تحریف قرآن به عقیده ی بهائیان
خداوند متعال می فرماید: و انه لکتاب عزیز لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید.(فصلت/42)
در کتاب تاریخ و عقاید بطور خلاصه نوشته شده است: اشخاصی که چه در زمان پیغمبر و چه در عهد ابوبکر و عثمان اقدام به تدوین قرآن نمودند در تنظیم آیات و سور آن زمان و مکان و شأن نزول آیات را توجه نکردند، این تجمع غیر منظم آیات باعث شد که آیاتی که بهم ارتباط نداشت در یک سوره مدون گردد... . نظمی که از لحاظ آیات و سور در قرآن مشاهده می کنیم به حقیقت بوسیله تدوین کنندگان در زمان عثمان به وجود آمده است که آنان هر مقداری از آیات را یک سوره نامیده و برای هر سوره نامی نهاده و بر سر هر سوره جمله بسم الله الرحمن الرحیم را اضافه نمودند... و چون متوجه شدند که فاقد اسم است لذا اسم قرآن را برای آن اختیار کردند. [1]
جناب مولف خوب بود اقلا به یکی از کتاب هائی که در موضوع تاریخ قرآن نوشته شده است مراجعه کرده و از پیش خود مطالب را به هم نمی بافت و در حقیقت کتاب خود را اینقدر بی ارزش و بی اعتبار نمی کرد، اگر چه مقصد او بی اعتبار کردن و تضعیف قرآن مجید است.
قرآن مجید در زمان پیغمبر اکرم به وسیله نویسندگان وحی ضبط و جمع شده و طبق دستور و اشاره و تعیین آنحضرت ترتیب و تنظیم می شد، اینست که از اصحاب رسول اکرم جمعی حافظ قرآن بودند، و حتی سوره ها را به همان عنوان و اسمی که امروز معین است در نماز و غیر نماز می خواندند.
کاری که در زمان ابی بکر انجام شد، جمع قرآن بود از سینه های حفاظ قرآن و از لوحه های مختلف و پراکنده، و مقصود آن بود که بعد از آن مجموع قرآن در یک مجموعه جمع شود. و در زمان عثمان اختلافات قرائتی و الحان مختلف را به قرائت واحد رجوع داده و طبق لحن و قرائت قریش که مورد نزول قرآن مجید بود تنظیم کردند. و آنچه مسلم است قرآن مجید بعد از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله کوچک ترین تغییر و تبدیلی پیدا نکرده است.
اسامی سور و اسم قرآن از اولین روز و در زمان خود رسول اکرم مشخص و معلوم شده بود.
قرآن مجید در کمال نظم و ارتباط بوده و آیات به حد کامل به همدیگر پیوسته و مربوط است، به طوری که مفسرین قرآن به این قسمت متعرض شده و ارتباط آیات را به همدیگر ضبط و تحقیق کرده اند، خوب بود مولف محترم به کتب تفاسیر مراجعه کرده و اگر در موردی اختلاف و پراکندگی مشاهده کرده بود رفع و برطرف می شد.
مولف محترم خوب بود اقلا به خود قرآن مجید مراجعه کرده و بر خلاف نص و صریح آیات حرفی نمی زد. خداوند در قرآن مجید می فرماید: ام یقولون افتریه قل فأتوا بسورة مثله. (یونس/38 )و می فرماید: قل فأتوا بعشر سور مثله مفتریات.(هود/13 )و همچنین در هشت مورد دیگر کلمه (سوره) استعمال شده است و می فرماید: وعدا علیه حقا فی التوراة و الانجیل و القرآن. (توبه/ 111 )و می فرماید: و لقد ضربنا للناس فی هذا القرآن من کل مثل. (روم/ 58) و همچنین در 66 مورد دیگر این کلمه استعمال شده است. [2]
اگر انسان فقط نیتش این باشد که چیزی را خراب کند، راست و دروغ و منطق و بی منطقی را با هم مخلوط کرده و تحویل می دهد تا شخص و شیء مورد نظر خراب شود، نویسنده کتاب تاریخ و عقائد که یک بهائی است هم همین قصد را داشته اما انسان عاقل انسانیست که دلائل دو طرف را شنیده و یک طرفه به قاضی نرود.
پی نوشت:
1- تاریخ و عقائد، صفحه 238
2- محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 3 صفحه 43 تا 45
دیدگاهها
ارش
1392/06/29 - 23:31
لینک ثابت
حتما نویسنده کتب اربعه شیعه
saman
1392/06/30 - 11:56
لینک ثابت
سلام . در کتابهای شیعه ز جمله
افزودن نظر جدید