بررسی حدیث «سراج» از مناقب ابوحنیفه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مباحث چالشی در تحقیق و پژوهش پیرامون ائمه مذاهب اربعه، بحث مناقب و فضائل آنهاست، چرا که با مراجعه به کتب تاریخی و روایی اهلسنت با عباراتی در مدح ائمه مذاهب مواجه میشویم که بسیار فزونتر از حد رفته و وارد مرحله غلوّ شدهاند و در توصیف آنان دست به دامن احادیث و داستانهایی شدهاند که صحیح بودن آنها در هالهای از ابهام است و همین مسأله باعث شده، دستیابی به شخصیت حقیقی ممدوحین در این آثار با مشکل مواجه باشد. در باب مدح و ستایش ائمه مذاهب، آن مدخلی که در این نوشتار قصد گشودنش را داریم، بحث بشارتهایی است که از کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) در رابطه با یکی از ائمه مذاهب اربعه به نام نعمان بن ثابت معروف به ابوحنیفه در کتب معتبر اهلسنت وجود دارد.
ابوحنیفه یکی از چهرههای مشهور و سرشناس در میان اهل سنت است که در باب مناقب و فضائل او جنجال بسیاری در کتب معتبره رجالی و روایی اهلسنت وجود دارد. به همینخاطر دیده میشود از طرفی طرفداران ابوحنیفه و از طرفی دیگر مخالفینش در این زمینه، کار را به افراط و تفریط کشاندهاند؛ به عنوان مثال بعضی از متعصّبین از حامیان ابوحنیفه قائلند، نه تنها در کلام پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) بلکه در تورات نیز نسبت به ابوحنیفه بشارتهایی آمده است؛[1] حنفیان این احادیث را صحیح میدانند و از آنها برای اثبات حقّانیت مذهب خود در بین مذاهب استفاده میکنند، لذا باید هر کدام از نقلها و احادیث به صورت جداگانه، صادقانه و به دور از هرگونه جانبگرایی بررسی شود تا از حقیقت مطلب پرده برداشته شود تا جویندگان حقیقت راه خود را بهدرستی انتخاب کنند. ما در این مختصر با ذکر یکی از روایات مناقب ابوحنیفه با عنوان «سراج امت»، که روایتی است بشارت گونه از لسان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، در صدد انجام این رسالت هستیم.
این حدیث به سندهای متعددی در کتب تاریخی و روایی اهلسنت موجود است اما سندی که بین همه سندها مشهورتر است، سندی است که خطیب بغدادی در تاریخ بغداد ذکر کرده است که به این شرح است: «أخبرني القاضي أبو العلاء محمد بن علي الواسطي وأبو عبد الله احمد بن احمد بن علي القصري قالا أخبرنا أبو زيد الحسين بن الحسن بن علي بن عامر الكندي بالكوفة أخبرنا أبو عبد الله محمد بن سعيد الدورقي المروزي حدثنا سليمان بن جابر بن سليمان بن ياسر بن جابر حدثنا بشر بن يحيى قال أخبرنا الفضل بن موسى السيناني عن محمد بن عمرو عن أبي سلمة عن أبي هريرة عن رسول الله صلى الله عليه و سلم قال إن في أمتي رجلا وفي حديث القصري يكون في أمتي رجل اسمه النعمان وكنيته أبو حنيفة هو سراج أمتي هو سراج أمتي هو سراج أمتي.»[2] در این نقل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وجود ابوحنیفه را با ذکر نام و کنیهاش به امّتشان بشارت دادهاند و برای تآکید بر فضیلت او سه مرتبه جمله «هو سراج امتی» را تکرار فرمودهاند. که ما در ادامه به نقد این حدیث جعلی میپردازیم.
بسیاری از مورخین و محدثینی که با این روایت مواجه شدهاند این روایت را ضعیف و باطل شمردهاند، نظیر خود خطیب بغدادی که در جایی که این حدیث را ذکر میکند میگوید: «این حدیثی است که به نظر من توسط جاعلین حدیث وضع شده است» و این حدیث را با وصف «موضوع» توصیف میکند. علاوه بر خطیب بغدادی افرادی مثل سیوطی، عجلونی صاحب کشف الخفاء، القاری حنفی صاحب موضوعات کبری، و همچنین خطیب خوارزمی حنفی صاحب مناقب ابی حنیفه قائل به موضوع بودن این حدیث شدهاند.[3] در سند این حدیث افرادی ضعیف و معلوم الحالی وجود دارند، نظیر محمد بن سعید الدورقی که در بعضی کتب از او به البورقی نیز نام برده شده، نظیر کتاب لسان المیزان ابن حجر که در آن او را شخصی ضعیف در نقل و از وضّاعین در احادیث میداند و تعداد احادیثی که توسط او وضع شده است را بیشمار ارزیابی میکند و فاحشترین و دهشتناکترین جعل او را همین روایت منقبت ابوحنیفه مبنی بر توصیف او توسط پیامبر به سراج منیر میداند.[4] برای رد کردن و تضعیف این حدیث همینکه یکی از روات آن را نقد کنیم کفایت میکند اما بقیه روات این حدیث هم خالی از جرح و ذم در کتب رجالی اهلسنت نیستند، نظیر ابوهریره که ضعف او واضحتر از آن است که بخواهیم چیزی در تضعیف او در این مختصر بیاوریم.
پینوشت:
[1]. احمد امين، ضحيالاسلام، بيروت: دارالكتب العربي، ص177
[2]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بيروت: دارالكتب العلمیه، ج 13 ص 355
[3]. عجلونی، کشف الخفاء، بیروت: دار إحياء التراث العربي، ج 1 ص 33
[4]. ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ج 5 ص 178
افزودن نظر جدید