چرا انبیاء معصوم هستند؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_
یکی از سوالاتی که در ذهن یک فرد محقق و مسلمان پیش میآید این است که: به راستی چه لزومی دارد که پیامبران الهی معصوم باشند؟ چرا شیعه اینقدر روی مساله عصمت تاکید دارد؟
پاسخ:
دلائل عصمت را در چهار قسمت بیان میکنیم
1- هدف از بعثت پیامبران این است که مردم را با دستورات خدا آشنا کنند، حال فرض کنیم که پیامبران خود بر خلاف دستورات خدا عمل کنند و خودشان گرفتار لغزش باشند، در این صورت مردم اعتمادي به سخنان آنان پيدا نميكند، و در نتيجه اهداف بعثت تحقق نخواهد يافت. بنابراين حكمت و لطف خداوند اقتضا ميكند كه فرستادگان او از عصمت برخوردار بوده و نه تنها دچار معصيت و گناه نشوند. بلكه سهو و نسيان نيز در ساحت قدس آنان راه پيدا نكند.
2. پیامبران علاوه بر این که موظف هستند مردم را با دستورات خدا آشنا کنند، مسئول پرورش و تربيت مردم نيز هستند. بدون شک این وظیفه (تربيت و تزكيه نفوس) در صورتي تأمين خواهد شد كه مربيان از هرگونه معصيت و نقص پاك و منزه باشند، از قاضي عبدالجبار معتزلي نقل شده كه گفته است: چون مردم به حرف كسي كه كردارش با گفتارش مطابقت ندارد، اطمينان حاصل نميكنند، پس واجب است كه انبيا از چيزي كه سبب عذاب و خروج آنان از ولايت الهي ميشود، منزه باشند. [1]
3. دليل ديگر آن است كه اطاعت و پيروي از پيامبران الهي واجب است و اگر آنان معصيت انجام دهند وظيفه مردم نسبت به آنان دو صورت خواهد داشت، اگر پيروي آن ها را نكنند و هر كاري كه پيامبران انجام ميدهند به جا نياورند، فايدة بعثت از بين خواهد رفت. زيرا خداوند پيامبران را براي آن فرستاده است كه مردم كردار آنها را سرمشق و الگو قرار دهند و با بهرهگيري از آن سرمشق، خود را به كمال مطلوب انسانيشان برسانند. و اگر پيروي كنند بايد مثل آنان هر كاري را، گرچه خلاف و معصيت باشد بايد انجام دهند. در حالي كه هيچ پيامبري مردم را به گناه فرا نميخواند و اساساً پيامبران براي هدايت و جلوگيري از معصيت فرستاده ميشوند. پس معلوم ميشود كه گناه اساساً با انگيزه بعثت ناسازگار است. [2 ]
4- گناهانى كه از انسان سرمىزند عوامل و سرچشمه هاى گوناگونى دارد كه عمدتاً به دو موضوع باز مىگردد:
1- جهل و ناآگاهى و عدم تشخيص زشتى عمل.
2- غلبه شهوات و هوسها به طورى كه نيروى علم و عقل، در عين درك زشتى و مفاسد گناه، در برابر آن زانو زنند.
پس اگر انسانى آگاهى كافى از زشتى عمل داشته باشد، و بر نفس و هوا و هوس خود كاملًا مسلط باشد، آن عمل زشت دیگر از او سر نمیزند
اين حقيقت را با ذكر مثالی مىتوان روشن ساخت، و آن اينكه بسيارى از ما در برابر بعضى از گناهان حالتى شبيه به عصمت داريم- فقط در برابر بعضى از گناهان-؛ مثلًا، نوشيدن آبهاى بسيار كثيف و آلوده فاضلاب مسلّماً حرام است؛ آيا هيچ عاقلى در ميان ما پيدا مىشود كه اقدام به اين عمل كند؟!
بنابراين در يك كلمه مىتوان گفت: ما در برابر اين گونه اعمال زشت مصونيت داريم؛ چرا كه آگاهى كافى از مفاسد اين اعمال پيدا كرده ايم، و اگر روزى هوا و هوس بخواهد ما را به دنبال اين امور بفرستد با نيروى عقل و دانش و ايمان آن را سركوب مىكنيم.
كوتاه سخن اينكه مطالعه انگيزههاى گناه از يكسو، و مطالعه سطح آگاهى و تقواى انبياء كه به خاطر ارتباط با عالم غيب پيدا مىشود از سوى ديگر، سبب مىشود كه ما باور كنيم آنها از هرگونه گناه مصون و محفوظ اند. [3 ]
منابع:
[ 1] الالهیات،آیت الله جعفر سبحانی ، ج 2، ص 157
[2 ] جوادي آملي، عبدالله، وحي و نبوت، ص 231
[ 3] خلاصه ای از کتاب پيام قرآن،آیت الله مکارم، ج7، ص: 177 تا 179
افزودن نظر جدید