فلسفۀ سجده بر تربت امام حسین

  • 1393/09/15 - 21:26
از موضوعاتی که مورد توجه و پرسش دشمنان تشیع واقع شده این است که چرا شیعه بر تربت امام حسین (علیه السّلام) سجده می‌کند؟ آیا در حقیقت این سجده بر امام حسین و شرک نیست؟ در پاسخ باید گفت که عالمان شیعی، سجده بر تربت امام حسین (علیه السّلام) را واجب نمی‌دانند بلکه...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از موضوعاتی که مورد توجه و پرسش دشمنان تشیع واقع شده این است که چرا شیعه بر تربت امام حسین (علیه السّلام) سجده می‌کند؟ آیا در حقیقت این سجده بر امام حسین و شرک نیست؟

در پاسخ باید گفت که عالمان شیعی، سجده بر تربت امام حسین (علیه السّلام) را واجب نمی‌دانند بلکه حکم به جواز سجده بر هر تربت و خاکی نموده‌اند، ولی از آنجا که تربت امام حسین (علیه السّلام) امتیاز خاصی دارد، حکم به استحباب سجود بر آن داده‌اند.

برتری برخی زمین‌ها

از مجموع آیات استفاده می‌شود که برخی از زمین‌ها مبارک بوده و بر سایر زمین‌ها برتری خاصّی دارند. خداوند متعال می‌فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَ‌كًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ.[آل عمران/ 96] نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردمان نهاده شد آن است که در مکه (بنا شده) است که مبارک و راهنمای جهانیان است». و نیز می‌فرماید: «وَقُل رَّ‌بِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَ‌كًا وَأَنتَ خَيْرُ‌ الْمُنزِلِينَ.[مؤمنون/29] و بگو پروردگارا مرا به منزلی مبارک فرو آور و تو بهترین میزبانانی». در آیه‌ای آمده است: «وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْ‌ضِ الَّتِي بَارَ‌كْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ[انبیاء/ 71] و او و لوط را رهاندیم و به سرزمینی رساندیم که برکتش بخشیده بودیم». دربارۀ حضرت موسی (علیه السّلام) می‌‌فرماید: «إِذْ نَادَاهُ رَبّه بِالْوَاد الْمُقَدَّس طُوًى [نازعات/ 16] چون پروردگارش او را در وادی مقدس طوی ندا داد». همچنین در خطاب به او می‌فرماید: «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى [طه/ 12] کفش‌هایت را از پا بیرون کن و (بدان که) تو در وادی مقدس طوی هستی». در ماجرای سلیمان (علیه السّلام) آمده است: «وَ لِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا [انبیاء/ 81] و برای سلیمان باد تندرو را [تسخیر کردیم] که به فرمان او به سرزمینی که برکتش بخشیده بودیم روان می‌شد». در مورد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید: «سُبْحانَ الَّذي أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذي بارَکْنا حَوْلَهُ [اسراء/ 1] پاک است کسی که بنده‌اش را شبی از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامونش را برکت بخشیده‌ایم، سیر داد».

شرافت تربت امام حسین (علیه السّلام)

