روشهای اثرگذاری امر به معروف و نهى از منكر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از میان فرایض اسلامی، تنها فريضه اى كه مشروط به تأثير است، همين امر به معروف و نهى از منكر است. از ما خواسته اند تا بى توجه به تأثير، نماز بخوانيم يا روزه بگيريم. ولی در مورد امر به معروف، يكى از شرايط وجوبش مؤثر واقع شدن آن است. همه شرايط و روشهایی كه براى اجراى اين فريضه در نظر گرفته اند، چيزى نيست جز كوشش برای مؤثرتر شدن آن. لذا هرگز در اين مورد نمىتوان به شعار «بر رسولان بلاغ باشد و بس» بسنده كرد. بنابراين، آن كه در پى امر به معروف و نهى از منكر است، بايد طبيبوار و مشفقانه درد بيمار خود را بشناسد و داروى مناسب آن را تجويز نمايد و در اين راه روشهایی را به كار بندد كه موجبات موفقیتش را فراهم آورد. نوشتار حاضر میکوشد با استفاده از سیره امام علی (علیه السلام) برخی از این روشها را بیان کند.
الف) پرهيز از تجسس؛ امر به معروف و نهى از منكر، ناظر به حقوق اجتماعى مسلمانان است و تنها در اين حوزه كاربرد دارد. از اين رو كشاندن آن به حريم خصوصى مردم جز مسخ اين فريضه و مشكلسازى نتيجه اى ندارد. اساساً تا ترک معروف يا ارتكاب منكر، آشكار نباشد، كسى را حق پى جويى و تجسس براى احراز آن نيست. اگر كسى در نهان گناهى مرتكب مىشود و يا واجبى را فرو مىگذارد، تنها به خودش زيان مىزند، نه ديگرى. امام علي (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل مى كند كه ايشان فرمود: «هرگاه بنده اى در نهان گناهى را مرتكب شود، جز او زيانى نمىبيند و هرگاه آشكارا آن را مرتكب شود عموم مردم از آن زيان مىبينند».[1] بدين ترتيب قلمرو كاربرد امر به معروف و نهى از منكر، اعمال آشكار و جايى است كه ترک معروف يا ارتكاب منكر، آشكار و عيان باشد. در اينجا تنها يک استثنا وجود دارد و آن هم بازرسى و مراقبت از كردار و اعمال سازمانها و مؤسسات است که بايد ديد آيا در مسير درست گام برمىدارند یا خیر؟ اين اصل در مورد مديران و گردانندگان مؤسسات عمومى نيز صادق است. و بايد احراز شود كه تا چه حد به تعهد خويش پايبندند. با همين رويكرد است كه امام على (عليه السلام) از مالک اشتر مىخواهد كارهاى زيردستان و كارگزاران خود را زير نظر داشته باشد و مى فرمايد: «...تَفَقَّدْ اَعْمالَهُمْ، وَابْعَثِ العُیُونَ مِنْ اَهلِ الصِّدْقِ وَ الوَفاءِ عَلَیْهِم. فَاِنَّ تَعاهُدَکَ فِى السِّرِّ لِاُمُورِهِم، حَدْوَةٌ لَهُم عَلَى اسْتِعْمالِ الاَمانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیَّةِ...[2] رفتار كارگزاران را بررسى كن، و جاسوسانى راستگو، و وفا پيشه بر آنان بگمار، كه مراقبت و بازرسى پنهانى تو از كار آنان، سبب امانت دارى، و مهربانى با رعيّت خواهد بود».
ب) اجتناب از ناسزاگویی؛ امر به معروف و نهى از منكر، فريضه و واجب است. اما براى اجراى آن نبايد پا از حدود شرع بيرون گذاشت و محرمات ديگر مرتکب شد. يكى از محرمات رايج در اجراى اين فريضه، بدزبانى و دشنامگويى است، كه آمر و ناهى مىپندارد چون حق با اوست، مىتواند از هر زبانى و واژگانى استفاده كند. در منظومه فكرى امام على (عليه السلام) جايى براى دشنام دادن وجود ندارد و ايشان روا نمىدارد كه مسلمانى دهان خود را بدان بيالايد. امام علی (علیه السلام) چون در جنگ صفين ديد كه يارانش به لشكريان معاويه دشنام مى دهند، آنان را از اين كار برحذر داشت و فرمود: «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ.[3] من خوش ندارم كه شما دشنامدهنده باشيد، اما اگر كردارشان را تعريف، و حالات آنان را بازگو مىكرديد به سخن راست نزديكتر، و عذر پذيرتر بود، خوب بود بهجاى دشنام، مىگفتيد: خدايا! خون ما و آنها را حفظ كن، بين ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهى به راه راست هدايت كن، تا آنان كه جاهلند، حق را بشناسند، و آنان كه با حق مىستيزند پشيمان شده به حق باز گردند.» و به این ترتیب امام (علیه السلام) هم یاران خود را از ناسزاگویی بازداشت و هم آنها را بهسوی خیرخواهی سوق داد.
