان.
[9]. ابنتیمیه، مجموع الفتاوی، ج20، ص10 و11. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[10]. همان، ج22، ص248 و 249.
[11]. ابنتیمیه، منهاج السنه، تحقیق: دکتر رشاد سالم، موسسه قرطیه، چاپ اول، 1406ق؛ ج7، ص215.
[12]. همان، ج7، ص397 و 178.
[13]. سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، قم، انتشارات توحید، چاپ اول، 1373ش.ج3، ص19.
[14]. ابنتیمیه، الرساله المدنیه فی الحقیقه و المجاز فی الصفات، بیجا، بیتا؛ (ابنتیمیه، مجموع الفتاوی، کتاب الایمان، ج7، ص60-72)
[15]. شهرستانی، محمد، الملل و النحل، تحقیق: محمد سید کیلانی، بیروت، دار المعرفه، 1404ق؛ ج1، ص92؛ برگرفته از مقاله درنگی بر دیدگاه ابنتیمیه در مواجهه با مذاهب و بزرگان اسلام، قم، موسسه دار الاعلام لمدرسه اهلالبیت، مجله سراج منیر، ج14، ص135.
افزودن نظر جدید