تربت امام حسین (علیه السّلام) از جمله تربت‌هایی است که خداوند متعال آن را به جهاتی مبارک گردانیده است، زیرا آن تربت از قطعه زمینی است که جسد پاک و طیّب و طاهر سید الشهدا (علیه السّلام) را در بر دارد. علامۀ امینی در سرّ سجود به تربت کربلا می‌فرماید که این امر بر دو اصل اساسی استوار است. نخست آنکه شیعۀ امامیه در صدد آن است که برای خود تربت و مهری پاک به همراه داشته باشد تا بر آن سجده نماید. ثانیاً همان‌طور که گفته شد، برخی از بقاع بر بعضی دیگر برتری دارد، لذا آثار و برکاتی بر آن مترتب است؛ به همین دلیل کعبه و حرم حکم خاصی به خود گرفته است. از جمله سرزمین‌هایی که بر سایر بقاع برتری پیدا کرده و دارای آثار و برکاتی خاص است محلی است که بدن شریف سید الشهدا (علیه السّلام) را در خود جای داده است. همان بقعه‌ای که امام علی (علیه السّلام) قبل از شهادت امام حسین (علیه السّلام) قبضه‌ای از خاک آن را برداشت و استشمام کرد و چنان گریست که زمین از اشک‌های حضرتش مرطوب گشت. سپس فرمود: «از این سرزمین هفتاد هزار نفر محشور شده و بدون حساب وارد بهشت می‌گردند».[1] آیا سجده بر چنین تربتی مطلوبیّت و قداست ندارد و سبب تقرّب به خداوند متعال نمی‌گردد؟ آیا سزاوار نیست که انسان بر تربتی سجده کند که در آن نشانه‌های توحید و عشق‌بازی در راه معبود است؟ تربتی که در صورت توجه خاص به حقیقت آن حالت رقّت قلب در انسان ایجاد شده و انسان را به سوی خداوند نزدیک می‌کند...».[2]

استاد عباس محمود عقاد نویسنده مصری در مورد سرزمین کربلا می‌نویسد: «سرزمین کربلا حرمی است که مسلمانان برای عبرت و یاد آوری به زیارت آن می‌آیند و غیر مسلمین برای مشاهده و بازدید، ولی اگر بنا باشد که حقّ این سرزمین ادا شود باید آن را زیارت‌گاه هر انسانی قرار داد که برای نوع خود نصیبی از قداست و بهره‌ای از فضیلت قائل است، زیرا ما به یاد نداریم که قطعه‌ای از زمین به مانند کربلا این چنین دارای فضیلت و منقبت باشد و این نیست مگر به جهت آنکه این سرزمین با اسم کربلا و منزلگاه حسین (علیه السّلام) مقرون و عجین شده است».[3]

شیخ محمّد حسین آل کاشف الغطاء در بیان حکمت استحباب سجود بر تربت حسینی می‌فرماید: «از جمله اغراض و مقاصد عالی در استحباب سجود بر تربت حسینی (علیه السّلام) آن است که نمازگزار هنگامی که پیشانی خود را بر تربت می‌گذارد به یاد فداکاری و عشق‌بازی امام حسین (علیه السّلام) در پیشگاه الهی می‌افتد و این که چگونه یک انسان می‌تواند در راه عقیده و مبدأ این‌گونه فداکاری کرده و با ظالمان مقابله کند. و از آنجا که سجود بهترین حالات یک بنده نزد خداوند است، مناسب است که در آن حالت به یاد ارواح پاک و طیّب و طاهری بیفتد که جانشان را در راه معشوق فدا کردند. در این هنگام و با این تفکر، حالت خضوع و خشوع در انسان ظاهر می‌شود و دنیا و آنچه در آن است در نظرش حقیر جلوه می‌کند و حالتی عرفانی و معنوی قویّ در نفسش نسبت به خداوند متعال حاصل می‌‌شود، همانند حالتی که برای امام حسین (علیه السّلام) و اصحابش حاصل شده است. و این به جهت توسل و ارتباط با امام حسین (علیه السّلام) از طریق تربت اوست از همین رو در روایات می‌خوانیم که سجده بر تربت حسینی (علیه السّلام) حجاب‌های هفت‌گانه را پاره می‌کند. پس در حقیقت سجده بر تربت حسینی (علیه السّلام) سرّ صعود و عروج از تراب به ربّ الارباب است...».[4]

قبر حسین (علیه السّلام) همانند رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)