ج) رفاقت و مدارا؛ عصاره آداب امر به معروف و نهى از منكر در لسان معصومان، تحت عنوان رفق آمده است. مقصود از رفق، ملايمت، نرمى، مدارا و رفاقت با تارک معروف و مرتكب منكر است. نه اينكه با او دوستى و رفاقت به معناى امروزين داشته باشيم، بلكه در برخوردهايمان راه نرمى و مدارا را پيش بگيريم و دوستانه و مشفقانه بكوشيم خطاكار را از راه كج بازآوريم. خداوند متعال به پيامبرش (صلی الله علیه و آله) مىآموزد تا از منكر بيزار باشد، بدون آن که از عاملان آن بيزارى جويد و به او مى فرمايد: «فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنىِّ بَرِىءٌ مِّمَّا تَعْمَلُون.[شعرا/216] پس اگر تو را نافرمانى كردند، بگو: من از آنچه مىكنيد بيزارم». در نتيجه حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) از كردار نادرست آنان بيزارى مىجويد، نه از خود آنان. همچنان كه طبيب از بيمار متنفر نيست و بر آن است تا او را درمان كند. كسانى كه در صدر اسلام مى زيستند و از نزديك با تعاليم وحيانى و نبوى آشنا بودند، اين نكته را نيك دريافته بودند. لذا اگر كسى از آنان مرتكب گناهى مىشد و براى حد خوردن خود را معرفى مىكرد، به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) يا امام على عليه السلام عرض مىكرد: «طهرنى» یعنی پاكم ساز! آنان به نيكى مىدانستند كه هدف از حد زدن، نه كيفر دادن گناهكار، كه پاك ساختن او از گناه است.
د) صبورى در برابر مشکلات؛ مسائل اجتماعى، برآيند عوامل بسيارى است كه همگى در طول زمان شكل مىگيرند. اگر كسى پندارد كه با امر و نهى او همه چيز به سرعت درست مىشود، خود را فريفته و ماهيت جامعه و سازوكار آن و روحيات مردم را نشناخته است. از اين رو آن كه در پى تحقق اين فريضه است، بايد صبورانه و پيگيرانه به كار خود ادامه دهد و اگر نتيجه كارش نيز ظاهر نشد، نوميد نگردد با همين نگاه است كه امام علی (علیه السلام) به فرزندش امام حسن (علیه السلام) میفرماید: «...وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَكُنْ مِنْ أَهْلِهِ، وَ أَنْكِرِ الْمُنْكَرَ بِيَدِكَ وَ لِسَانِكَ، وَ بَايِنْ مَنْ فَعَلَهُ بِجُهْدِكَ، وَ جَاهِدْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ، وَ لَاتَأْخُذْكَ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ و خُضِ الغَمَرَاتِ لِلحَقِّ حَیثُ کان [4] به نيكى ها امر كن و خود نيكوكار باش، و با دست و زبان بدیها را انكار كن، و بكوش تا از بدكاران دور باشى، و در راه خدا آنگونه كه شايسته است تلاش كن، و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. براى حق در مشكلات و سختىها شنا كن».
اگر همچنان در سخنان امام علی (علیه السلام) و سيره عملى ايشان به كاوش ادامه دهيم، آداب بسيار ديگرى را خواهيم يافت، مانند اخلاص در عمل كه همه جا و به ويژه در اين مسأله كارساز و حياتى است. داستان مبارزه امام علی (عليه السلام) با آن پهلوان عرب، يعنى عمرو بن عبدود و اخلاص ايشان در آن جنگ، زبانزد بسيارى از بزرگان است.[5]
پی نوشتها:
[1]. ابن بابويه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ترجمه غفارى، ناشر: كتاب فروشى صدوق، چاپ اول، تهران، ص 596.
[2]. نهج البلاغه، ترجمه، محمد دشتی، انتشارات پارسایان، چاپ سوم، قم، 1380. نامه 53، ص 578.
[3]. همان. خطبه 206، ص 428.
[4]. نهج البلاغه، ترجمه، محمد دشتی، انتشارات پارسایان، چاپ سوم، قم، 1380. نامه 31، ص 520.
[5]. غزالی، محمد بن محمد، کیمیای سعادت، به کوشش: حسین خدیو جم، ناشر: شرکت انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ١٣٨٣ .ج 1، ص 517. برگرفته از مقاله امر به معروف و نهی از منکر دکتر سید حسن اسلامی.
دیدگاهها
محمد
1393/10/03 - 08:18
لینک ثابت
چند وقتی به اجبار باید مقاله
hosein
1393/10/03 - 16:01
لینک ثابت
سلام عليكم
ناشناس
1393/10/29 - 13:16
لینک ثابت
ای کاش در عمل هم اینگونه
افزودن نظر جدید