فقهای چهار گانه اهل سنت همگی شاگرد امام صادق (ع) بودند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آنچه در این نوشتار به آن میپردازیم، گفتاری کوتاه از دکتر تیجانی (اسلام پژوه تونسی و یکی از علمای سابق اهل سنت مالکی مذهب که شیعه شد.) است. متن این مناظره بدین قرار است:
دوسـتـم روزی مـارا به کوفه و از آنجا به نجف، آرامگاه امام علی بن ابي طالب برد، حرمی شـبـيـه حـرم مـوسـی كاظم (علیه السلام) داشت، او مرا به مسجدی در گوشه حرم برد كه كودكانی سيزده تا شانزده ساله عمامه برسر مشغول مباحثه بودند، يكی از آنها از من پرسيد: تو اهل كجا هستی؟ گفتم: تونس گفت: مذهب تو چيست؟ گفتم: مالكی، گفت: آيا مذهب "جعفري" را میشناسی؟ گفتم: اين اسم جديد ديگر چيست؟! نه جانم ! گـفـت: مـذهـب جعفری حقيقت اسلام است، آيا نمیدانی كه ابوحنيفه شاگرد امام صادق است و میگويد: «اگر آن دو سال شاگردی نبود نعمان هلاك میشد.»[1]
خـدارا شـكـر كـردم كه امام صادق (علیه السلام ) استاد امام مالك نبود لذا گفتم: ما مالكی هستيم و حنفی نمیباشيم . گـفـت: احـمـد بـن حنبل از شافعی گرفته،[2]شافعی از مالك، مالك از ابو حنيفه و ابوحنيفه هم از امام صادق (علیه السلام ) بنابر اين همه شاگردان جعفر بن محمد (علیه السلام) هستند.
از ايـن كـودك تـعـجب كردم كه مانند يك استاد با شاگردش سخن میگويد, خود را در برابرش ناتوان يافتم، هر سؤالی كه كرد در برابرش عاجز شدم، پرسيد: از كه تقليد میكنی؟ گفتم: امام مالك . گفت: چگونه از مرده تقليد میكنی؟ اگر سؤالی داشته باشی او پاسخت میدهد؟! گفتم: امام شما هم كه چهارده قرن قبل مرده است! آنها همه با هم گفتند: ما از آقای خوئی تقليد میكنيم. اينجا بود كه برای خلاصی از آنان بحث را عوض كرده ازجمعيت نجف، فاصلهاش با بغداد و پـرسـيـدم ولی در درون احساس شكست نمودم و اقرار داشتم كه آن همه شخصيت و عزت كه در مصر بر آن سوار شدم در اينجا در اثر ملاقات با اين كودكان دود شد و از بين رفت.[3]
پینوشت:
[1]. آلوسی، مختصر التحفة الاثنى عشریة، ص ۹، مطبعه سلفیه، قاهره.
[2]. ذهبی، سير أعلام النبلاء ج 11 ص 180، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413 ، الطبعة : التاسعة ، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي
[3]. حسین غفاری، چکیده اندیشهها (خلاصهای از شش کتاب دکتر تیجانی) ص 11، ناشر: بنیاد معارف اسلامی
افزودن نظر جدید