در ابتدای بحث به شرف و فضیلت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و قطعه زمینی که حضرت را در خود گرفته اشاره نمودیم، حال این نکته را یادآور می‌شویم که قبر امام حسین (علیه السّلام) همانند قبر رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) است زیرا امام حسین (علیه السّلام) پارۀ تن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «حسین منّی و أنا من حسین؛[5] حسین از من و من از حسینم». امّ الفضل در عالم رؤیا دید که قطعه‌ای از پیکر مطهر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جدا شد و در دامانش قرار گرفت. هنگامی که در مورد این خواب از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال نمود، حضرت آن را به ولادت امام حسین (علیه السّلام) و تربیتش در دامان امّ الفضل تعبیر نمود.[6] پس امام حسین (علیه السّلام) پارۀ تن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) احترامی دارد که به تبع آن، خاک قبرش نیز متبرّک است امام حسین (علیه السّلام) نیز چنین است.

فضیلت تربت امام حسین (علیه السّلام)

- احمد بن حنبل از عامر شاطبی نقل می‌کند که در سفری همراه علی بن ابی‌طالب (علیه السّلام) بودم. حضرت هنگامی که در مسیر خود به صفین به نینوا رسید، صدا داد: «ای اباعبدالله! در کنار شطّ فرات صبر کن.» عرض کردم: «برای چه؟» فرمود: «روزی بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شدم، در حالی که گریان بود؛ عرض کردم ای نبی خدا! آیا کسی شما را غضبناک کرده، چه شده است که گریانید؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خیر بلکه الآن جبرئیل از نزد من خارج شد و خبر داد که حسین در کنار شطّ فرات به شهادت می‌رسد. جبرئیل گفت: آیا می‌خواهی که تربت او را استشمام نمایی؟ عرض کردم: آری. آن‌گاه قبضه‌ای از خاک تربت امام حسبن (علیه السّلام) را به من داد که در این هنگام طاقت نیاوردم و گریستم».[7]

- امّ سلمه می‌گوید که روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مضطرب از خواب بیدار شد، دوباره خوابید و بار دیگر همین حالت به وی دست داد بار سوّم نیز این عمل تکرار شد در این مرتبه دیدم که در دستان مبارکش تربتی قرمز بود که آن را می‌بوسید و اشک می‌ریخت. عرض کردم: «ای رسول خدا! این تربت چیست؟» فرمود: «جبرئیل به من خبر داد که فرزندم حسین در سرزمین عراق به شهادت می‌رسد. به جبرئیل گفتم: تربتی که حسین در آن به شهادت می‌رسد به من بنما جبرئیل از آن تربت آورده و به من نشان داد».[8]

دانستن این نکته ضروری است که فرق است بین «مسجود له» و «مسجود علیه»، شیعه امامیه که بر تربت امام حسین (علیه السّلام) سجده می‌کند آنرا «مسجود له» قرار نمی‌دهد، بلکه آنرا «مسجود علیه» قرار می‌دهد، یعنی شیعه برای تربت امام حسین (علیه السّلام) سجده نمی‌کند، بلکه بر روی تربت امام حسین برای خداوند متعال سجده می‌نماید. و بین این دو فرق آشکار است.

پی‌نوشت:

[1]. المعجم الکبیر، طبرانی، تحقیق: حمدی عبد المجید السلفی، ناشر مکتبة ابن تیمیة، قاهره، ج 3، ص 111، ح 2825.
[2]. السجود علی التربة الحسینیه عند الشیعة الامامیه، سید محمد مهدی خراسانی، انتشارات قلم شرق، ص 69-87.
[3]. ابو الشهداء، عباس محمد عقاد، المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الإسلامیة، تهران، ص 145.
[4]. الارض و التربة الحسینیه، آل کاشف الغطاء، المجمع العالمی لاهل البیت علیهم السّلام، قم، ص 32 ـ 33.
[5]. مسند، احمد بن حنبل، دار الفکر، بیروت، ج 4، ص 174.
[6]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیه، بیروت، 3، ص 176.
[7]. مسند، احمد بن حنبل، دار الفکر، بیروت، ج 2، ص 60.
[8]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیه، بیروت، ج 4، ص 398.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.